عطاءالله مهاجرانی در یک رشته توییت که در رسانه های متعدد جمهوری اسلامی انعکاس گسترده ای یافته است, شوربختانه به دور از ادب و نزاکت به شاهزاده رضا پهلوی حمله کرده است که چرا برای همدردی با میلیونها قربانی یهودی هولوکاست به اسرائیل می رود. آدولف هیتلر خونخوار با آنچه که بی شرمانه و بی رحمانه "راه‌حل نهایی" می نامید وحشتناک ترین جنایت تاریخ بشریت را رقم زد. پس از هیتلر فقط رژیم جمهوری اسلامی و سران بی مهابا پستان به تنور هیتلر چسباندند و هولوکاست را انکار کرده اند.

اول مه روز جهانی کارگر تنها یک آکسیون دریک روزمعین نیست.البته تردیدی نیست آکسیون و متینگ علنی کارگران در این روز یک خصلت اساسی و ضروری روز جهانی کارگر و باید تلاش کرد به هر میزان که تناسب قوا اجازه میدهد، جشن و اجتماعات بزرگ و مستقل و علنی اول مه را برگزار کرد. در مطلب بعدی برجایگاه مهم متینگهای پرجمعیت در گرامیداشت اول مه فوکوس میکنیم. اما در این مطلب نکته من اینست هر درجه تلاش و فعالیت برای اجتماعات بزرگ نباید یک درس پایه ای و غیر آکسیونی اول مه را به حاشیه براند. بر این درس پایه ای باید مجددا تاکید کرد.

ئەگەر مانگی ١١/٢٠٢٣ یان دیاری کردبێت بۆ هەڵبژاردنی پەرلەمانی کوردستان، پاش ئەم دیاریکردنە ئەوەی پێویستە قسەی لەسەر بکەین و جێگای پرسیارمان بێت، ئایا هەلومەرجی سیاسی نالەباری ئێستای کوردستان و ئاڵوگۆر لە ئاستی هاوسەنگی هێزەکان، رێگە بەوە ئەدات ئەو هەڵبژاردنە ئەنجام بدرێت و ئەم ئاڵۆزیە تێپەرێنرێت؟ ئەو هۆکارەی هەر لە سەرەتاوە ئەم هەڵبژاردنەی بۆ کاتێکی نادیار دواخست، کاریگەری ئەو پێشهات و ئاڵوگۆرانە بوو لەسەر پێگە و ئایندەی هێزە سیاسیەکان. ئێستاش تەواوی ئەو لایەنە سیاسیانەی کە بانگەشەی ئەنجامدانی کاریکاتۆری هەڵبژاردنی دەکەن، لە هەمووکات زیاتر گیرۆدەی هەلومەرجێکی قەیرانگرتووی سیاسی و ئابوری وەهابوون ئەوسەرەکەی دیارنیە. لەلایەکی تریشەوە هاوسەنگی و پێگەی لایەنە سیاسیەکان گۆرانێکی وەهای بەسەر هاتووە کەسەختە بتوانن برۆنە ناو گەمەی قوماری هەڵبژاردنێکەوە، تا شەری دۆران و بردنەوە بکەن، چونکە کاریگەری ئەو هەڵبژاردنە لەسەر ئایندەی رۆڵی هێزو لایەنەکان دەیانخاتە بەردەم سەرگەردانیەکی زیاترو حەتمیەوە.

دالایی لاما این رهبر معنوی برنده جایزه صلح نوبل بابت اظهارنظرهای جنجال‌برانگیز با انتقادهایی روبرو است. دالایی لاما در پی فراگیر شدن ویدیویی از او در حال بوسیدن لب‌های یک بچه‌ در مراسمی بودایی، آماج انتقادهای گسترده قرار گرفت و مجبور به عذرخواهی شد.در این ویدیو، وقتی پسربچه برای ادای احترام به این رهبر معنوی بودایی‌های تبت جلو می‌آید، او لبش را می‌بوسد.در این ویدیو می‌توانیم صدای دالایی لاما را بشنویم که می‌گوید: «زبانم را مک می‌زنی؟» و زبانش را در می‌آورد.

