فرشید شکری: اعتصاب « مکتبِ جنگِ » پرولتاریا

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

 سیر صعودی اعتصابات کارگری در سال ها، ماهها و علی الخصوص هفته های اخیر، و عینیت یافتگی رادیکالیسم پرولتری در آن برآمدها، نقطه عطفی در تاریخ جنبش کارگری – کمونیستی ایران محسوب می گردد. در این نوشتار به جای بیان سازه ها و دلایل عمده ی رشد و بسط مبارزات کارگری در این سرزمین، و یا تفسیر و تحلیل مختصات جنبش کارگری، مختصراً تأثیرات مثبت و ارزشمند اعتصاب مرقوم و مکتوب می شود.  بدواً در ارتباط با آموزش های نهفته در اعتصابات کارگری، به فرازهایی از سخنانِ لنین رجوع می کنیم.

لنین در این باره نوشت: « در هر صورت اعتصابات که ناشی از خود طبيعت جامعه ی سرمايه ‌داری ‌اند از آغاز مبارزه ی طبقه ی کارگر بر ضد اين نظام جامعه خبر می دهند. روبرو بودن سرمايه‌ داران با کارگران منفرد و بی چيز يعنی بردگی مطلق کارگران. ولی وقتی کارگران بی چيز با هم متحد شوند اوضاع تغيير می کند... وقتی کارگران تقاضاهای خود را بصورت دسته جمعی بيان کنند و حاضر به تسليم شدن در برابر خر پول ها نشوند، بردگی آنها بسر می آيد، تبديل به انسان می شوند، شروع می کنند به درخواست اين که زحمت آنها نبايد فقط در خدمت ثروتمند کردن چند تن پرور باشد، بلکه بايد آنهايی را که زحمت می کشند هم قادر سازد که مثل انسان های واقعی زندگی کنند... هر اعتصابی به ياد سرمايه ‌دار می اندازد که کارگران و نه آنها آقايان واقعی هستند – کارگران که دارند حقوق خود را با صدای هر چه بلندتر اعلام می دارند و مطالبه می کنند. هر اعتصاب به کارگران يادآوری می کند که موقعيت اشان نوميدانه نيست و آنان تنها نيستند. ببينيد اعتصابات هم بر خود اعتصاب کنندگان و هم بر روی کارگران کارخانه ‌های مجاور در حول و حوش و يا کارخانه‌ های همان رشته ی صنعتی چه تأثير شگرفی دارد ». ( درباره ی اعتصاب )
در راستای این سطور آموزنده که درون مایه ی آن در واقع ضدیت با دیدگاه های رفرمیستی و اکونومیستی می باشد یعنی نظراتی که اهمیت اعتصاب کارگری را تنها به تحقق مطالباتِ صنفی و رفاهی کارگران محدود می کنند، جای گفتن دارد که، اگر مُتوقف ساختن چرخ های تولید و فعالیت های مراکز خدماتی از سویی سلاح مؤثری در مقابل دست درازی و تعرض صاحبان سرمایه و دولت هایشان به حقوق کارگران می باشد؛ از جانب دیگر آغاز هر اعتصاب کارگری همپای جلب توجه کارگران در سایر مراکز تولیدی و خدماتی، به نحوی از انحاء در روحیه ی مبارزاتی توده های معترض نیز اثرات فوق العاده ای می گذارد. بنابر این، نبایستی قابلیت و توان اعتصاب کارگری را که به قول لنین « مکتبِ جنگ » علیه سرمایه داران است، صرفاً در دستاوردهای اقتصادی اش خلاصه کرد.
یک اعتصاب به ویژه هنگامی که از کف و محوطه ی کارگاه و کارخانه یا محل های کار خارج شود و سپس با همراهی خانواده های اعتصابیون و توده های رنجدیده و عاصی توأم گردد ( نمونه ی اعتراضات و اعتصابات هفت تپه و گروه ملی فولاد اهواز در چند سال پیش ) ، اهمیت بیشتری می یابد زیرا این عمل برای حکومت سرمایه داران هزینه ی سیاسی گزافی دربر دارد. به عبارت روشنتر، انعکاس صدای کشیده شدن یک اعتصاب به بیرون از محیط کار بمراتب بیش از پژواک آن در محیطی بسته است.
