78 منتخب سایت

شاخه زیتون ترامپ

جدال دیدگاه‌ها

به نظر می‌رسد طبقه متوسط ایرونی باید میان شاخ زیتون ترامپ و خدنگ نتانیاهو* دست به انتخاب بزند! صلح یا موشک؟ گزینه‌ی اول به منافع مادی و رفع تحریم اقتصادی مربوط است، گزینه‌ی دوم به گوشمالی آخوند و سپاه و یحتمل امکان براندازی.

نماینده‌ی سیاسی گرایش اول اصلاح‌طلبان حکومتی و کابینه‌ی پزشکیان هستند. سخنگوی گرایش دوم انواع اصلاح‌طلبان برانداز شده که از جیم الف «عبور» کرده‌اند، اعم از جمهوریخواه یا سلطنت‌طلب، داخلی یا خارجی.

کسبه، واردکنندگان کالا، دکان‌داران و بازاری‌ها با «دلار» سروکار دارند، همچنانکه شرکت‌های نوبنیاد یا استارت‌آپ‌های متکی بر فناوری اطلاعات و خدمات دیجیتال. آنها در شرایط تحریم باید با هزار حقه و تدبیر نقدینه‌ها را از طریق صرافان و بانکهای شرق آسیا میان تهران، تورنتو، و نیویورک به حرکت درآورند. برداشتن تحریم‌های اقتصادی و بانکی برای آنها یک اولویت است. برای الیت این طبقات و فرزندان‌شان فرقی نمی‌کند چه کسی در حکومت باشد، سالهاست که سبک زندگی‌ِ آنها در داخل و خارج کشور شبیه همتایان غربی شده و آمال و آرزوها‌شان را از طریق صدها «اینفلوئنسر» در رسانه‌های اجتماعی و برنامه‌های تلویزیون خانگی چون «عشق ابدی» با میلیون‌ها «فالوئر» به نمایش گذاشته‌اند. جنگ و بمباران، نابودی بنادر و مرزهای گمرکی، مسدود شدن فرودگاه‌ها، و توقف پروازها امنیت اقتصادی آنها را بخطر می‌اندازد. نزد آنها، شاخ زیتون ترامپ و شانس ورود سرمایه‌های بزرگ در آینده ــ ولو در رژیم آخوندی ــ بر جنگ و براندازی ارجحیت دارد. بینش ماتریالیستی به ما می‌گوید طبقه منفعت خود را می‌شناسد.

جبهه براندازان هم منطق آشنای خودش را دارد. هر سیاستی که سقوط رژیم را یک روز عقب اندازد مساوی با خیانت است. تحریم‌ها نباید برداشته شوند. فشار حداکثری غرب (به روز سیاه نشاندن اقتصاد کشور) شرط لازم برای تغییر رژیم است. تا آخوند کفن نشود این وطن هرگز دوبی نشود! زیتون روال سازشکارانه‌ی اوباما و بایدن بود، ترامپ نباید ساده‌لوحانه به دام آخوند بیفتد! اعم از اینکه برانداز در فاز انقلاب مخملی‌ باشند از مریدان ددی واسلاو (نرگس محمدی)، یا لیبرالِ جنگ سردیِ کیش «دنیای آزاد» (بهاره هدایت، مسیح علی‌نژاد)، یا راست اقتدارگرای چارچنگولی چسبیده به خدنگ نتانیاهو (پان‌ایرانیست‌ها یا همان «ایران‌گرا»ها، رسانه‌های اپوزیسیون، کینگ رضا) حرف هر سه یکی است: این رژیم هرگز «نورمال» نخواهد شد، هرگز شبیه ترکیه، دوبی، یا کره جنوبی نمی‌شود، «دوست اسراییل» نخواهد شد؛ ساختار تئوکراتیک (آخوندی سپاهی بسیجی) و ایدئولوژی اسلامگرا و غرب‌ستیز وجوه اصلی و هویتی‌اش هستند. آنجایی توافق می‌کند و زهر می‌نوشد که مصلحت نظام باشد، تا فرصتی دیگر برای پیشرویِ نیابتی در خاورمیانه! پربیراه هم نمی‌گویند، آخوند همیشه آخوند است، فاطی همیشه فاطی (شریعتی)، و بسیجی اسلاموفاشیست همواره در پی جهاد علیه کفر! اپوز می‌گوید، «نه تنها ایران بلکه خاورمیانه باید از این موجودات پاک شود. اشغالگران اصلی اینها هستند، نه دولت [زمین دزد] بی‌بی نتانیاهو!» چه کابوسی بدتر از این‌ که «تحت همین رژیم آخوندی» تهران دوبی شود!

و ترامپ دیروز در ریاض درست همین کابوس را زنده کرد! او هم «نئوکان‌های مداخله‌جو» و جنگ‌طلب را نواخت و هم «لیبرال‌های اِن‌جی‌اویی» (عبارات خودش)، یعنی برائت از بوش، بایدن، کلینتون و اوباما، رهبرانی که از ابتدای قرن خاورمیانه را به آتش کشیدند. «تحریمات سوریه را لغو خواهیم کرد»، دست و پایکوبی حضار و تعظیم بن‌سلمان؛ «آتش‌بس با حوثی‌ها»، دست و تشویق حضار؛ و پس از اندکی تحقیر جیم الف بخاطر ناکارامدی و فساد، سرانجام یک شاخه زیتون هم برای آیت‌الله (دقیقه ۲۹)، باز دست و تشویق نعلین‌پوشانِ خلیج! به جای کودتای سپاه برای بازگرداندن کینگ رضا یا منهدم کردن زیرساخت‌ها، چرا آخوندهای عزیز با همین کینگ‌های موجود و شاهزاده‌های خلیج به آشتی نرسند و عقد آبراهام نبندند؟ چرا از خودمان شیطان بزرگ بوئینگ و موبایل و رمزارز نخرند؟ فرصت کم است، تصمیم باید گرفت، شاخه زیتون دانالد یا خدنگ بی‌بی؟ 
--
[سخنرانی کامل ترامپ]