ببینید، ما همه آدمهای که در این اطاق پالتاک هستیم، مگر اینکه کسی بسیار عقب افتاده باشد، ٢٠ و چند سالی است برای این امر مبارزه میکنیم که مذهب از دولت و آموزش و پرورش و از زندگی اجتماعی ما خارج بشود و مذهب تبدیل بشود به یک امر شخصی. بعد از این بیست و چند سال یک عده ای پیدا شده اند که میگویند حالا بیائیم قومیت را به دولت و به آموزش و پرورش، به حکومت و به روش زندگی وصل کنیم!

بدنبال اعلام "شورای همبستگی" توسط تعدادی از "چهره های شناخته شده اپوزیسیون"، اعتراض به "کجراه رفتن" رضا پهلوی در بخش دیگری از این اپوزیسیون راست اوج گرفت. مشروطه خواهان تصمیم گرفتند که اینبار "انتقادهای" خود را دستجمعی بیان کنند و اجلاس مشروطه خواهان برگزار شد! "ائتلاف" غیررسمی رضا پهلوی با تعدادی از چهره های "لیبرال" و ناسیونالیست کرد، که قرار بود سرمنشاء "ائتلافی فراگیر" باشد، قادر به جلب سمپاتی هیچ طیف جدی در راست نشد.

دوره انقلابی اخیر که با مرگ مهسا امینی شروع و اوج آن 3 ماه و نیم طول کشید به دلیل پیدا نشدن رهبری سیاسی، راست یا چپ، بتدریج فروکش کرد، جای خود را به رکود سیاسی فعلی، خواه کوتاه یا میان مدت، داده است. این خاصیت هر دوره انقلابی است که اگر رهبری سیاسی ای، راست یا چپ در سطح سراسری، برای آن پیدان نشود، فروکش خواهد کرد. این وضعیت بر تمام احزاب و جریانات سیاسی، صرفنظر از طول و عرض تشکلاتی آنها، فی الحال تاثیر گذاشته است.

بسیاری از هموطنان در جستجوی پاسخی روشن برای این سوال هستند که چگونه در سال جدید به جنبش زن، زندگی، آزادی یاری رسانند. در این مورد باید تاکید بر روی پاسخی باشد که، در ورای تعدد و تکثر ایده‌ها و باورها، بتواند یک تقسیم کار حرفه‌ای را میان ما ایرانیان مطرح کرده تا از آن بهره ببریم. به همین خاطر نگارنده در این نوشتار به عمد از ورود به بحث محتوایی و جهت گیری فکری مرتبط با این پیشنهاد خودداری کرده است تا تمرکز خواننده بر روی وجه عمل گرای آن چه می‌آید باقی بماند.

ممنوع كردن ورود شهروندان افغانستانی به مجتمع تفریحی و تجاری "بام لند" تهران در چهار روز اول فروردین ماه و اعتراض مردم آزادیخواه به این نژادپرستی آشکار خبر ساز شد. اعتراض ها به این ناسیونالیسم افراطی و نژادپرستانه چنان بالا گرفت که میدیای رسمی و "مقامات" دولتی و مسئولان این مجتمع را وادار به انعکاس و عکس العمل، "رفع سوءتفاهم" و "برائت" کرد! تعدادی از مقامات رسمی جمهوری اسلامی به روال همیشه ابتدا در مورد اصل ماجرا اظهار بی اطلاعی كردند. مدیریت مجتمع ناچار از شکستن سکوت شده و در كمال بی شرمی نفس خبر را غیر واقعی اعلام كرد.

سپیده قلیان در نامه ای از از زندان اوین به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه که گفته وی مرتکب «اهانت» و به همین دلیل مجددا بازداشت شده، چنین پاسخ داده است:      «به نام خداوند رنگین کمان»     کشته ندادیم که سازش کنیم تنها چهار ساعت از خروجم از زندان اوین گذشته بود و تنها چهار ساعت شاهد خیابانِ پس از «زن، زندگی، آزادی» بودم. هنوز حتی نصف مسیر تا خانه را هم طی نکرده بودم، که در جاده بازداشت شدم و روانه‌ی بازداشتگاه بند ۲۰۹ اوین شدم.

