وانتد
( تحت ِ تعقیب)
قاتل ِ خطرناکی است
بهرام رحمانی: ترجمه چند شعر از «ناظم حکمت»
(تقدیم به همه انقلابیون دختر و پسر جوان و زندانیان سیاسی ایران!) میگویند در دورهای که پلیس مخفی ترکیه بهدنبال ناظم حکمت، شاعر نامی کمونیست ترکیه بود، روزی او با نامزدش در پارک گلخانه زیر درخت گردو قرار ملاقات میگذارند. ناظم حکمت میآید و زیر درخت منتظر میماند. اما ناگهان متوجه پاسبانها در اطراف پارک شده از درخت بالا رفته و منتظر رفتن آنها میماند. در این میان نامزدش میاید؛ مدتی در امید آمدن او زیر درخت منتظر میماند و بعد میرود. ناظم حکمت در آن اثناء طرح شعر «درخت گردو» را در ذهنش میریزد.
از «جمعه» فرهاد تا «برای...» شروین حاجیپور
«هر جملهاش انگار که نداشتههامونو عین پتک کوبوند تو صورتمون، جاری شد.»این پیا م یکی از ۳۱ کاربر توئیتر است که توئیت او متن ترانه «برای...» را شکل داده است. ترانهای با صدای شروین حاجیپور، خواننده ۲۵ ساله اهل ساری که متنش از میان هزاران توئیت اعتراضی کاربران فارسیزبان توئیتر، شکل گرفت و هرچند که از صفحه اینستاگرام او حذف شد، اما از کافههای تهران و خیابانهای شهرها و اعتراضات دانشآموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاههای مختلف ایران تا اعتراضات ایرانیان در بیش از ۱۵۰ شهر جهان جاری شده است.
خدایا این شهر فیلتره! این ترانه یاسین سامان را بشنوید
او یکی از بازداشت شدههای انقلاب اخیر مردم ایران است. این ترانه و ویدئوی درخشانش پنج ماه پیش در یوتیوب آپلود شده: سامان یاسین، خواننده رپ اهل کرمانشاه و ساکن تهران ۱۰ مهر به دست نیروهای امنیتی در منزلش بازداشت شد و پس از چند روز به زندان اوین تهران منتقل شد اما خانواده و نزدیکان از دو هفته پیش و در پی انتقال او از زندان فشافویه به زندان اوین، هیچ خبری از وضعیت این خواننده ندارند. خبرگزاری قوه قضائیه جمهوری اسلامی روز ۷ آبان از برگزاری جلسه دادگاه شماری از معترضان بازداشت شده از جمله سامان یاسین (صیدی) خبر داد و اعلام کرد این خواننده رپ به «محاربه» متهم شده است.
چاوه/ فاتح شێخ: شەپۆل ئەسپی تووڕەن چەپۆکان ئەکەن
پەڕاوپەڕ زرێبار
شەپۆله شەپۆله شەپۆله
له چوونا
له هەڵچوون و داچوونی بێ هان و هوونا
له چەرخەی هەبوونا و له ڕەوتی نەمان و نەبوونا
ی. صفایی: زن، زندگی، آزادی
من یک زنم بر فراز سكوی بلند تاريخ
عصیانم را در كتيبهها و دستنوشتهها
حتا بر سكهها بخوانيد
رمزِ نامت را با حافظهی خیابان میگشایم
شعر انقلاب نوین ایران در گفتوگو با فاطمه شمس: حال وهوای این گفتوگوی کاملا شاعرانه، گاهی به جدیت تحلیل آمیخته میشود. اما به زبانی آشکار روزهای خونین ایران را در ساختار شعرهای اعتراضی بازنمایی میکند.
