به مثابه توفان، که نخست برگ های پوسیده را از درخت می اندازد و درخت های کم ریشه را از جا می کند، بحران های جهانی نیز در ابتدا سراغ کشورهای ضعیف و آسیب دیده می آیند و آنها را به تلاطمی سخت و آشوب دچار می سازند. وضعیت ایران در این سال ۱۴۰۲ خورشیدی چنین است و با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی بین المللی به نظر می رسد بحرانی در راه باشد.نخست به برخی از چالش های کنونی که به طور بالقوه می توانند یک بحران بزرگ را شکل دهند نگاهی بکنیم:

 رمز بقای رژیم اسلامی آخوندها و ادامه حیات ننگین این حکومت قرون وسطائی اسلامی در تفرقه افکنی در میان نیروهای اپوزیسیون است، امروز عوامل مزدور حکومت اسلامی با چهره های بزک شده ، فرصت را غنیمت شمرده و در ایجاد چند دستگی در صفوف اپوزیسیون هم در خارج و هم در داخل فعالتر شده اند، متاسفانه نیروهای مستقل ، ملی، دمکرات و آزادیخواه از جناحهای مختلف نیز بدام این توطئه ها گرفتار شده اند ، بجای اینکه برسی کنند و در خیابان تقسیم کار انجام دهند ، نسبت بهم به فحاشی وبا توطئه علیه هم، سرنگونی رژیم را به تاخیر انداخته اند ، با هوشیاری وسیاست افشاء علیه تفرقه افکنان را تقویت کنیم.
واین درحالیست که سونامی ورشکستگی بانکها در حال فروپاشی آنها است، نبض اقتصاد ایران در حال انفجار قلب ا قتصاد دولت تروریستی آخوندها است.
افزایش قیمت دلار توسط رژیم برای تامین کسری بودجه ، به این صورت است که قیمت دلار را میبرند بالا تا بتوانند مردم را گول زده و به خرید دلار تشویق شوند، تا بدینوسیله با جمع آوری پول از جیب مردم و بعد از اینکه جیبها خالی شد دوباره برای مدتی قیمت دلار را پائین میآورند ولی در اثر پائین آوردن قیمت دلار قیمت کالاها هم بالا رفته اما بعد از پائین آوردن ارزش دلار دیگر قیمتها پائین نمی آیند و تغییر نمیکنند، در نتیجه بازار و کسبه بدلیل عدم قدرت خرید مردم کسب و کارشان تعطیل میشود، این روند که تکرار و ادامه بیابد قیمت دلار خیلی بالاتر از این که هست خواهد رسید، در صورت عادی ماندن شرایط اما اگر اتفاقی غیر منتظره ، جنگی یا حتی خبر در گیری نظامی، اتفاق عجیبی در رشد گرانی دلار و در نتیجه گرانی اجناس خواهبیم داشت.
البته این رشد قیمتها بستگی به تشدید تنش ها دارد، و نتیجه تشدید تننشها بی ثباتی اقتصادی و سیاسی را بدنبال خواهد آورد، خود بخود دولت ورشکسته بدنبال ایجاد فضای تشنج در جامعه و منطقه است، و بدامنه سرکوب در داخل بیشترتوجه میکند، بیخود نیست که کشوردچار هرج و مرج شده سگ صاحبش را نمی شناسد وصدای اعتراض خودیها هم بلندتر شده،و این در حالیست که نیروهای جنایتکار وسرکوبگر رژیم مستقر در خیابان همه این تحولات را بخیال خود تحت نظر و کنترل دارند.
میزان فشار علیه مردم معترض در سال جدید بمراتب بیشتر خواهد شد، نگرانی دستگاه امنیتی سرکوبگر رژیم جدی است و همچنین تصمیم گیری زنان و مردان در خیابانها هم جدی است که با شعار "قسم بخون یاران ایستاده ایم تا پایان" به وحشت مزدوران سرکوبگر افزوده است ، در نتیجه وحشت از سرنگونی سرتا پای پاسداران، بسیجی، و آخوندها را فرا گرفته است.
