محمد حاجی‌نیا ــ «منشور بیست تشکل»، با عطف به مطالباتش، طرحی از دولت آینده را ترسیم می‌کند. مقاله پیش رو تأملی بر این چشم‌انداز از خلال خوانش انتقادی مقاله سعید رهنما درباره منشور است.  نیروی جنبش توده‌ای «زن، زندگی، آزادی» موانع ذهنی بسیاری را کنار زد و امکان اندیشیدن به دولتی غیر از بنیادگرایی اسلامی حاکم را فراهم آورد. به یمن همین مبارزات توده‌ای بود که گروه‌ها و تشکلاتی در ایران خواست‌ها و مطالباتی را در مورد گروه‌های مختلف اجتماعی طرح کردند. در این بین «منشور مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و مدنی ایران»[i] بیش از سایر منشورها مورد توجه و استقبال نیروهای مترقی و چپ قرار گرفت.

 پاسخ نویسنده به این سوال آری ست اما بشرط ها و شروط ها! حال این سوال مطرح می شود که اگر جواب آری ست، این شرط و شروط چیست؟
شرط و شروط شکل‌گیری آلترناتیو کارگری در ایران در بند ۸ بیانیه حداقلی، به صراحت ذکر شده است: «۸. بر چیده شدن ارگان‌های سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد‌».

 انتشار «منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران»، با نام اختصاری «مهسا»، که از سوی شاهزاده «رضا پهلوی»، «حامد اسماعیلیون»، «نازنین بنیادی»، «شیرین عبادی»، «مسیح علینژاد» و «عبدالله مهتدی»، چهره‌های سرشناس مخالف جمهوری اسلامی امضا شده، واکنش منفی عمده احزاب اصلی کرد مخالف جمهوری اسلامی ایران را به‌دنبال داشته است. احزاب کرد جز حزب «کومه‌له کردستان ایران» به رهبری «عبدالله مهتدی»، جملگی منشور مهسا را رد و مخالفت خود را با آن اعلام کرده‌اند.

 یادداشت های جنبش کارگری: بی تردید یکی از لحظات درخشان انقلاب حاضر «منشور مطالبات حداقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی ایران» است که از سوی بیست تشکل منتشر شده است. در شرایطی که جریان سلطنت طلب و کل اپوزیسیون بورژوایی برای مصادره قیام و نفی ماهیت رهایی بخش آن و بدل نمودن مبارزه زحمتکشان و ستمکشان به سکوی پرش خود به قدرت سیاسی و احیای اشکال دیگری از نظم استثمارگر و ستمگر مشغولند، حقیقتا که «منشور مطالبات حداقلی» فریاد رسای قیام کنندگان را از اعماق کار و رنج و ستم در جامعه ایران به سطح کلان سیاست برکشید و در برابر ارتجاع حاکم و اپوزیسیون بورژوایی قرار داد.

پانزدهم فوریه ۲۰۲۳ (۲۶ بهمن ۱۴۰۱)، بیست تشکل صنفی و مدنی درایران منشور مطالبات حداقلی خود را منتشر کردند. این اولین سند تشکل‌های صنفی و مدنی از داخل کشور بود که بر متن جنبش انقلابی ١۴٠١ اهم مطالبات حداقلی مردم و بویژه جنبش‌های اجتماعی را بیان می‌کرد. تعداد قابل توجهی از فعالین اجتماعی، اکثریت جریانات چپ و سوسیالیستی ایران در خارج از کشور با وجود ارزیابی‌های متقاوت درباره کمبودهای آن، از این منشور حمایت کرده اند.

بالاخره "منشور جرج تاون" یا "منشور اتوبوس"، همانطور که آقای پهلوی و خانم ها و آقایان تیم امروزش وعده داده بودند، اعلام شد و موجب براه افتادن طوفان های عظیم در فنجان آب "جنبش همبستگی" ایشان شد!  منشوری که قرار بود به نام دفاع از انقلاب جاری در ایران و همبستگی با آن، نیروهای راست، از فاشیسم آریایی تا ناسیونالیسم افراطی کرد و ترک و ...، از جمهورخواه تا مشروطه خواه (لقب شیک و سانتیمانتال امروز سلطنت طلبان دو آتشه و نئوپهلویست های فاشیست)، را زیر پرچم و پلاتفرمی متحد کند، منتشر شد.

