بیانیه کنفرانس هجدهم اتحاد سوسیالیستی کارگری

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

جهان چند قطبی و انقلاب ایران
تاثیرات جهان چند قطبی در راهبرد جنبش کارگری - سوسیالیستی و متحدینش
مقدمه:

با خیزش دیماه 96 که اوضاع سیاسی ایران را وارد دوران جدیدی کرد، اتحاد سوسیالیستی کارگری برای انطباق فعالیت خود با اوضاع تازه سه قطعنامه منتشر کرد: 1- "پایان سیطره گفتمان اصلاح طلبی و آغاز دوران نوین در ایران و خاورمیانه" (هفتم بهمن 96). 2 - "نان کار آزادی، حکومت کارگری" (ششم اسفند 96). 3 - "خط مشى سوسیالیسم كارگرى پس از خیزش دیماه 96" (بیست خرداد 97). کنفرانس شانزدهم در مرداد 99 تغییرات سیاسی در جهان و منطقه و ایران را بررسی کرد و عوامل کمک کننده و بازدارنده که اوضاع تازه در چگونگی پیشبرد "خط مشی سوسیالیسم کارگری" بوجود آورده بود را مد نظر قرار داد و آنرا در بیانیه "تحولات ایران در دل اوضاع متلاطم جهان و منطقه" (مرداد 99 – اوت 2020) تصویب کرد. بیانیه "بسوی سازماندهی یک جنبش اجتماعی چپ حول "نان کار آزادی"" (مرداد 1400 – اوت 2021) بررسی تولد یک حرکت سراسری علیه کلیت کل نظام در انتخابات ریاست جمهوری 1400 و جدال بر سر نظام جانشین رژیم اسلامی را در جهان پس از به قدرت رسیدن بایدن بررسی کرد. بیانیه کنفرانس هجدهم (متن حاضر) هدفش بررسی شکل گیری یک جهان چند قطبی و تاثیرات آن در راهبرد جنبش مستقل کارگری – سوسیالیستی و متحدینش علیه رژیم اسلامی است. بیانیه حاضر در ادامه و تکمیل کننده اسناد و بیانیه های کنفرانس شانزدهم و هفدهم است و برای اجتناب از طولانی شدن متن، اساسا تغییرات اوضاع در یکساله گذشته را مد نظر دارد.
اوضاع جهان
آغاز جنگ روسیه و اوکراین در 24 فوریه 2022 به آخرین نفسهای جهان یک قطبی پایان داد و سرآغازی شد برای شکل گیری سریع یک جهان چند قطبی. آمریکا با استقبال از جنگ اوکراین و روسیه و یا به تعبیری دیگر سالها زمینه چینی برای این جنگ، می پنداشت که شکل گیری جهان چند قطبی را عقب می اندازد. اما شتابی که این جنگ به قطب بندی های منطقه ای و جهانی داد بیانگر تصورات نادرست آمریکا از موقعیت نزول کرده خود در جهان بود. از جمله، آمریکا که مردم افغانستان را دو دستی تقدیم جانیان اسلامی طالبان کرد و در حال ترک خاورمیانه بدلیل کاهش ارزش راهبردی آن بود تا تمرکزش در منطقه پاسیفیک و علیه چین باشد، ناچار شد دوباره به خاورمیانه برگردد تا جا را برای رقبایش خالی نکرده باشد!
در مواجهه با جنگ روسیه و اوکراین، اغلب نیروهای اپوزیسیون رژیم اسلامی، اعم از سلطنت طلب، جمهوریخواه و لیبرال و بعضا سوسیالیست علیه روسیه صف آرایی کردند. این نیروها اساسا بدلیل نزدیکی رژیم اسلامی با روسیه مدافع اوکراین شدند و در همراهی عملی با ناتو، آمریکا و اروپا ساختار سیاسی و رئیس جمهور روسیه مورد حمله قرار دادند و خواهان شکست این کشور شدند. هیچ یک از طرفین این جنگ قابل دفاع نیستند؛ نه اوکراین که عملا به نیابت از ناتو و با اتکا به کمکهای همه جانبه بزرگترین ارتش تاریخ نظام سرمایه داری می جنگد و نه روسیه. در دفاع از روسیه، تراشیدن یک جبهه جهانی علیه آمریکا، اروپا و ناتو و گنجاندن رژیم اسلامی در این جبهه توسط "محور مقاومتی ها"ی ایران مشی تازه ای نیست. پس از انقلاب 57 تراشیدن جبهه ای با همین مبانی توسط حزب توده و اکثریت فدایی به فجایعی خونبار انجامید. جنبش کارگری ایران هیچ منفعتی در حمایت از هیچ از طرفین این جنگ ندارد. فوری ترین وظیفه و هدف جنبش کارگری ایران و متحدینش سرنگونی رژیم اسلامی است. تراشیدن هیچ "منفعت" منطقه ای، قاره ای و جهانی نمی تواند و نباید توجه و تمرکز جنبش کارگری و متحدینش را از مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی منحرف کند.