با این توصیف خیزش جنبش انقلابی و اجتماعی در درون جامعه پویش پیدا کرده و بر عکس در نیروهای سرکوبگر دجار ریزش و فرسودگی شده اند، رژیم و دستگاه امنیتی او مجبور به تقویت نیروهای سرکوب کرده اند با نداشتن امکانات و پول ولی به این نتیجه رسیده اند که باید نیروهای سرکوبگر خود را تقویت کنند تا در سرکوب کم نیاورند، در این شرایط جنبش انقلابی هم باید علیه این شیوه و تاکتیک جدید بکار ببندد تا بتواند نیروی سرکوب را فرسوده و خلع سلاح کنند، یعنی اگر نیروهای مردمی در شرایط قویتر قرار بگیرنند آنوقت مسئله سرکوب مختل میشود ، تنها بخاطر ترس و وحشت که درآنها ایجاد میشود.
باید سعی شود که نیروهای سرکوبگر را فرسوده کرد، این جنبش اعتراضی موفق شده بزرگترین هزینه را در شرایط ورشکستگی گردن رژیم بگذارد، در سال پیش رو باید برنامه ی جنبش اعتراضی در خیابان برنامه تهاجمی داشته باشد تا بتواند مجموعه نیروی سرکوبگر را خنثی نموده و آنها را زمین گیر کنند تا نتوانند خیابانها را بعلت کمبود نیرو کنترل کنند، به اینصورت نیروهای معترض به این نتیجه برسند که دستگاه سرکوب قادر نباشند به همه نقاط اعتراض در شهر نیرو بفرستد ، همانطور که عمامه پراکنی تبدیل به عمامه سوزی شده همه ی آکسیونها باید تقویت و بیشتر شود.
جمهوری اسلامی آدم کش،در مقابل جنبش انقلابی زنان و جوانان به سرکوب وحشیانه و عریان متوسل شد و در طول نیمه دوم سال قبل بیش از 500 زن و مرد جوان را کشت و تعدادی بیشماری از قشرهای مختلف اجتماعی را بازداشت و شکنجه کرد و تغدادی را اعدام نمود، بخیال باطل اینکه مردم را وادار به سکوت خواهد کرد اما دیدیم که اینطور نشد و مقاومت مدنی و سیاسی کمافسابق علیه کلیت نظام ادامه دارد.
به موقعیت جمهوری اسلامی در سطح بین المللی ضربه های مهلکی وارد آورد و بشدت تضعیف و مورد سئوال قرار گرفت ، ریزش بی سابقه از حکومت ترور و سرکوب آشکارا خود را نشان داد، و اصل ماجری که همان بن بست اقتصادی و ورشکستگی اقتصادی بود به بحران لاینحل رژیم تبدیل شد، و به وسعت تحریمها نیز افزوده گردید.
امروز بحران های روزافزون اقتصادی که گریبانگیر مردم شده ، و دولت قادر به حل معضلات اقتصادی مردم نیست، در این صورت مطالبات صنفی که بجای خود پای برجا مانده وبه مطالبات سیاسی علیه کل سیستم تبدیل شده ، زمینه رابرای تداوم و گسترش اعتراضات فراهم کرده است،جنبشهای مطالباتی با جنبشهای سیاسی گره خورده و سرنوشت هر دو بسته به اتحاد هم دارد، اعتصابات کارگران و اعتراضات سراسری قادر به فلج کردن کلیه نیروهای حکومت خواهد شد و در پشتیبانی از اعتصابات و اعتراضات داخل در خارج وظیفه تبلیغ و پشتیبانی را دارند.
از طرفی در شرایط بحرانی حکومت جهل و جنون اسلامی جهت ادامه حیات ننگین خود احتیاج به دشمن تراشی خارجی دارد ، وضعیت اقتصادی مردم سال به سال بدتر میشود ، حکومت ترور و خفقان هیچ بهانه ای جر ربط دادن مشکلات جامعه به بیگانگان و کشورهای بقول خودشان دشمن ندارد، امروز درمرزآذربایجان به خرابکاری مشغولند و جنگ را یک نعمت ارزیابی میکنند، و دامن زدن به بی ثباتی و عملیات تروریستی در کشورهای همسایه و دخالت در امور آنها مشغولند، جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه دشمن مردم ایران است، عامل بی ثباتی ، فقر، گرسنگی و گسترش تروریسم در منطقه است، جمهوری اسلامی در حال حاضر برای جهان غیر قابل تحمل شده است.