بخش اول: در این مقاله ضمن نقدمنشور۶ نفره، بخصوص برجسته کردن خطوط نانوشته آن که معمولا در نقدها مغفول می ماند، اما از آن فراتر می رود و به بحران منشورها وچگونگی مواجهه با آنها به گونه‌ای که تأثیرمخربی برهمبستگی و شکوفائی جنبش در مبارزه علیه اختاپوس حکومت اسلامی برجای ننهد نیز پرداخته شده است. رضاپهلوی از سال‌ها قبل لااقل بطورغریزی شده هم می دانست که اگر بخواهد شانه به‌شانه با سایرگرایش‌ها و جریان‌ها، سیاست ورزی کند نخواهد توانست جایگاه ویژه و مدنظرخود را حفظ کند.

اطلاعیه پشتیبانی تشکلها و گروههای دانشجویی از مبارزات مردم ایران و جنبش زن – زندگی- ازادی و منشور مطالبات حداقلی.... لیست شماره 3 حمایت از منشور مطالبات حداقلی: ما، تشکلها و گروههای دانشجویی دانمارک از مردم ایران و جنبش زن- زندگی – آزادی در ایران حمایت میکنیم. ما همچنین حمایت خود را از این منشور مشترک و مطالبات حداقلی طرح شده درآن که از طرف 20 تشکل کارگری، زنان و دانشجویی ایران در 15 فوریه 2023 منتشر شده است، اعلام میکنیم.

در پایان این بیانیه می خوانیم: «مطالبات مطروحه در این منشور، محورهای کلی مطالبات ما امضا کنندگان را لحاظ و بدیهی‌ست در تداوم مبارزه و همبستگی خود به صورت ریز و دقیق‌تری به آنها خواهیم پرداخت»!من نیز بمثابه یکی از امضاکنندگان در خارج از ایران، به سهم خود به تدقیق ۱۲ ماده مطروحه خواهم پرداخت. باشد تا با تدقیق و توضیح این ۱۲ ماده، گامی در راه اجتماعی شدن آلترناتیو اکثریت عظیم تولیدکنندگان در ایران، برداریم.

دوستانی می پرسند، نظر شما در مورد "منشور مطالبات حداقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی ایران"، چیست؟ شکی نیست مفاد این منشور صرفنظر از موقعیت اجتماعی واقعی هر کدام از نهادهای امضا کننده، مثبت است.  اما فراموش نکنیم که در سنت و تجارب چند دهه اخیر، قطعنامه، بیانیه و منشورهای زیادی نوشته شده و محتوایشان هم خوب بوده، اما متاسفانه این نوشته ها بخودی خود به هدف تبدیل شده اند، نه ابزار مبارزه ی معین. شما می توانید با رجوع با آرشیوها ده ها و صدها قطعنامه و منشور و بیانیه کارگری، زنان، دانشجویی و حتی احزاب سیاسی پیدا کنید، که خیلی هایشان هم خوب و معتبرند. اما برای تبدیل کردن آن ها به پرچم جنبش های اجتماعی فاصله همچنان باقی است.

تکرار تکرار شده ها: در چند ماه گذشته تغییرات بسیاری در فضای سیاسی ایران در جریان است، بر اساس آمار حکومتی بیش از ۳۲ هزار نفر دستگیر، بالای ۵۰۰ نفر کشته ، چند نفر اعدام و صدها نفر احکام سنگین گرفته اند. براساس همین آمارهای حکومتی بیش از یک میلیون نفر در اعتراضات بیش از صدها شهر شرکت کرده اند که ۷۵ درصد آنها زیر سی سال سن داشته اند. این ۷۵ درصد نیروی آینده ساز همین جامعه ای هستند که آتشفشانی بوجود آورده که هیچ کسی نمی تواند چگونگی تغییرات آینده را تشخیص دهد. سرکویگر حتی مدرسه دخترانه را شیمیایی می کند.