 در روند روبه گسترش اعتراضات اجتماعی در جهت تغییر و تحول بنیادی وضعیت موجود، جریانها و جنبشهای متفاوت اجتماعی با خاستگاه ها و منافع طبقاتی متفاوت، تلاش داشته و دارند که مهر، پرچم و افق، خود را بر شرایط متحول امروز جامعه و کشمکش های اجتماعی آن بکوبند. جنبش عظیمی که بنام زن زندگی آزادی براه افتاده است، نتیجه بیش از چهار دهه استثمار و فقر و فلاکت، بیکاری، حاشیه نشینی، خفقان، کشتار، اعدام و زندان، تبعیض و ستم، و نابرابرهای اجتماعی بوده است که حاکمیت اسلامی سرمایه بر طبقه کارگر و توده های مردم آزادیخواه و رنجدیده ایران روا داشته است.

تنها بعد از گذشت بیست و یک روز از سال جدید، 23 سوخت‌بر بلوچ بر اثر شلیک نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران کشته و زخمی شده‌اند. از آغاز سال جدید، 17 سوخت‌بر براثر عواملی چون تیراندازی ماموران نظامی جمهوری اسلامی ایران، تصادف، واژگونی و آتش گرفتن انبارهای سوخت جان خود را از دست داده و شش تن دیگر نیز مجروح شده‌اند.  بنابر گزارشات منتشر شده، چهار نفر از سوخت‌بران کشته شده کودک زیر 18 سال بوده‌اند.

 در دوران انقلاب 57 علیه سلطنت پهلوی یعنی حکومت وابسته به آمریکا، و سرمایه داری جهانی، که در آن از کلیه گرایشات طبقاتی از جمله جنبش کارگری ،جنبش زنان،جنبش دانشجوئی، بیکاران، نیروهای سیاسی از جمله چپها و ملیون حضور فعال داشتند و انقلاب را به ثمر رساندند و نشان از رنگارنگ داشتن انقلاب داشت، اما سرمایه داری جهانی درآن زمان به این نتیجه رسید که اگرقدرت بدست چپها،ملیون و دمکراتها و آادیخواهان بیفتد، نتیجه به زیان سرمایه داری خواهد بود

سازماندهی مستقل از بورژوازی امری روشن و تاریخی ست. تجربه ای تاریخی که از یک هسته تا یک گروه تا شبکه ای سراسری از سازمان‌های مستقل از بورژوازی، بلحاظ تشکیلاتی و سیاسی و فرهنگی و بویژه مالی، بمدت دو قرن است که مطرح شده اند. این نوع تشکل ها جهت ادامه حیات، بایسته است مرزبندی روشنی در نوع سازماندهی، اهداف سیاسی، فرهنگ و منابع کسب درآمد، از بورژوازی داشته باشد! خب آیا این همه استقلال همه‌جانبه باعث انزوا و تجزیه و تحلیل رفتن تشکل‌های مستقل نخواهد شد؟

رضا پهلوی و جرجیس! تحرک در میان نیروهای راست از طرفداران رضا پهلوی، سلطنت طلب، تا جمهوریخواهان برای شکل دادن به یک آلترناتیو مورد قبول غرب کمکان در جریان است. رقابت میان دو قطب "طرفداران جمهوری" و "طرفداران سلطنت" برای جلب نیروهای "بینابینی" و هیاهوی میدیای رسمی دو طرف دیدنی است و هر کدام سعی بر کسب هژمونی در این رقابت را دارد. احزاب و نیروهای ناسیونالیست، چه اصلی و چه حاشیه ای، در این میان برای امتیاز گیری مشغول بازی در میدان این رقابتها و یارگیری ها هستند. نیروهای ناسیونالیست کرد که در بازی میان نیروها، چه دولتی و چه غیر دولتی، زیردست ترین اند، مهمترین این جریانات اند.