شاید لازم به یادآوری نباشد که هم در جهان دوقطبی و هم در دوران پسا فروپاشی دیوار برلین، هر تحول در هر تک کشور را نمیتوان صرفا در محدوده ای منزوی و در خود تحلیل کرد. انقلاب ۵۷ نمونه بسیار شاخص در این مورد است. جامعه ایران دچار یک دگرگونی انقلابی شد و در آن دوران هر نیروی سیاسی که صرفا چشم به تاریخ تحولات جامعه ایران و با معیار سیر تحول جدالهای اجتماعی در چهار چوب "تاریخ ایران" دوخت، از نتیجه و برآیند عواملی که موجب انقلاب ایران شدند، انگشت به دهان ماند. گرایش "چپ" انقلاب ۵۷ را به نوعی ادامه انقلاب "ناتمام" مشروطه تلقی کرد و از این نظر خمینی و جنبش اسلام سیاسی را به آرمانهای روحانیت "مترقی"، امثال شیخ خیابانی متصل کرد.

  (با تشکر از ایرج فرزاد)  قسمت اول جوادى: در اين قسمت برنامه گفتگو ميکنيم با منصور حکمت ليدر حزب کمونيست کارگرى ايران. منصور حکمت به برنامه ما خوش آمديد. منصور حکمت: خيلى متشکرم.  جوادى: منصور حکمت روز گذشته در رابطه با تحولاتى که در سال گذشته افتاد با چشم‌اندازى از تحولات سال آتى صحبت کرديد. سال پُر تحولى را بنظر ميرسد که پشت سر گذاشته‌ايم و بنظر سال تعيين کننده‌اى را پيش رو داريم. سالى که گذشت جنبش دوم خرداد شکست خورد مردم توجه‌شان به جنبش سرنگونى طلبى و جنبش احزاب که در اين جنبشها فعال هستند جلب شده. مردم دنبال راه حل ميگردند و حزب کمونيست کارگرى ايران يک نيروى جدى و مطرح در اين جنبش وجود دارد. چرا بايد اين حزب را انتخاب کنند؟

انقلاب زن زندگی آزادی که در ادامه سه خیزش بزرگ ۸۸، ۹۶ و ۹۸ آغاز شده است، از همان اول با قدرت و صراحت بیسابقه ای عزم خود را برای پایان دادن به عمر حکومت اسلامی اعلام کرد. این انقلاب، علیرغم فروکش کردن تظاهرات گسترده خیابانی، در اشکال متنوع ادامه دارد و تا همین حالا به پیروزیهای بزرگی دست یافته است.

یکی از ده‌ها شعار انقلاب «زن، زندگی، آزادی» ایران، «فقر، فساد، گرونی، میریم تا سرنگونی» است. شعاری که نشات گرفته از واقعیت‌های غیرقابل انکار جامعه ایران و از عمیق‌تر شدن فاصله طبقاتی است. به خصوص در حال حاضر بحث تعیین حداقل دستمزد کارگران برای سال 1402 در جریان است و به همین دلیل، رسانه‌های حکومتی، اخبار و گزارشات و گفت‌و‌گو‌های زیاد و متناقضی را درباره فقر، خط فقر، بیکاری و گرانی و تورم منتشر می‌کنند.

تحرکات اپوزیسیون بورژوایی تحت هر نامی، ائتلاف، اتحاد، جبهه و غیره اگر به پولاریزاسیون واقعی و روشن و شفاف سیاست ها و آلترناتیوهای معین تبدیل شود، مورد استقبال ما است. ما از پلاریزاسیون استقبال می کنیم. اما با نگاهی به این تحرکات، ما شاهد دودوزه بازی، شعارهای مخدوش و فریبکاری و خاک پاشیدن به چشم جامعه هستیم. شعار "همه با هم"، "یک ملت" و "یک پرچم"، ماهیت این تلاش ها را نشان می دهند. شعار "همه با هم" فریبکارانه، غیرواقعی، غیر اجتماعی و غیر طبقاتی است.

 روز جمعه ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ (دهم فوریه ۲۰۲۳ ) نشستی از ۸ نفر اپوزیسیون راست در دانشگاه "جرج تاون واشنگتن" زیر عنوان "نشست جنبش دمكراسی خواهی ایران" برگزار و با "به به و چه چه" رسانه های راست درقاب گرفته شد و طبق معمول مژده تشکیل "شورای رهبری" از طرف "شاهزاده مشکل گشا" را در بوق و کرنا کردند. در مورد اهداف این نشست، رضا پهلوی میگوید: "تمركز ما روی فروپاشی است" و "هدف ما تشكیل شورای رهبری نیست، هدف كمك به تشكیل شوای رهبری است".

 تقی روزبه در دومقاله ی « 9 نکته در نقد ِ وکالت خواهی و ادعای رهبری ِ اپوزیسیون » و « تعلیق ِ دموکراسی در نشست ِ جنبش ِ دموکراسی خواهی » که هردو در نقد ِ دموکراسی خواهی ِ سلطنت طلبان است، بحثی صرفن سلبی در رد ِ دموکراسی خواهی ِ آنان مطرح کرده و با مقدمه چینی های برای همه واضح و عیان به نتایجی کلی گویانه و مبهم و می توان گفت شعارگونه رسیده است. روزبه در این دو مقاله و باشناختی که ازایشان داریم در تمام ِ بحث های گفتاری و نوشتاری اش درباره ی دموکراسی، می گوید « چه نمی خواهیم و چرا نمی خواهیم» که بیان ِ واقعییت ِ آشکارتر از روز است.

