الف- ماکیاولیسم سیاسی؟ سفررسمی رضاپهلوی به اسرائیل و دیدارش با مقامات بالای اسرائیل با سروصدای زیاد رسانه ای همراه شد و تفاسیر و ارزیابی‌های گونانی هم از آن به عمل آمد. طبعا حامیانش آن ر ا یک دست آورد بزرگ در مسیرراهپمانی رضاپهلوی به مقصدنهایی تبدیل شدن به یک شخصت سیاسی و بین المللی بی جایگزین تصورکردند و به ذوق درآمدند و مخالفانش نیز از جوانب مختلف به آن تاختند. با این همه در رسانه ها و اظهارنظرحتی مخالفان به شکل محدودی به آن پرداخته شد. بطورفشرده جوانب مختلف این واقعه را می توان در خطوط زیر مورد توجه قرارداد:

 در کارزار جنبش دادخواهی بودم که مهسا ژینا امینی را کشتند، خیزش انقلابی مردم ایران آغاز شد و من هم چون میلیون‌ها ایرانی به انقلاب پیوستم. انقلابی که از عمق جامعه‌ی ایران برآمده است و مترقی‌ترین خواسته‌ها را در شعار زن، زندگی و آزادی دنبال می‌کند.  با شروع انقلاب شانه به شانه‌ی دوستانم در انجمن خانواده‌های پرواز، خانواده‌های جانباختگانِ ۴۴ سال اخیر و جامعه‌ی ایرانیانِ خارج از کشور کوشیدم تا در انعکاس صدای مردمِ داخل ایران تلاش کنم. دنیا برای مدتی طولانی زیر پای مخالفین جمهوری اسلامی لرزید و چه چیزی از این همبستگی زیباتر بود؟‌

متاسفانه مشکل ِتاریخی ِجاخوش کرده دراین جامعه استبداد است. استبدادی که ریشه درایدئولوژی ِ پدر شاهی ِپیشاسرمایه داری دارد و فرقه گرایی و فرقه سالاری نوع ِجدید ِسازگاری یافته و درهم بافته شده ی آن ایدئولوژی و استبداد است. از این رو، در شرایط ِ کنونی می توان مشکل ِ دوگانه ی مرتبط با هم ِ این جامعه را در وهله ی نخست استبداد ِ دینی اسلامی ِ حاکم ، و در وهله ی بعد اپوزیسیون ِ های فرقه ساز و فرقه سالار دانست.

درشرایط ویژه جامعه وباگسترش روزافزون دامنه فسادوجنایت ودزدی وبی کفایتی باندهای مافیایی حکومت اوباش اسلامی صف بندی طبقاتی هرروزمتعین تر،شفاف تروپولاریزه ترمیشود.اکنون با گذشت بیش ازهفت ماه ازخیزش شهریور1401که با شعارآزادی زن،آزادی وبرابری،نه به حجاب اسلامی،علیه فقروفسادوگرانی و...می گذرد.دراین هفت ماه گذشته حکومت جانی اسلامی ازهیچ جنایتی برای سرکوب ومرعوب نمودن جامعه فروگذاری نکرده است.

در پیِ ممانعت حراست از ورود برخی از دانشجویان دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران به دلیل تخطی از حجاب اجباری، احکام اخیر کمیته انضباطی و همچنین برگزاری "کمیته‌های اخلاقی" غیرقانونی در حوزه ریاست این دانشکده، دانشجویان تجمع اعتراضی برگزار کردند. دانشجویان به سیاست های شکست خورده ی کنترل پوشش، سلب حق تحصیل همچنین تداوم مسمومیت‌های عمدی و سریالی دانش‌آموزان اعتراض کردند.

 دیروز جمعه و امروز شنبه ۴۲ نفر فعال سیاسی در یک "تمرین سخنرانی" یا به عبارتی همایش مجازی در زمین بازی جمهوری اسلامی (یعنی همان کلاب هاوس ـ که بنده در مورد آن بارها مقاله نوشته ام) گرد هم آمده اند تا برای نجات ایران گفتگو و یا بگو مگو داشته باشند. ظاهرا برای خالی نماندن عریضه از یک کرد و یک مشروطه خواه سابق دعوت نیز شده است. اگرچه اکثر مدعوین از طیف اصلاح طلب, ملی مذهبی, نواندیش دینی, چپ و جمهوریخواه هستند.

توضیح پیام فدایی: چهل سال از یکی از رسواترین جنایات رژیم وابسته به امپریالیسم شاه در تپه های اوین می گذرد. چهل سال پیش ساواک ، طی برنامه از پیش تعیین شده ای ، نُه زندانی سیاسی که اکثرا از زندانیان سرشناس زندان های شاه بودند و سال ها از محکومیت آن ها می گذشت را در جریان یک اعدام دستجمعی به رگبار گلوله بست و سپس عوامفریبانه اعلام کرد که آن ها در حین فرار کشته شده اند. در این جنایت هولناک رفقا عباس سورکی، بیژن جزنی، حسن ضیاء ظریفی، سعید کلانتری، محمد چوپان زاده، احمد جلیل افشار و دو مجاهد خلق کاظم ذوالانوار و مصطفی جوان خوشدل به شهادت رسیدند.

پس از گذشت حدود پنج ماه از آغاز حملات شیمیایی سازمان‌دهی شده و سیستماتیک به مدارس دخترانه در همه استان‌های کشور، باور عمومی این است که این اقدام تروریستی و جنایت‌کارانه، برنامه‌ریزی پنهانی بالاترین مقامات سیاسی و نظامی و نهادهای امینتی جمهوری اسلامی، با هدف زمین‌گیر کردن خود دانش‌آموزان و خانواده‌های آن‌ها و معلمان است تا پس از این، جرات نکنند در انقلاب «زن، زندگی، آزادی» شرکت کنند. اما غافل از این که چنین اقدام جنایت‌کارانه حکومت، مردم را هرچه بیش‌تر خشمگین‌تر می‌کند و آن‌ها را در جهت سرنگونی این‌ حکومت این حکومت تبه‌کار و بچه‌کش، مصمم‌تر می‎سازد.