خدامراد فولادی: همه باهمی
همه باهمی
ازشرق تا غرب
ازشمال تا جنوب
"پابلو نرودا": "دشمنان"
آنها تفنگهای پر از باروت آوردند
آنان دستور کشتار وحشیانه داشتند
آنها با جوانانی روبرو شدند
فاتح شیخ/ چاوه: پشت خامنەای و توحش اسلامی به دیوار است
پشت خامنەای و توحش اسلامی به دیوار است
وقتی پشت خامنه ای به دیوار است،
وقتی توحش اسلامی سرمایه در ایران
دیوارها
دیوارها
دیوارهای شهر
قلعه های مستحکم ِ
آزادی ِ بیان
فریاد ِ رسای ِ
قلم های شکسته
دهان های بسته
تارهای صوتی ِ
ازهم گسسته اند
شاهدان ِ گویا و
پیام رسانان ِ
این شهراند
که
کوچه به کوچه
خیابان به خیابان
محله به محله
شعار می دهند
با زبان ِ زنده ی انسان ها
« مرگ بر استبداد
زنده باد آزادی»
هرچه خط می خورند و
رنگ پاشیده می شود
بر سر و روی شان
از رو نمی روند و باز
ایستاده اند
برپا و استوار
زنجیره وار
آی دیوارها!
دیوارهای/ ایستاده گی آموز
پوشیده از پیام و شعار!
همصدایان ِ
خیابان ها و
پشت ِ بام های
روز و شب بیدار!
دیدبانان ِ خسته گی نشناس!
روز و شب هشیار!
بمانید همچنان
تا مرگ ِ استبداد
برپا و استوار!
خدامراد فولادی
«ژان لوک گدار» کیست و چه تاثیری بر سینمای جهان گذاشت؟
خبرگزاری ایسنا نوشت: ««ژان لوک گدار» کارگردان سرشناس فرانسوی – سوئیسی و از چهرههای مطرح و پیشگام موج نوی سینمای فرانسه در سن ۹۱ سالگی درگذشت. او فارغالتحصیل مردمشناسی از دانشگاه سوربن بود اما علاقهاش موجب شد به همراه گروهی از دوستانش مثل «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو» و «اریک رومر»، به سمت هنر هفتم گرایش پیدا کند و به جستوجو درباره قابلیتهای نهفته سینما بپردازد. اولین فیلم بلند داستانی گدار «از نفس افتاده» بود که در سال ۱۹۵۹ بر اساس داستانی از فرانسوا تروفو و با بازی «ژان پل بلموندو» ساخت. از ژان لوک گدار به عنوان یکی از آخرین بازماندههای «موج نو» سینمای فرانسه یاد میشد.
ناهید وفایی: مدتیست که حال من همچون کسیست
مدتیست که حال من همچون کسیست
که با زورقی شکسته بر دریا نشسته است
موج های دریا می بلعند وجودم را
فاتح شیخ / چاوه: طرح یک مدال!
به پاس قدافراشتن کارگران هفت تپه برای رزمیدنی ازنو
برای فرداهای پیشروی مداوم و پیروزی پیاپی در مسیر انقلاب کارگری
١
او را از نیستان بریدند
«برادران لیلا»؛ فیلمی تلخ برای روزهای تلخ ایران
«برادران لیلا»، سومین فیلم بلند سعید روستایی، که چهارشنبه، ۲۵ مه (۴ خرداد)، در نهمین روز جشنواره کن در بخش مسابقه این جشنواره نمایش یافت، از بهترین فیلمهای تاکنونی کن بوده است و از بختهای مسلم کسب جوایز خواهد بود. این فیلم دو ساعت و نیمه در ادامه موضوعات آشنای سینمای روستایی، از زندگی فرودستان ایرانی میگوید؛ از بنبستهای بیپایان، رویاهای ممنوعه، و ارزشهای ناپایدار و متحول. سینمای روایتگر زندگی فرودستان، در ایران و جهان سابقهای طولانی دارد. ویژگی این فیلم در این است که نه تصویری رمانتیک از گرمی زندگی فقرا ارائه میکند و نه بارقههای امید دروغین نشانمان میدهد.