سیاست خارجی ایران در مرحله کنونی:
سالی که گذشت جمهوری اسلامی ایران با فراز و نشیبهائی بسیار درگیر و از آنها گذر کرد، دست اندر کاران سیاست خارجی معتقد بودند که پرونده هسته ای رابا آزانس بطریقی بتوافق خواهند رسید وتا توانستند مسائل مورد خواست آزانس را ندبده گرفته و اقدام بکارهای مخفی کردند، و همچنین می پنداشتند که مسئله فرجام به نتیجه و بیک توافق دست خواهند یافت که نشد وامروز سخت بدنبال آن هستند، مهمترین وخطرناکترین کاری که انجام دادند وگول پوتین را خوردند علاوه بر سرکوب داخلی همکاری نظامی در جنگ اکراین بود، مسئله تنش زدائی جمهوری اسلامی با عربستان سعودی که از راه ناچاری تن به این سازش دادند با کمک چین.
آیا در سال 1402 جمهوری اسلامی به این معضلات توجه خاص خواهد کرد ،این در حالتی است که بدلیل عدم احیای فرجام ، ما شاهد تورم افسارگسیخته در ایران بودیم ، که اگر با برجام نتوانند بتوافق برسند، تورم ازهم گسسیختگی شیرازه اقتصاد ورشکسته را بدنبال خواهد داشت، گر چه بظاهر غربی ها دیگر علاقه ای به توافق ندارند و مسئله "حقوق بشر" و همکاری نظامی با روسیه را در اکراین بهانه کرده اند، آیا ایران با چالشهای دیگری روبروست ، آیا دیپلماسی مزورانه دولت میتواند توازن روابط میان غرب و شرق ایجاد کند، بخاطر بهبود شرایط اسفبار اقتصادی.
جمهوری اسلامی در سال 1401 مناسبات خوبی با چین و روسیه داشت و عملا وابسته به این دو کشور شد، و چین ، روسیه توانستند در رابطه با دور زدن تحریم ها گسترش همکاری با هم داشته باشند، زیرا موضوع جنگ روسیه با اکراین برای جمهوری اسلامی تبدیل به یک مشکل شده ، بنظرمن در سال 1402 بزرگترین چالش علاوه بر چالش اصلی که با مردم ایران دارد مسئله موضوع جنگ روسیه در اکراین و همکاری نظامی سپاه تروریستی آخوند ها با روسیه است، یا چالش مهم دیگر ایران مسئله آذربایچان است که آیا در سال 1402 منجر به برخورد نظامی میشود که اسرائیل خواهان این تقابل هست.
جمهوری اسلامی دیگرمشروعیت مردمی و قانونی ندارد،
جمهوری اسلامی درحال تدارک یک بحران یا جنگ درمنطقه است، قصد ایجاد درگیری وجنگ با جمهوری آذربایجان را دارد،هنوز توافق بین عربستان سعودی معلوم نیست به کجا ختم میشود،یک روز به سفارت عربستان حمله میکند و یک روز حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان، امروز که دربن بست کامل داخلی وخارجی قرار گرفته،هسته مرکزی حاکمیت ترور و خفقان از بروز جنگ و بحران بی وقفه سود میجوید و جنگ را نعمت میداند، تا بحرانهای اقتصادی و سیاسی دامن بزند، و بحران نظامی بوجود بیاورد ، این جنگ هم مشروعیت بین المللی ندارد و همه جهان علیه چنین جنگی هستند.
یک مشت پاسدار بیسواد و لات ، تحت نام سرهنگ، سرگرد، سرتیپ و فرمانده و... با قیافه های حزب الهی خود در کنار فرد قاتل و جنایتکاری بنام آخوند خامنه ای خبر دار می ایستند و دست به سینه و فرمانهای جنایتکارانه او را عملی میکنندو دستشان تا مفرق بخون آلوده است و درحقیقت یک مشت تروریست آدم کش ملتی را به گروگان گرفته اند.
27.03.2023

