(سخنرانی رحمان حسین زاده در سمینار اول مه در استکهلم)  در این سمینار و در فرصت معینی که هست من بر دو محور فوکوس میکنم.  الف: جنبش کارگری و خیزش انقلابی هشت ماهه اخیر ب: خیزش انقلابی بعدی و نقش طبقه کارگر  الف: در مورد جایگاه جنبش سرنگونی جاری و مشخصا خیزش انقلابی هشت ماهه اخیر تبیینهای مختلفی هست. فرصت کنونی اجازه نمیدهد به تک تک این تبیینها بپردازیم. جریانات و یا کسانی نقش جنبش کارگری را در جنبش سرنگونی تاکنونی و برآمد انقلابی چند ماهه اخیر از شهریور و مهرماه گذشته تاکنون نمی بییند و یا دست کم میگیرند.

مصاحبه با آسو فتوحی دبیر تشکیلات خارج کشور حزب حکمتیست (خط رسمی)  حکمتیست: مختصات و ویژگی های اول ماه مه امسال در خارج کشور، بویژه در کشورهای اروپایی، در مقایسه با سالهای گذشته چه بود؟   آسو فتوحی: روز جهانی کارگر امسال را باید بر متن اوضاع سیاسی جهان و منجمله کشورهای اروپایی در جریان است نگاه کنیم. باید صفبندی های طبقه کارگر در انگلیس، ایتالیا، آلمان، بلژیک، اسپانیا، فرانسه و ... در تقابل با سیاستهای ضد انسانی طبقه حاکم، از تحمیل فقر و فلاکت و تعرض به دستاوردهای چند دهه جنبش کارگری و سوسیالیستی تا میلیتاریسم و جنگ، نگاه کرد.

همانگونه که انتظارمیرفت منشورشاهزاده وساواکیها ولمپنهای سلبریتی وناسیونالسیستها چندان دیر نپایید.پس ازآن همه بوق وکرنا،پس ازآنهمه تبلیغات وعوام فریبی درتلویزیونها ومدیای رنگارنگ سرمایه داری آخرش همه چی دود شدوهوارفت.آن همه شعارهای پوچ وبی رمق تکراری تمامیت ارزی ،حقوق بشرودموکراسی و...به آنی غیب وناپدید گردید.چندهفته قبل ازفروپاشی شورای دموکراسی و مهسا شاهزاده به یکباره افسارخرش راگرفت وراه خودراکج کردورفت.

 سیر صعودی اعتصابات کارگری در سال ها، ماهها و علی الخصوص هفته های اخیر، و عینیت یافتگی رادیکالیسم پرولتری در آن برآمدها، نقطه عطفی در تاریخ جنبش کارگری – کمونیستی ایران محسوب می گردد. در این نوشتار به جای بیان سازه ها و دلایل عمده ی رشد و بسط مبارزات کارگری در این سرزمین، و یا تفسیر و تحلیل مختصات جنبش کارگری، مختصراً تأثیرات مثبت و ارزشمند اعتصاب مرقوم و مکتوب می شود.  بدواً در ارتباط با آموزش های نهفته در اعتصابات کارگری، به فرازهایی از سخنانِ لنین رجوع می کنیم.

( مجاهدین اگر به قدرت برسند چه خواهندکرد) مجاهدین همچون دیگر فرقه های اقتدارطلب از زن و مرد،درانتظار ِتصاحب ِقدرت ِسیاسی عمر ِ درازی گذرانده و در این انتظار مو سفید کرده اند. یعنی ، تصاحب ِقدرت ِ سیاسی به هر طریق ِ ممکن آرزو و هدف ِتا به امروز تحقق نیافته ی آنان است.همچون خود ِ آخوندها که به قول ِ کسروی یک حکومت از ایرانی ها طلبکاربودند وآنقدرسماجت کردند وانتظار کشیدند ومو سفید کردند تا سرانجام به آرزوی شان رسیدند.