در ماه‌هاي اخير، شروع خيزش عظيم و اجتماعي با رنگ راديکال زنانه و چپ که شعله‌هاي آن سراسر ايران را در برگرفت، تغييرات زيادي در فضاي سياسي ايران ايجاد کرده است. دوست و دشمن اذعان دارند که ايران امروز با ايران پس از تحولات شهريور ۱۴۰۱ کاملا از هم متمايز است. کمتر شهري سراغ داريم که فضاي سياسي و اجتماعي آن، که کارخانه‌ها، دانشگاه‌ها، محلات و مراکز اصلي آن در تسخير کارگران، معلمان، دانشجويان، زنان و مردان آزادي‌خواه و برابري‌طلب نباشد.

 چه کسی مسکن کارگران را دزدید و کارگران چگونه می‌توانند در برابر زیاده‌خواهی مالکان بایستند؟ چند روایت از وضعیت مستاجران و نگرانی‌شان از افزایش اجاره. بر شیشه یک مشاور املاک نوشته شده است از رهن و اجاره دادن ملک با قیمت نامتعارف خارج از توان مردم معذوریم.  در روزهای گذشته یک «کارشناس» غیردولتی و یک نماینده مجلس شورای اسلامی از افزایش جمعیت اجاره‌نشین در ایران پرده برداشتند. مجید یوسفی، عضو کمیسیون عمران مجلس گفت نرخ اجاره‌نشینی در تهران به ۵۳ درصد و در کل کشور به ۵۱ درصد رسیده است.

  « بخشِ نخست »  در تاریخ بیست و پنجم بهمن ماه سال 1401 خورشیدی یعنی بعد از یکصد و پنجاه و دو روز از خیزش انقلابی توده های تحت ستم ایران، بیست " تشکل صنفی و مدنی " در داخل کشور منشور مشترکی را منتشر نمودند. خبر انتشار این منشور برای کسانی که دل در گرو پیشروی جنبش طبقاتی جامعه علیه شیوه و مناسبات تولیدی حاکم دارند، بسی شادمان کننده بود و مایه ی دلگرمی خیلی ها گردید.

 استراتژی روزآمد شده‌ی حکومت برای کنترل رسانه‌‌های اجتماعی.  شاید به‌نظر برسد بعد از جنبش‌ ژینا در کیفیت برخورد جمهوری اسلامی با رسانه‌های جدید تفاوتی مهم پدید نیامده است و همان رفتار همیشگی در سانسور و فیلتر و توقیف و تعطیلی برقرار است. اما در چند ماه گذشته نوعی کنش جدید در رفتار حکومت قابل مشاهده است. نشانه‌هایی دیده می‌شود که حکومت ولایی ایران در کنار استراتژی سخت خود شامل مسدود کردن و بستن، نوعی رفتار جدید را در مقابل رسانه‌های اجتماعی دنبال می‌کند.

دو زن بدون حجاب روبروی خودرو پلیس بر زمین نشسته‌اند، تصویری نمادین از به سخره گرفتن تهدید مقام‌های حکومتی.  حکومت چگونه می‌خواهد با مقاومت زنان در برابر حجاب اجباری برخورد کند؟ فضای عمومی بیانگر این است که مردم به پیش از قیام ژینا باز نمی‌گردند. حکومت هم بر خلاف آنچه با تهدیدهای زبانی‌اش می‌نماید، سردرگم است.  هر روز زنان بیشتری بدون روسری در فضای عمومی حاضر می‌شوند تا تهدید مقام‌های حکومتی را به سخره بگیرند.

هراس: ۱۷ مارس ۲۰۲۳، یک روز پس از تظاهرات خودجوش مردمی برعلیه استفاده دولت از ماده ۴۹.۳ قانون اساسی برای تصویب خودکامانه تغییر قانون بازنشستگی، روزنامه فیگارودر نوشته ای کوتاه که شایسته اعطای جایزه ادبی پولیتزر است، نوشت: « تیتر : تمیز کردن خیابانها و مغازه داران در شوک در خیابان پوتی شان (منطقه دوم پاریس)، متن : در محله ای نزدیک به باغ تویلری، پس از هرج و مرج های روز قبل، هرچند خیابانها تمیز شد، اما مغازه داران و کسبه هنوز در شوک هستند. یکی از فروشندگان سیگار و دخانیات به روزنامه‌ نگارما، الوا پاسوت، چنین گفت : «آن‌ها همه سطل‌های زباله را واژگون کرده بودند، این کار وحشتناکشان خیلی به چشم آمد، چند خیابان آن طرف تر، شیشه فروشگاه مونوپری شکسته شد. »

در بیش از یک قرن اخیر، حکومت‌های پهلوی و جمهوری اسلامی، هرگز اجازه نداده‌اند آب خوش از گلوی اکثریت شهروندان ایرانی پایین برود و همواره سرکوب و سانسور، فقر و نداری، تهدید و زندان، شکنجه و اعدام و ترور حکومتی به‌طور سیستماتیک در جریان بوده است. مردم ایران تنها دوره‌های بسیار کوتاهی در انقلاب مشروطیت، پس از تبعید رضا شاه توسط متفقین از ایران در پایان جنگ جهانی دوم به‌دلیل همکاری او با حکومت هیتلر، هم‌چنین دوره بسیار کوتاهی هم پس از انقلاب 1357، کمی آزادی نیم‌بندی را تجربه کرده‌اند.