https://facebook.com/amin.bayat.9
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

این روزها، انتشار سری جدید مجموعه «مهمونی» ایرج طهماسب، اعتراضات زیادی را بین مخاطبان این مجموعه برانگیخته است. خیلی از کاربران معتقدند که توی این حال و احوال کشور، کسی حوصله «مهمونی» ندارد. به همین خاطر، در این نوشته، با وجود اینکه مستقیماً کاری با مهمونی و حواشی آن ندارم، اما خطاب به ایرج طهماسب، سرنوشت عروسک‌های مجموعه کلاه‌ قرمزی را، اگر انسان بودند و در جامعه حضور داشتند، بعد از اعتراضات تصور کرده‌ام.

از روز پنجشنبه ۱۶ مارس سراسر فرانسه به فراخوان اتحادیه های كارگری و احزاب و سازمانهای چپ در اعتراض به طرح افزایش سن بازنشستگی به میدان جدال و کشمکش كارگران و مردم معترض علیه دولت ماكرون مبدل شده. افزایش سن بازنشستگی بیش از یك دهه است به جدالی میان طبقه كارگر و دولت فرانسه دامن زده. ۱۳ سال قبل در دوره ساركزوی سن بازنشستگی از ۶۰ به ۶۲ سال افزایش داده شد، اكنون دولت ماكرون تصمیم گرفته با تعرضی دیگر به زندگی و سطح معیشت طبقه كارگر و نیروی كار این جامعه، یك بار دیگر سن بازنشستگی را از ۶۲ به ۶۴ سال افزایش دهد. در سه ماه گذشته بیش از ۸ روز سراسر فرانسه در اعتراض به این طرح و در اعتصاب عمومی بوده و این اعتراضات هنوز ادامه دارد.

 ماه هاست درایران ِتحت ِحاکمییت ِرژیم ِ زندان و شکنجه و اعدام ، دو نیرو و دو اراده ی کاملن متضاد و همستیز در برابر ِ یکدیگر قرار گرفته اند. یک نیرو و اراده ی نوجو و نوپو و پیشرفت خواه، و یک نیرو و اراده ی نوستیز و کهنه پرست و واپسگرا. اراده ی نوجو و نوپو ترکیبی است از گرایش ها و تعلقات ِ اجتماعی - طبقاتی ِهمسو با تکامل ِاجتماعی و تاریخی،

جریانات راست پرو غربی بعد از انتشار منشور شش نفره که مرده به دنیا آمد، اکنون از پروژه بعدیشان که کنفرانسی از طیفهای متلون راست و چپ بورژوازی، در روزهای 25 و 26 مارس میباشد، پرده برداشته اند! دلقک گردانی اینبار با میزبانی دانشگاه استنفورد سانفرانسیسکوی آمریکا، حول شعار استراتژیک اشاعه فرهنگ «مردم سالاری!» بنیاد برومند سر به نهضت مقاومت ملی ایران،(شعار دو قلوی "گفتگوی تمدنها")، سلطنتی ها، لیبرال دمکراتها و جمهوری خواهان پان ایرانیست و رفرمیستها را به تحرک انداخته، سان بروند تا آلترناتیو راست پرو غربی را یکبار دیگر در بوق و کرنا کنند،

رمان معروف «دن کیشوت» اثر نویسنده اسپانیایی میگل د سروانتس، 400 سال سابقه دارد و یکی از محبوب‌ترین رمان‌های جهان به‌شمار می‌آید. دون کیشوت شگفتی عالم رمان است؟ نویسنده این رمان، میگل د سروانتس ساودرا، یک نویسنده اسپانیایی بود که در پایان قرن شانزدهم و آغاز قرن هفدهم می‌زیست. دون کیشوت، مشهورترین رمان اوست. در کنار شخصیت متوهم دن کیشوت که قرار است شوالیه‌وار به جنگ مخالفین خود برود اما در طول داستان با دیوهای خود ساخته و کوه و جنگل به جنگ برمی‌خیزد و در ذهن خود، حماسه‌های عجیب و غریبی می‌آفریند.

 تا چه اندازه می توان به صحت سند ۴۰ صفحه ای نشست سرداران سپاه و خامنه ای اعتمادکرد؟ چه اهدافی برای القاء‌به اذهان عمومی در این سند وجود دارد؟  طبیعی است که هیچ تحلیل گرواقعی نمی تواند مبنای ارزیابی خود را بر انتشاریک سند بی نام و نشان و بدون فایل صوتی و... بگذارد. این که مثلا کسی با خواندن آن از میزان «شجاعت عجیب و نامتظره» سپاهیان به لحاظ سخنان صریحشان در محضرخامنه ای یکه بخورد*، جز این است که پیشاپیش صحت یا کمابیش صحت آن را پذیرفته است است؟.

توافق ایران و عربستان با وساطت چین مورد بحث رسانه های بین المللی قرار گرفته و نظرات متفاوتی را برانگیخته است. (اینجا ۱، ۲، ۳) برخی آن را مهم و سرنوشت ساز دانسته، بعضی آن را یک طرح بالقوه ی در انتظار می دانند و تعدادی هم نسبت به سرنوشت درازمدت آن ابراز بدبینی می کنند. اما اغلب این نظرات از یک کمبود رنج می برند و آن این که شرایط داخلی ایران را خوب نمی شناسند، به همین دلیل، تکیه و محور تحلیل خود را بر صرفِ شرایط منطقه ای و تاثیراتی که بر معادلات جغرافیای سیاسی (geopolitics) دارد بنا کرده اند. به همین خاطر، شاید بد نباشد که ضمن توجه به برآیندهای بین المللی احتمالی این توافق نگاهی هم به شرایط داخلی رژیم ایران داشته باشیم.