در حالی که در طول سال‌های اخیر خیزش‌های اعتراضی متعددی مانند دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ در کشور روی داده، جنبش زن، زندگی، آزادی اولین حرکتی است که ماندگاری خود را به طور نسبی تامین کرده است. این جنبش، با کسب یک پیروزی که نیاز به تثبیت و نهادینه شدن دارد -یعنی عدم پذیرش حجاب اجباری-، یکی از سنگرهای مهم نمادین و ایدئولوژیک نظام جهل و جنایت را فتح کرده است. دشمن در حال دست و پا زدن مفلوکانه برای پس گرفتن آن است.

هنوزمستی دستاوردهای رضاپهلوی از سفررسمی به اسرائیل و آن‌همه هیاهو برسرهیچ، از سروی نپریده بود که لحظه خماری فرارسید!: این در نوع خود سابقه نداشت و برای اولین باربود که از درخواست رسمی ۳۲ نماینده مجلس اسرائیل در تعرض به «تمامیت» ارضی ایران پرده برداری می شد!.آن‌هم درست پس ازاتمام دیدار و در حالی که باصطلاح مرکب آن هنوز خشک نشده بود. نباید فراموش کرد که در اسرائیل سلب حمایت چندنماینده می تواند موقعیت دولت ناتانیاهو را پاک متزلزل کند تا چه برسد به ۳۲ نماینده و قدرت چانه زنی آن‌ها.

بدعت جمهوری اسلامی و عملکرد ۴۴ ساله حاکمان ایران، باعث نفرت سراسری اکثریت محکومان خارج از قدرت، از دولت ایدیولوژیک شده است! با توجه به این بدعت سراسری، سوالات مشخصی در مورد چند و چون شکل‌گیری قدرت در فردای نفی این بدعت و بازگشت آزادی به ایران، در مورد جایگاه مذاهب و مسالک گوناگون، ایجاد می شود. سوالاتی که هر ساکن ایران، بر مبنای فرهنگ خود، بدنبال جواب آن می گردد تا اینبار با جدایی باورهای فردی از زندگی اجتماعی، این فاجعه تاریخی هرگز در ایران تکرار نگردد!

 # - اشاره: در پی وقوع جنبش اجتماعی موسوم به ( زن، زندگی، آزادی) موجی از نوشئته ها، تحلیل ها و تفاسیر در« شبکه های اجتماعی» انتشار یافته است. نگاهی به آنها نشان می دهد که بسیاری از مفاهیم و مقوله ها مانند: خیزش، جنبش، انقلاب، موقعیت انقلابی، شرایط عینی انقلاب ، طبقه و طبقاتی بودن یا نبودن و غیره نابجا، سطحی و نادرست بکار رفته اند.در سطح وسیعی از این جنبش بنام انقلاب یاد می شود و برخی آن را حتی انقلاب اجتماعی و یا انقلاب فرهنگی خوانده اند، بدون آنکه تعریف، مختصّات و پارامتر های مربوط به یک انقلاب را در نظر گرفته باشند.

دو قرن ناتوانی بورژوازی ایران در مدیریت تولید، باعث نارضایتی عمومی در سراسر کشور شده است. بی تردید این نابسامانی تولید و عدم توزیع عادلانه ثروت تولید شده، فاجعه ای ست که بیش از همه بر دوش اکثریت عظیم تولیدکنندگان سنگینی می کند! در وضعیت فاجعه بار ایران و منطقه، قشر آگاه طبقه کارگر؛ به منافع و نقش حیاتی خود؛ است که برغم همه محدودیت ها و هزینه های مضاعفی که پلیس سیاسی سرمایه داری بر این قشر اعمال می کند، قشر آگاه طبقه کارگر جهت نجات همیشگی جامعه ایران از فقر و فلاکت اکثریت عظیم تولیدکنندگان، در سراسر کشور به میدان آمده اند!

