شاید لازم به یادآوری نباشد که هم در جهان دوقطبی و هم در دوران پسا فروپاشی دیوار برلین، هر تحول در هر تک کشور را نمیتوان صرفا در محدوده ای منزوی و در خود تحلیل کرد. انقلاب ۵۷ نمونه بسیار شاخص در این مورد است. جامعه ایران دچار یک دگرگونی انقلابی شد و در آن دوران هر نیروی سیاسی که صرفا چشم به تاریخ تحولات جامعه ایران و با معیار سیر تحول جدالهای اجتماعی در چهار چوب “تاریخ ایران” دوخت، از نتیجه و برآیند عواملی که موجب انقلاب ایران شدند، انگشت به دهان ماند.

در انقلاب جاری ایران ما شاهد آفریدن صحنه های تاریخی و زیبایی از قهرمانان جوانی هسیتم که شجاعانه به مصاف یک حکومت درنده و جانی می روند. تصاویر این انقلابیون جوان در چند هفته اول را رسانه های جهان رصد کردند. دختر جوانی بر بالا اتوموبیلی در خاکسپاری مهسا امینی درحالیکه انگشتانش را به علامت پیروز بلند کرده بود ، حدیث نجفی مبارزی که قبل از ورود به میدان مبارزه موهایش را از پشت گره می زند و یا رقص جمعی دختران و پسران در دانشگاه کردستان که قوانین آپارتاید جنسی را پایکوبان زیرپا نهادند.

 با گذشت زمان و تداوم جنبش انقلابی خطوط و مرزها در میان اپوزیسیون داخل و خارج رژیم شفاف سازی میشود و غبارها و توهمات موجود که غالبا از سوی سلطنت طلبان و توانایی های رسانه ای شان ایجاد شده بود کنار میروند. این طیف با گرد و خاک پراکنی, تبلیغات سازماندهی شده شان را منسوب به جنبش های داخلی میکنند و در نشست واشینگتن وعده داده اند که منشوری قرار است از داخل کشور بیاید و آنها سخنگوی داخل کشور هستند.

( دفاع از رژیم ِ آدمکش با سوء استفاده از نام و اعتبار ِ مارکس و انگلس) کلید واژه ی ورود به بحث: «خیزش ِکور» عنوانی است که حنانه به خیزش ها واعتراضات ِضد ِرژیمی ِ تمام ِسال های حاکمییت ِاستبداد ِاسلامی-فقاهتی در ایران داده است. هیچ به این مساله فکرکرده اید که چرا بقایای توده ای هایی که در دهه ی شصت رژیم ِ اسلامی حزب ِ شان را از هم پاشاند و رهبران اش را یا به زندان انداخت یاخانه نشین کرد تا دق مرگ شدند هنوز به این رژیم وفاداراند به طوری که هراعتراض ِ ضد ِ رژیمی رامحکوم می کنند و به امپریالیسم نسبت می دهند؟

ترکیه روزهای دشواری را پشت سر می‌گذارد و روزهای دشوارتر نیز در پیش‌اند. دولت آینده ترکیه انتخاب‌هایی نه از جنس "خوب" یا "بد"، بلکه از جنس "بسیار بد" و " نه چندان بد" پیش‌رو خواهد داشت.نزدیک به سه ماه دیگر و در تاریخ ۲۴ اردیبهشت، شهروندان ترکیه در حوزه‌های رأی‌گیری حضور خواهند یافت و رییس جمهور منتخب خود را برخواهند گزید، انتخاباتی که در آن رجب طیب اردوغان و حزب متبوع او، عدالت و توسعه، پس از نزدیک به بیست سال تکیه‌زدن بر مسند قدرت، جدی ‌تر از همیشه مورد آزمون قرار خواهند گرفت.