شروع این جنگ مستقل از دلایل طرفین برای آغاز آن و مستقل از اینکه کدام طرف پیروز میشود، نقطه پایانی بود به تلاش خونبار و شکست خورده آمریکا برای ایجاد یک جهان تک قطبی. آمریکا برای تسلط یگانه و همه جانبه خود بر جهان پس از جنگ سرد، خاورمیانه را به خاک و خون کشید، دهها شهر را ویران و میلیون ها نفر را کشت و آواره کرد. سه دهه فعل و انفعالات سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان پس از جنگ سرد، و از جمله عروج آنچه اقتصادهای نو ظهور می نامند، شکل گیری یک جهان چند قطبی را ایجاب می کرد و جنگ روسیه و اوکراین به تولد آن کمک کرد. شکل گیری یک جهان سرمایه داری چند قطبی و اختلافات میان بلوک های آن، تاثیرات بنیادی در راهبردهای جنبشهای انقلابی و کارگری - سوسیالیستی در مبارزه علیه سیستم مدافع صاحبان سرمایه و صنایع دارد. مرکز توجه جنبش های کارگری – سوسیالیستی در هر کشور، منطقه و یا قاره باید بررسی تسهیلات و موانعی باشد که جهان چند قطبی در مبارزه آنها علیه نظام سرمایه ایجاد میکند.
جنگ روسیه و اوکراین تقاضای سوئد و فنلاند برای عضویت در ناتو، پیوستن دانمارک به نظام دفاع مشترک اروپا از طریق برگزاری یک رفراندم و از همه مهمتر افزایش عظیم بودجه نظامی کشورهای اروپا و به ویژه آلمان را بدنبال داشت. میلیتاریزه شدن اروپا اگر چه در نگاه اول تقویت ناتو و اتحاد نظامی اروپا و آمریکا علیه روسیه جلوه می کند اما یک گام اساسی برای ایجاد زیر ساختهای استقلال نظامی اروپا از آمریکاست. افزایش قدرت نظامی اروپا برای دفاع از منافع صاحبان صنایع و سرمایه این قاره در کل جهان نقطه شروعی است برای پایان نوع رابطه آمریکا با اروپا که پس از پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفت و تبدیل اروپا به یکی از قطبهای بزرگ جهان سرمایه داری.
برای رویارویی با شکست آمریکا در ایجاد یک جهان یک قطبی و آغاز جهان چند قطبی، هیات حاکمه آمریکا خط مشی اساسا واحدی ندارند، آنگونه که در جنگ سرد داشتند. آنچه اکنون دولتهای آمریکا در اوضاع متلاطم جهان انجام می دهند بستگی به خط مشی حزب حاکم و یا هر یک از جناح های احزاب دمکرات و جمهوریخواه دارد. لذا ائتلافها و پیمانهای فعلی دولتهای آمریکا با دیگر قدرتهای جهانی و منطقه ای می تواند با تغییر حزب حاکم و یا تغییر توازن قوا در مجالس قانون گذاری آمریکا تغییر کند. فقدان یک راهبرد اساسا واحد در آمریکا و تا حدی در اروپا یکی از عوامل ناپایداری اوضاع فعلی و زمینه ساز ایجاد فرصت برای دیگر قدرتهای جهانی، قاره ای و منطقه ای است تا بکوشند جهان چند قطبی را مطابق منافع خود شکل دهند.
جهان چند قطبی علاوه بر یورو یک نظام درونی داد و ستد برای بلوکهای مختلف ایجاد میکند که نشانه های آن در روابط کشورهای عضو قرارداد شانگهای و کشورهای عضو "بریکس" (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) قابل مشاهده است. از این طریق کاهش سهم دلار در تجارت جهانی و کاهش نگهداری ذخایر ارزی کشورها به دلار، موقعیت اقتصادی آمریکا را بیش از پیش تضعیف می کند و عوارض آن به اقتصاد کشورهای دیگر سرایت خواهد کرد.