نهایتا بدنبال «منشور مطالبات حداقلی ...» که بنوعی اسم برنامه حداقلی را نیز با خود حمل میکرد و در بیان واقع کپی سر و ته بریده برنامه سوسیال دمکراتهای دول غربی بود، اینبار طیف دیگر منشوریستها، خواه در هماهنگی با منشور حداقلی خواه در رقابت با منشوریستهای تا کنونی، منشور حداکثری و تکمیلی خود تحت عنوان «منشور آزادی رفاه برابری» را انتشار دادند. یک تفاوت مهم منشور حداکثری با منشور حداقلی و منشوریستها در اینست خواسته اند به خواننده القاء کنند ضد سرمایه داری است، اما نیست.

درود به حضورپرشورتان حضار عزیز و بینندگان کنونی و آتی این همایش! پنل ما در رابطه با جنبش کارگری است و در این چهارچوب مشخص باید صحبت کنیم. در صحبت کوتاه کنونی به مسأله دوره جدید سیاسی و از نظر من دوره انقلابی جاری و رسالت جنبش کارگری میپردازم. فرصت هفت دقیقه ای داریم و هر ثانیه اش غنیمتی است.اما یکی دو دقیقه از این وقت گرانبها را تقدیم میکنم به یاد اولین پیشکسوتان جنبش کارگری سازمانیافته ایران، محمد دهگان و یارانش که در رأس اولین تشکلهای کارگری توده ای نزدیک به ۱۲۰ سال قبل بودند.

آسو سهامی: در آستانه ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر هستیم و این در حالیست که تحرکات وسیعی در مراکز و تجمعات کارگری شکل گرفته و همزمان ما شاهد اعتصابات، تجمعات اعتراضی از سوی طبقه کارگر، بازنشستگان، پرستاران و معلمان هستیم، هم اکنون شاهداعتصاب گسترده ای دربیش از شصت مرکز کارگری نفت و پتروشیمی هستیم، در این رابطه ارزیابی شما را می شنویم. مظفر محمدی: اجازه بدهید بحث اول مه را در ادامه و جای دیگر داشته باشیم.

جامعهٔ کارگری همواره با دو موضوعِ موازاتِ هم، یعنی اعتراض به بی‌حقوقی و بی‌عدالتی و نیز تعرض از سوی کارفرمایان، صاحبان تولیدی و ارگان‌های حامی طبقهٔ سرمایه‌داری روبرو است. دو طبقهٔ متضاد از هم هستند و کارگر علیرغم فروش نیروی کارِ بسیار پائین، فاقدِ حق‌وحقوقِ ابتدایی ازجمله واخواهی و دست از کار کشیدن نسبت به اجحاف و تعرض به دستمایه‌های خود هست. بدین‌سان پاگیری اول ماه، مربوط به اعتراضِ کارگرانِ شیکاگو و متعاقباً تعرض خونین توسط نیروی سرکوبِ وابسته به طبقهٔ حاکمِ بود.

 اخبار دهشتناک مسموم شدن دانش آموزان غالبا مدارس دخترانه، هر روز ابعاد گسترده تری میگیرد و بی پاسخی مسئولین و مقامات، ورای هزیان گویی های گاه و بیگاه مقام معظم و برخی مقامات دون پایه تر نظام، مردم را در سراسر ایران به خشم آورده است. مردم، والدین و معلمان به روشنی دریافته اند که بیش از هرچیز، مهار و سرکوب اعتراض آنها، عقب زدن فشار آنها و کم کردن شر مردم از بالای سرشان، مسئله نظام است، نه امن نگاه داشتن سلامت و زندگی کودکان و بخصوص دختران! مقابله با اعتراضات آنها، مقابله با اعتراضات و اعتصابات کارگری در کارخانه ها و محیط های کارگری، سرکوب اعتراضات در مدارس و دانشگاهها و ادارت و خیابانها، مهمترین مشغله نظام است!