 جایگاه سیاسی "منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی" در مبارزات جاری و نگاهی به انتقادات تا کنون مطرح شده
مقدمه: در یازدهمین روزانتشار "منشور مطالبات حداقل تشکلهای صنفی و مدنی ایران" هستیم. این اقدام مثبت بازتاب گسترده داشته و تاکنون حمایتهای خوبی از آن صورت گرفته است. نهادها و تشکلها و نیروهای چپ و کمونیست عمده نیروی حامی این منشور هستند. در عین حال منتقدین و مخالفین هم دارد. یک جنبه دیگر مسئله وجود تعابیر متفاوت از جایگاه این منشور در صف موافقانش است. این سمینار مناسبتی است که همه جانبه تر برخورد به این منشور را بررسی کرد و به سهم خود یکبار دیگر حمایتم را مجددا تاکید کنم و به علاوه تعبیرم را از جایگاه سیاسی آن در فضای سیاسی کنونی جامعه بیان کنم. یک محور بحثم نگاهی به انتقادات و ملاحظات تاکنون مطرح شده در قبال منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی است. در بخش پایانی ارائه بحث نظرم را در مورد گامهای بعدی و ضرورت انجام تلاشهای موفقیت آمیز مطرح میکنم.

بیانیه بیش از 270 نفر از فعالین سیاسی, اجتماعی, فرهنگی و هنری : از منشورمطالبات حداقلی تشکل های صنفی و مدنی ایران حمایت می کنیم! ماجمعی ازفعال سیاسی،کارگری،اجتماعی،حقوق زنان و فرهنی و هنری درخارج ازکشوراز"منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صننفی ومدنی ایران" پشتیبانی میکنیم،به یاران خود دراین تشکلها صمیمانه درود می فرستیم و همبستگی خود را با آنان اعلام می داریم. این منشور، بیان فشرده و پر صلابت خواسته ها، مطالبات و فرمان هایی است که مردم ایران بیش از صد سال برای تحقق آن، علیه حکومت های استبدادی سلطنتی و مذهبی حاکم مبارزه کرده اند و اینک،

 یک قدم به جلو: «منشور‌ مطالبات حداقلی تشکل‌های مستقل صنفی و‌ مدنی ایران» که در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ با امضای ۲۰ تشکل و‌ گروه «صنفی و مدنی» در ایران انتشار یافته است شامل ویژگیها و مضامین پیشتازی است که در مقایسه با تلاشهای جریانات راست و ناسیونالیستی قدمی است مهم به جلو. یک ویژگی برجسته این بیانیه، در شرایطی که رسانه های رسمی و فاندبگیر ایرانی در خارج از کشور تقریبا بطور تمام‌و‌کمال تمرکزشان را بر رهبرسازی و تحمیل «رهبری» فردی بر خیزش انقلابی زن زندگی آزادی از طریق پسر شاه سابق و تعدادی هنرپیشه و ‌ورزشکار و فعال سیاسی راست و پرو ناتو در خارج از کشور گذاشته اند، این‌«منشور» در داخل و توسط جریاناتی که به درجات مختلف دارای سابقه فعالیت در کشور هستند تدوین‌ و ‌انتشار پبدا کرده است.

انتشار این منشور پاسخی به یک نیازمندی جنبش انقلابی در همه سطوح برای طرح مطالبات و فرموله کردن آنها چه در شرایط کنونی و چه در آینده مبارزات مردم در ایران است. اقدام به انتشار این منشور گامی بلند در راه اتحاد هر چه بیشتر مبارزین و تشکل ها و رهبران این جنبش و مبارزاتی آتی آن باز کرده است، مهم نیست وزن فراخوان دهندگان و امضا کنندگان این منشور چه اندازه است مساله این است که درست در چنین مواقعی با بلند کردن یک پرچم مبارزاتی و مطالباتی که از نیازمندیها و در عین حال کمبود های این جنبش بوده، در زمان و مکان درست دارد صورت میگیرد و اتفاقا این رمز قدرتمند شدن هم میتواند باشد.