عبور از جهان یک قطبی به جهان چند قطبی احتمال دارد با یک بحران اقتصادی جهانی که نشانه هایی از بروز آن در بعضی از کشورها قابل مشاهده است، توام شود. جهان هنوز از عوارض بحران اقتصادی جهانی سال 2008 کاملا رها نشده بود که سرایت ویروس کرونا یک کسادی اقتصادی گسترده ایجاد کرد. به این اعتبار هر کشور که سریع تر بر بحران کرونا مسلط میشد می توانست به روال عادی فعالیتهای اقتصادی باز گردد. در کشاکش مقابله جهانی با عواقب اقتصادی ویروس کرونا، در 24 فوریه جنگ روسیه و اوکراین آغاز شد و از جمله بهای انرژی و غله را بشدت افزایش داد و مسبب رشد نرخ بعضا دو رقمی تورم شد. اگر چه همه کشورها به یکسان دچار آسیب اقتصادی نشده اند اما از نرخ رشد اقتصاد جهانی کاسته شده و نرخ بهره بانکها که هنوز بعضا منفی بود در یک مدت کوتاه چندین بار افزایش یافته است. کوچک شدن سفره صدها میلیونها نفر در جهان زمینه ساز اعتراضات آنها برای بهبود اوضاعشان است. اگر طولانی شدن جنگ روسیه و اوکراین اقتصاد جهان را وارد یک بحران عمیق کند، ورود به جهان چند قطبی در دهه سوم قرن 21 در محدوده رویارویی دولتها باقی نمی ماند و با طلاطمات سیاسی و اجتماعی گسترده مردم در کشورهای مختلف همراه خواهد شد.
اوضاع خاورمیانه
در راستای تغییر مسئله اصلی خاورمیانه طی چهار دهه گذشته از "اعراب و اسرائیل" به "اتحاد اعراب و اسرائیل علیه رژیم اسلامی"، رابطه کشورهای حاشیه خلیج فارس با اسرائیل رو به رشد و گسترش است و به سمت ایجاد یک نظام امنیتی منطقه ای جریان دارد. ترکیه نیز برای پیوستن به این حرکت روابط خود با عربستان سعودی و اسرائیل را دوستانه کرد. از جمله دادگاه قتل جمال خاشقجی را نیمه کاره رها ساخت و پرونده قتل وی را بست و بررسی آنرا به خود مقامات عربستان سعودی که متهم به قتل هستند، واگذار کرد!
اوضاع سیاسی، اقتصادی کشورهای منطقه طی چهار دهه گذشته تغییرات اساسی کرده است. لذا دیگر هیچ تک کشوری نمی تواند محور نظام امنیت منطقه باشد، آنگونه رژیم ایران قبل از انقلاب بود. دوران خاور میانه تک قطبی پایان یافته و نظام امنیتی منطقه برای حفظ منافع صاحبان صنایع و سرمایه فقط می تواند بر محور چندین کشور شکل بگیرد که اسرائیل، ترکیه و عربستان از ارکان هستند. مخالفت رژیم اسلامی با اسرائیل پیشاپیش اهداف خامنه ای و سپاه در منطقه را با شکست روبرو می کند.
نزول عمومی قدرت رژیم اسلامی در منطقه ادامه دارد. در تازه ترین وقایع، نارضایتی عمومی و بحران اقتصادی در لبنان موجی از مخالفتهای مردمی را متوجه حزب اله لبنان و رژیم اسلامی حامی آن ساخته است. در عراق، جریانات طرفدار رژیم اسلامی بازندگان بزرگ انتخابات مجلس بودند. اما جلوگیری رژیم اسلامی از شکل گیری دولتی بدون مشارکت جریانات بازنده طرفدارش، عراق را با یک بحران بزرگ سیاسی روبرو ساخته و مخالفت های گسترده ای را علیه رژیم اسلامی دامن زده است. جنبش کارگری - سوسیالیستی ایران و متحدینش مخالف دخالت رژیم اسلامی در کشورهای منطقه هستند. مردم ایران با عبور از رژیم اسلامی یک ضربه اساسی به ستون فقرات ارتجاع در منطقه خواهند زد تا کمکی باشد به تغییر شرایط زندگی مردم منطقه.