ارزش دیگر اعتصاب این است که کارگران برای دستیابی به خواست های خود همچون افزایش دستمزدها، پرداخت دستمزدهای مُعوقه، پرداخت بیمه های درمانی، کم کردن ساعات کار، تأمین ایمنی محیط های کار و غیره به صورت متحدانه کارفرما یا صاحب کار را به مصاف می طلبند. این اتحاد مبارزاتی که در اثنای هر اعتصابی به بهترین شکل ممکن متجلی می شود، بسی گرانمایه است. اعتصاب برای کلاسیک های مارکسیست ( فارغ از نتایج آن ) از این جنبه حائز اهمیت بود که کارگران اعتصابی با هر زبان، ملیت، جنسیت، عقاید مذهبی، و... بازو در بازوی همدیگر گوشه ای از پیوند و همبستگی طبقاتی اشان را در برابر استثمار کنندگان و نمایندگان سیاسی آنان به نمایش درمی آورند. اعتصاب کارگری در اصل و اساس آموزشگاهی برای یادگیری ( کسب تجربه ) چند و چون مبارزه ی طبقاتی پیشرونده و بالا رفتن سطح آگاهی در ستیز سخت و سرنوشت ساز پرولترها علیه بورژواها، و البته مناسبات و شیوه ی تولید سرمایه داری است.
اعتصاب کارگری فرایند و پروسه ی تکامل مبارزه ی طبقاتی را سرعت می بخشد زیرا:
در پرتو اعتصاب، فعالین و کنشگران جدیدی وارد صحنه ی مبارزه میان دو جبهه ی کار و سرمایه می شوند. از این روی، اعتصاب می تواند پرورش دهنده و بارآورنده ی پیشروان ریشه بین کارگری برای تداوم قدرتمندانه ی نبردهای آتی باشد.
در پرتو اعتصاب، افزون بر طرح حقوق و مطالبات صنفی، خواست های سیاسی قاطبه و جمیع توده های فرودست و ستمکش کشور نیز به میان می آید. از این روی، اعتصاب این امکان را مهیا می سازد تا طبقه ی کارگر به عنوان یگانه طبقه ای که نیروی ایجاد تطورات و دگرسانی های بنیادین در جوامع بورژوایی است، به مرتبه ی رهبری جامعه ارتقاء یابد.
در پرتو اعتصاب، کارگران بهتر و دقیقتر تضاد منافع طبقاتی خود با سرمایه داران را درک می کنند و شناخت ایشان از اقتصاد سیاسی قطعیت می یاید. از این روی، در دلِ یک اعتصاب استطاعت رهنمون شدن به مسیر مبارزاتِ ضد سرمایه داری نهفته است. به سخنی دیگر، اعتصاب می تواند اندیشه ی لغو کار مزدی و لغو مالکیت خصوصی ( مزدها پیامد مستقیم کار بیگانه شده هستند، و کار بیگانه شده علت بی واسطه ی مالکیت خصوصی است* ) را در کارگران پرورش دهد.
در پرتو اعتصاب، ماهیت طبقاتی دولت بورژوایی و فلسفه ی وجودی نهادهای مختلف آن برای کارگران روشن می شود. این آشکار شدن رهین و مرهون برخوردهای ضد انسانی و وحشیانه ی " قوای مجریه، مقننه و قهریه ی " حکومت سرمایه داری به صدای حق طلبی کارگران است. از این روی، اعتصاب زمینه ای فراهم می آورد تا طبقه ی کارگر به سمت مبارزه ای انقلابی و آشتی ناپذیر جهت سرنگونی نظام سیاسی – اقتصادی حاکم متمایل گردد.
و...
همانگونه رفت، مبارزه ی طبقاتی که در قالب و شکل اعتراضات یا اعتصابات هر روزه ی کارگری نمود پیدا می کند، به حصول آگاهی می انجامد. تحصیل این آگاهی ( سوسیالیستی ) ، بینش و پندارهای انحرافی و غیر مارکسیستی چپ های لیبرال و رفرمیست و رویزیونیست و ناسیونالیست را به بیرون از جنبش کارگری – کمونیستی پرتاب می کند. چپ هایی که در ایندوره ( از اواخر شهریور ماه 1401 خورشیدی تا کنون ) به سان سابق ولی اینبار با حرارت بیشتری روی تضاد آشتی ناپذیر میان دو طبقه ی اصلی جامعه ی ایران سرپوش گذاشته اند و به طریق اولی _ مستقیم و غیر مستقیم _ از طبقه ی کارگر و زیردستان این دیار خواسته اند تا در مبارزه برله رژیم به یاری بورژوازی "مخالف" و خرده بورژوازی "رادیکال" بشتابند!
با امید به وسعت یابی و استمرار بیش از پیش اعتصابات جاری که مهار جنبش کارگری – کمونیستی را برای رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بی نهایت دشوار ساخته است.
05/03/2023
• دست نوشته های اقتصادی و فلسفی 1844 - مارکس