کارزار رسانه‌ای و کمپین شبه‌انتخاباتی سلطنت‌طلبان تحت عنوان «من وکالت می‌دهم» و هم‌چنین برای منزوی کردن «اپوزیسیون» سرنگونی‌طلب جمهوری اسلامی و سوار شدن بر انقلاب مردم ایران با تهدید و تحریف و دروغ، ابعاد گسترده‌ای به‌خود گرفته است. خانم یاسمین همسر رضا پهلوی در توئیتی مرگ برمجاهد، مرگ بر چپی و ‌مرگ بر... می‌نویسد و... حتی‌ بعضی شاه‌دوستان با تند‌روی به منتقدان انگ‌هایی چون «تجزیه‌طلب، سایبری، وزارت اطلاعاتی، خائن، چپی، ضدمیهن، خمینی‌چی و ... می‌زنند.»

 کشورهای اروپايی هفته پر تلاطمی را پشت سر می گذارند، در طول این هفته شاهد اعتراضات وسیع مردم علیه دولت ها و حکومت های این کشورها بودیم، اعتراضاتی که از در چهار گوشه این قاره، زمین را زیر پای مسببین محرومیتِ زحمتکشان و طبقه کارگر به لرزه درآورده است.  در اسرائیل مخصوصا بعد از سرکار آمدن دولت مذهبی، دست راستی و افراطی نتانیاهو، در این هفته مردم با مطالبه عدالت و تقابل با مافیای حکومتی که پرونده های قطور فساد مالی و اداری دارند، دست به برپائی تظاهرات زدند.

 انتشار "منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران" به ابتکار و همت تعدادی از این تشکلها در داخل اهمیت بسیار بالایی دارد. اما به نظر من مهمترین محور اهمیت آن به کشمکش آلترناتیوهای راست و چپ در شرایط سیاسی کنونی و برای شکل دادن به آینده بعد از جمهوری اسلامی مربوط است. صف بندی راست و چپ در بطن جنبش سرنگونی و خیزش انقلابی جاری انکار ناپذیر است.

جاروجنجال مسموم کننده‌ای که این روزها حول جلسه رضا پهلوی و تیم همراهش در دانشگاه جورج تاون واشنگتن از طرف رسانه‌های جیره‌خوار مانند تلویزیون ایران اینترنشنال، من و تو، آمریکا، بی سی انگلیس و بقیه براه افتاده است نشانه وارد شدن این دولت‌ها به سطح دیگری از توطئه‌ریزی علیه جنبش انقلابی مردم برای به گور سپردن جمهوری اسلامی است.

در فارسی ضرب المثلی است که می گوید: " بدهکار رو که رو بدی طلبکار میشه". حال این قصه پر غصه ما با کارگزاران سابق رژیم جنایتکار است که به کشورهای غربی پناه آورده اند و خود را در جلوی "صف" جای کرده و بجای اظهار ندامت و پشیمانی و یا روشنگری در مورد نقش خویش در جنایات اوایل انقلاب, مانند "گربه بی حیا" درِ دیزی اپوزیسیون را باز دیده و با چشم سفیدی تمام عیار طلبکار شده اند. 

نه ولایت، نه وراثت و نه وکالت! کمترین درسی که از تجربه شکست و مسخ شدن انقلاب بهمن می توان فراگرفت همانا ضرورت چندگرایشی و پلورالیستی بودن صفوف و گفتمان اپوزیسیون، یعنی بازتابانیدن واقعیت جامعه وانقلاب جاری است در برابررویکردی که تمامی تلاشش مقهور و مرعوب کردن دیگرگرایش‌هاست. چرا که اگر در مقابل حاکمیت مستبد و تک صدائی، اپوزیسیون آن هم بخواهد یکدست سازی کرده و تحت هژمونی و زیرنفوذ یک جریان شکل بگیرد، و بگوید بحث ‌(حول برنامه و دموکراسی...) بعد از پیروزی، همانی را بازتولیدخواهد کرد که ادعای مبارزه با آن را دارد.

تمامیت ارضی و فدرالیسم: دوروی طرح فضا سازی ناسیونالیستی
با درود به حاضرین و قدردانی از رفقای سازمانده این سمینار!
به نظرم به درست رفقای برگزار کننده این جلسه موضوع تمامیت ارضی و فدرالیسم را در دستور گذاشته و بسیارلازمست در مورد این موضوعات بحث کنیم. در صورتی که این دو موضوع صورت مسئله جنبش اعتراضی و انقلابی جاری نیستند.

۲۲ بهمن سالروز انقلاب ۵۷ مردم ایران علیه حكومت شاهنشاهی و استبداد حاكم و برای آزادی و رفاه همگانی است، انقلابی كه در نیمه راه توسط ضد انقلاب اسلامی و دولتهای غربی متوقف شد و جمهوری اسلامی به نام "فرزند خلف" آن انقلاب به مسند قدرت نشست!  شكست قطعی انقلاب ۵۷ طی چند سال جدال خونین میان مردمی که برای دفاع از انقلاب آزادیخواهانه خود و دستاوردهای آن، جدالی که، چند روز پس از قیام ۲۲ بهمن، در ۱۷ اسفند ۵۷ آغاز شد و با یك هالوكاست اسلامی، خونین، با حمله به دانشگاهها، حمله به زنان، حمله به سازمانهای چپ و تشكلها و رهبران و فعالین كارگری، زنان، دانشجویان و لشكر كشی به كردستان و سرانجام با قتل عام سی خرداد سال ۶۰ ممکن شد.