«سازمان امنیت و اطلاعات کشور» با نام اختصاری «ساواک»، وظیفه‌ی حفاظت از سلطنت شاه بر دوش می‌کشید. در این اسم ترکیبی، «کشور» جنبه‌ی رمزواره داشت و منظور از آن، صرفاً ایجاد سپر امنیتی برای قدرقدرتی شاه بود. این سازمان از بدو تاسیس در ١٣٣۵ تا انحلال در ١٣۵٧ وظیفه‌ی بوکشیدن، دام‌گستری، به دام‌انداختن، بازداشت، بازجویی زیر شکنجه، قتل، ترور و پرونده‌سازی علیه طیف رنگارنگی از مخالفین را پیش برد. طیفی که به این یا آن شکل تن به دیکتاتوری شاه نمی‌دادند. «ساواک» دستگاه مخوفی بود که سپهبد بختیار بی رحم پی ریخت و وراث سیه سابقه ارتقایش دادند.

شاید لازم به یادآوری نباشد که هم در جهان دوقطبی و هم در دوران پسا فروپاشی دیوار برلین، هر تحول در هر تک کشور را نمیتوان صرفا در محدوده ای منزوی و در خود تحلیل کرد. انقلاب ۵۷ نمونه بسیار شاخص در این مورد است. جامعه ایران دچار یک دگرگونی انقلابی شد و در آن دوران هر نیروی سیاسی که صرفا چشم به تاریخ تحولات جامعه ایران و با معیار سیر تحول جدالهای اجتماعی در چهار چوب "تاریخ ایران" دوخت، از نتیجه و برآیند عواملی که موجب انقلاب ایران شدند، انگشت به دهان ماند. گرایش "چپ" انقلاب ۵۷ را به نوعی ادامه انقلاب "ناتمام" مشروطه تلقی کرد و از این نظر خمینی و جنبش اسلام سیاسی را به آرمانهای روحانیت "مترقی"، امثال شیخ خیابانی متصل کرد.

  (با تشکر از ایرج فرزاد)  قسمت اول جوادى: در اين قسمت برنامه گفتگو ميکنيم با منصور حکمت ليدر حزب کمونيست کارگرى ايران. منصور حکمت به برنامه ما خوش آمديد. منصور حکمت: خيلى متشکرم.  جوادى: منصور حکمت روز گذشته در رابطه با تحولاتى که در سال گذشته افتاد با چشم‌اندازى از تحولات سال آتى صحبت کرديد. سال پُر تحولى را بنظر ميرسد که پشت سر گذاشته‌ايم و بنظر سال تعيين کننده‌اى را پيش رو داريم. سالى که گذشت جنبش دوم خرداد شکست خورد مردم توجه‌شان به جنبش سرنگونى طلبى و جنبش احزاب که در اين جنبشها فعال هستند جلب شده. مردم دنبال راه حل ميگردند و حزب کمونيست کارگرى ايران يک نيروى جدى و مطرح در اين جنبش وجود دارد. چرا بايد اين حزب را انتخاب کنند؟

انقلاب زن زندگی آزادی که در ادامه سه خیزش بزرگ ۸۸، ۹۶ و ۹۸ آغاز شده است، از همان اول با قدرت و صراحت بیسابقه ای عزم خود را برای پایان دادن به عمر حکومت اسلامی اعلام کرد. این انقلاب، علیرغم فروکش کردن تظاهرات گسترده خیابانی، در اشکال متنوع ادامه دارد و تا همین حالا به پیروزیهای بزرگی دست یافته است.

یکی از ده‌ها شعار انقلاب «زن، زندگی، آزادی» ایران، «فقر، فساد، گرونی، میریم تا سرنگونی» است. شعاری که نشات گرفته از واقعیت‌های غیرقابل انکار جامعه ایران و از عمیق‌تر شدن فاصله طبقاتی است. به خصوص در حال حاضر بحث تعیین حداقل دستمزد کارگران برای سال 1402 در جریان است و به همین دلیل، رسانه‌های حکومتی، اخبار و گزارشات و گفت‌و‌گو‌های زیاد و متناقضی را درباره فقر، خط فقر، بیکاری و گرانی و تورم منتشر می‌کنند.