فرارسیدن نوروز، آغاز بهار و سال نو را به همه انسان‌های آزاده و در پیشاپیش همه زنان انقلابی، صمیمانە‌ تبریک می‌گویم. برایتان آرزوی شادی و سرافرازی و تندرستی و موفقیت دارم. امیدوارم سال جدید سالی پربار از شادابی و موفقیت برای همه جوانان، همه شما و همه انسانی‌هایی باشد که برای سرنگونی جمهوری اسلامی، لحظه شماری می‌کنند.

 چنبش اپوزیسیون در خارج از کشور در آزمونی دیگر قرار گرفته است:  رسانه های مختلف ومشخص تلویزیونی در خارج ازکشور که بوسیله عناصر و نیروهای ضد مردم ایران تدارک دیده شده و میلیونها دلار موسسات سرمایداری دولتی در اختیارعوامل وابسته به خود برای برپائی این تلویزونها پرداخت میکنند تا این افراد بتوانند منافع دراز مدت سرمایه داری را تضمین کنند.

کمون پاریس اولین تجربه‌ی تسخیر انقلابی قدرت سیاسی توسط طبقه‌ی کارگر است که از ۱۸ مارس ۱۸۷۱ تا ۲۸ مه همان سال قدرت را در شهر پاریس به دست گرفت و سرانجام در نتیجه‌ی نبردی تن به تن که با قتل‌عام کموناردها و تعداد زیادی از مردم پاریس همراه بود و از ۲۱ تا ۲۸ مه، مشهور به هفته‌ی خونین به طول انجامید، سقوط کرد. «کریستین راس» در کتابی به نقل از یک شاهد عینی هفته‌ی خونین فرانسه سال ۱۸۷۱ را چنین روایت می‌کند:

اعلام تفاهم نامه میان ایران و عربستان در پکن، یکی از جنجالی ترین خبرهای سیاسی این هفته در جهان بود. در حالیکه برخی این معاهده را نتیجه عقب نشینی ایران یا عربستان و یا هر دو معرفی کردند، اما همگی اذعان داشتند که بالاخره چین توانست ایران و عربستان را، آنهم پس ۵ روز مذاکرات پشت درهای بسته، به امضا معاهده تفاهم آمیز برساند. در صورتیکه میانجیگری های غرب در عراق علیرغم چند سال کار، هنوز بعنوان مذاکرات اولیه به حساب می آیند و میانجیگران پیشرفتی نداشته اند.

در کنار حرکت‌های عمدتا نیروهای ضد انقلاب (که در مقاله‌ی «بررسی آرایش نیروهای سیاسی در روند جاری و بحران روامندی» در موردشان می توان خواند)، یک حرکت برجسته و قابل تامل در جنبش فرودستان نیز صورت گرفته است: انتشار «منشور مطالبات حداقل» با امضای بیش از بیست تشکل که باز محتاج بررسی است. این حرکت موجب همگرائی در میان فرودستان شده است و می‌تواند مبین آغاز شکلگیری یک نیروی موثر باشد.

"کشورما" یک واژه، یک اشتباه! بشریت یک واقعیت، یک حقیقت. کشور واژه ای است نظیر بت و خدایان که توسط کشیشها و شاهان ساخته شد تا حیوانات باشعور را در محدوده های معینی محصور نگاه دارند، جایی که آنها را در جهت منافع اربابان، تحت نظر و بنام موقعیت کثیف آنها در انقیاد نگه میدارند. اینکه ما بطور اتفاقی در اینجا متولد شده ایم یا در آنجا، ملیت ما را تغییر میدهد و از ما دوستان و دشمنان میسازد. بگذارید به این بازی احمقانه گردن ننهیم و این مضحکه را که ما را همیشه در بند نگه میدارد، بدورافکنیم. بگذارید "کشور" به واژه ای توخالی به یک تقسیم بندی بی ارزش اداری تبدیل شود. کشور ما جایی است که در آن زندگی آزاد باشد و کارها روبراه.