اوضاع ایران
تغییر توازن قوا - رژیم اسلامی از رفع ابر بحرانهای عظیمی که ادامه زندگی دهها میلیون مردم ایران را با دشواری روبرو کرده عاجز است. اعتراضات بخشهای مختلف مردم برای خواستهایشان روزانه ادامه دارد و پاسخ رژیم جز دستگیری، شکنجه، کشتار و اخیرا گسترش اعترافات اجباری نیست. از آنجا که سرکوب های تاکنونی نتوانسته مانع اعتراضات شود، خامنه ای و سپاه متوسل به "خدای دهه شصت" شده اند تا مانع شکست اقتدار ترس در مقابل یک شجاعت اجتماعی رو به رشد در میان مردم شوند. مبارزات جنبشهای گوناگون مستقل از نوع خواستهایشان در روند تغییر توازن قوا به نفع مردم جریان دارد و رژیم اسلامی می کوشد تا با خشونت هر چه تمام تر مانع عبور مردم از گردنه سرکوب شود.
تغییر توازن قوا به نفع مردم، رژیم اسلامی را به یک مرحله بدون بازگشت میرساند و سراشیبی سقوط رژیم آغاز میشود. در این دوران رقابت برای نظام جانشین تشدید میشود و در عین حال راه را برای اقدامات متعدد جنبش مستقل کارگری و متحدینش نیز باز می کند. از جمله روی آوری گسترده برای ایجاد تشکلهای کارگری، آماده شدن برای بدست گرفتن کنترل کارخانجات، گسترش و تحکیم اتحاد جنبشها برای سازماندهی میلیونها مردم حول "نان کار آزادی" بمنظور برقراری یک جانشین که خواستهایشان را برآورده کند.
حجاب اجباری - محور تحولات ایران دو قطبی رژیم اسلامی و مردم است و همچنین جدال آلترناتیوها برای نظام جانشین. رژیم اسلامی برای به حاشیه بردن گسل پرناشدنی بین خود و مردم، سختگیری نسبت به حجاب اجباری را در مرکز تبلیغات و بسیج عواملش قرار داده زیرا می پندارد حداقل در کوتاه مدت صف مدافعان و مخالفان حجاب اجباری همان صف مدافعان و مخالفان رژیم نیست. رژیم اسلامی با باز کردن این جبهه در کنار تشدید دستگیری و شکنجه و کشتار و اعترافات اجباری در تلاش است تا تغییر توازن قوا به نفع مردم را عقب بیاندازد.
منتها مخالفت با حجاب اجباری مقابله با رژیم و عواملش را روزانه و به وسعت سراسر کشور گسترش داده است. از نظر مردم، مستقل از نوع پوششان، مخالفت با حجاب اجباری بخشی جدایی ناپذیر از مبارزه علیه کل رژیم اسلامی است. سرایت مخالفت با حجاب اجباری به "زنان محجبه"، مدافعان رژیم و از جمله اصلاح طلبان را نگران عواقب درگیری روزانه مردم در وسائل نقلیه و کوچه و خیابان با عوامل رژیم و گشت ارشاد کرده است. بخشی از اصلاح طلبان مخالف حجاب اجباری شده اند زیرا از موفقیت رژیم در پا فشاری و سختگیری در اوضاع سیاسی و اقتصادی فعلی اطمینان ندارند. در راستای اهداف رژیم اسلامی بعضی از احزاب اصلاح طلب در صددند تا وانمود کنند میشود هم طرفدار رژیم بود و هم مخالف حجاب اجباری. از نظر این اصلاح طلبان، منطبق شدن موافقان و مخالفان حجاب اجباری با موافقان و مخالفان رژیم اسلامی میرود تا حجاب را به سمبل خشونت اسلام و رژیم اسلامی علیه زنان تبدیل کند و زندگی اجتماعی برای مومنان طرفدار حجاب در فردای سرنگونی رژیم اسلامی دشوار شود.
ساختن بمب اتمی- امروز دیگر حتی مقامات رژیم اسلامی نیز پنهان نمیکنند که ابایی از ساختن بمب اتمی ندارند. دستیابی به سلاح اتمی از ابتدا اهرمی بود برای مقابله رژیم اسلامی با تهدیدهای خارجی و تسلط بر خاورمیانه. بیش از دو دهه جدال رژیم اسلامی بر سر حد و حدود فعالیت های اتمی، خسارات مستقیم و غیر مستقیم عظیمی به اقتصاد و مردم ایران زده و از دیماه 96 مردم ایران را بسوی سرنگونی رژیم اسلامی سوق داده است. اکنون موجودیت رژیم اسلامی نه از خارج بلکه از طرف مردم ایران تهدید میشود.