تحرکات اپوزیسیون بورژوایی تحت هر نامی، ائتلاف، اتحاد، جبهه و غیره اگر به پولاریزاسیون واقعی و روشن و شفاف سیاست ها و آلترناتیوهای معین تبدیل شود، مورد استقبال ما است. ما از پلاریزاسیون استقبال می کنیم. اما با نگاهی به این تحرکات، ما شاهد دودوزه بازی، شعارهای مخدوش و فریبکاری و خاک پاشیدن به چشم جامعه هستیم. شعار "همه با هم"، "یک ملت" و "یک پرچم"، ماهیت این تلاش ها را نشان می دهند. شعار "همه با هم" فریبکارانه، غیرواقعی، غیر اجتماعی و غیر طبقاتی است.

 روز جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ (دهم فوریه ۲۰۲۳ ) نشستی از ۸ نفر اپوزیسیون راست در دانشگاه "جرج تاون واشنگتن" زیر عنوان "نشست جنبش دمكراسی خواهی ایران" برگزار و با "به به و چه چه" رسانه های راست درقاب گرفته شد و طبق معمول مژده تشکیل "شورای رهبری" از طرف "شاهزاده مشکل گشا" را در بوق و کرنا کردند. در مورد اهداف این نشست، رضا پهلوی میگوید: "تمركز ما روی فروپاشی است" و "هدف ما تشكیل شورای رهبری نیست، هدف كمك به تشكیل شوای رهبری است".

 تقی روزبه در دومقاله ی « 9 نکته در نقد ِ وکالت خواهی و ادعای رهبری ِ اپوزیسیون » و « تعلیق ِ دموکراسی در نشست ِ جنبش ِ دموکراسی خواهی » که هردو در نقد ِ دموکراسی خواهی ِ سلطنت طلبان است، بحثی صرفن سلبی در رد ِ دموکراسی خواهی ِ آنان مطرح کرده و با مقدمه چینی های برای همه واضح و عیان به نتایجی کلی گویانه و مبهم و می توان گفت شعارگونه رسیده است. روزبه در این دو مقاله و باشناختی که ازایشان داریم در تمام ِ بحث های گفتاری و نوشتاری اش درباره ی دموکراسی، می گوید « چه نمی خواهیم و چرا نمی خواهیم» که بیان ِ واقعییت ِ آشکارتر از روز است.

کارزار رسانه‌ای و کمپین شبه‌انتخاباتی سلطنت‌طلبان تحت عنوان «من وکالت می‌دهم» و هم‌چنین برای منزوی کردن «اپوزیسیون» سرنگونی‌طلب جمهوری اسلامی و سوار شدن بر انقلاب مردم ایران با تهدید و تحریف و دروغ، ابعاد گسترده‌ای به‌خود گرفته است. خانم یاسمین همسر رضا پهلوی در توئیتی مرگ برمجاهد، مرگ بر چپی و ‌مرگ بر... می‌نویسد و... حتی‌ بعضی شاه‌دوستان با تند‌روی به منتقدان انگ‌هایی چون «تجزیه‌طلب، سایبری، وزارت اطلاعاتی، خائن، چپی، ضدمیهن، خمینی‌چی و ... می‌زنند.»

 کشورهای اروپايی هفته پر تلاطمی را پشت سر می گذارند، در طول این هفته شاهد اعتراضات وسیع مردم علیه دولت ها و حکومت های این کشورها بودیم، اعتراضاتی که از در چهار گوشه این قاره، زمین را زیر پای مسببین محرومیتِ زحمتکشان و طبقه کارگر به لرزه درآورده است.  در اسرائیل مخصوصا بعد از سرکار آمدن دولت مذهبی، دست راستی و افراطی نتانیاهو، در این هفته مردم با مطالبه عدالت و تقابل با مافیای حکومتی که پرونده های قطور فساد مالی و اداری دارند، دست به برپائی تظاهرات زدند.