آمریکا و اسرائیل برای جلوگیری از دستیابی رژیم اسلامی به سلاح اتمی همواره حمله نظامی به تاسیسات اتمی را مطرح کرده اند. منتها با توجه به گسترش دانش هسته ای در ایران هر حمله نظامی یک راه حل موقت است زیرا فقط برای مدتی دستیابی به سلاح اتمی را بعقب می اندازد. با علنی شدن اراده مردم ایران برای عبور از رژیم اکنون تغییر رژیم اسلامی بعنوان یک راه حل برای جلوگیری از دستیابی رژیم اسلامی به سلاح اتمی پر رنگ تر و علنی تر بیان میشود.
جهان چند قطبی و انقلاب ایران
جهان چند قطبی هنوز شکل نهایی خود را نیافته و رژیم اسلامی نیز در "اردوگاه شرق" مورد نظرش کاملا ادغام نشده است تا تاثیرات همه جانبه آن بر راهبرد جنبش مستقل کارگری و متحدینش بررسی شود.
خامنه ای و سپاه علنی از حمله به اوکراین با تکرار دلایل روسیه دفاع می کنند و خود را یکی از بازیگران مهم "اردوگاه شرق" می دانند. تا قبل از جنگ روسیه و اوکراین، چین و روسیه همراه با آمریکا و اروپا مخالف دستیابی رژیم اسلامی به سلاح اتمی بودند. حال که در اوضاع فعلی جهان، مقامات رژیم اسلامی ساختن بمب اتمی را علنی مطرح می کنند، سوال این نیست که آیا روسیه و چین همچنان مخالف اتمی شدن رژیم اسلامی هستند یا نه. بلکه سوال این است که این دو کشور و متحدینشان در قبال رژیم اسلامی دارای بمب اتمی چه می کنند.
رژیم اسلامی حذف مخالفان ادغام در "اردوگاه شرق" را در تمام نهادها و حتی در نهادهای اطلاعاتی و نظامی گسترش داده است. از نظر خامنه ای و سپاه تغییر رئیس جمهور، وزرا و نمایندگان مجلس نباید درباره جهت گیری نظام بسوی "اردوگاه شرق" شک و شبهه و سوال ایجاد کند. پخش نوار ظریف و افشای قاسم سلیمانی بعنوان عامل پوتین در جنگ سوریه، آخرین هشدار نسبت به بسوی "اردوگاه شرق" از درون نظام بود. اکنون تعلق رژیم حاکم بر ایران به قطب های جهانی یکی از موضوعات اساسی مورد اختلاف بین احزاب اپوزیسیون و رژیم اسلامی است. قبلا مخالفتها با قراردادهای اساسا پنهان بین رژیم اسلامی با چین و روسیه بود و اکنون مخالفت با پیوستن رژیم اسلامی به قطب شرق است که بسیار فراتر از قراردادهای سیاسی، اقتصادی و نظامی بین دو کشور است. از نظر سلطنت طلبان رژیم حاکم بر ایران باید در کنار آمریکا باشد و سپس اروپا اما نزد لیبرالها و جمهوریخواهان درست برعکس، رژیم حاکم بر ایران باید در کنار اروپا باشد و سپس آمریکا. طبعا از نظر سوسیالسیتها و جنبش مستقل کارگری ایران و متحدینش رژیم حاکم بر ایران باید مستقل باشد و نباید به هیچ یک از بلوکهای سرمایه داری جهانی به پیوندد.
در جهان چند قطبی تغییر نظام رژیم اسلامی توسط مردم به رویارویی قطبهای بزرگ سرمایه داری نیز منجر خواهد شد که قبلا چنین نبود. اکنون اراده مردم ایران بر عبور از رژیم اسلامی است و طبعا با جدایی رژیم آینده ایران از "اردوگاه شرق" توام خواهد بود. از آنجا که ایران مستقل از نظام حاکم بر آن یکی از کشورهای تاثیر گذار در منطقه بوده و هست تغییر و یا ماندگاری رژیم اسلامی یکی از گرهگاه های کلان منافع قدرتهای جهانی خواهد شد. شکل گیری جهان چند قطبی یک عامل جدید است برای هشیاری جنبش مستقل کارگری و متحدینش در مبارزه علیه رژیم اسلامی برای حفظ و تفکیک منافع مستقل مردم با منافع قدرتهای دیگر از حذف رژیم اسلامی.
سرنگون باد رژیم اسلامی
زنده باد انقلاب
زنده با سوسیالیسم
نان کار آزادی اداره شورایی
زنده باد جنبش نان کار آزادی
نان کار آزادی حکومت کارگری
کنفرانس هجدهم اتحاد سوسیالیستی کارگری
مرداد 1401– اوت 2022