طوفان خشم و اعتراض کارگران و مردم! نبردی نفس گیربا شور انقلابی و شعف انگیز اما ادامه دار در ابعاد وسیع در کارخانه و میدانهای کلان شهرها، در زندان و در مدارس توسط کارگران، معلمین، کامیونداران، هزاران کارگر سنگبری ها و معدنچیان، پرستاران، بازنشستگان، خانواده های دادخواه، دانشجویان و دانش آموزان در جریان است. صدای پای رنج دیدگان علیه سونامی گرانی و حکومت اسلامی همه جا شنیده میشود.  سونامی گرانی بیداد میکند. ده ها اقلام از نیازمندیها هر روز گران میشوند. دولت رئیسی اجاره بها را تا سه برابر افزایش داده است.

دستگیری، زندان، تهدید و ارعاب علیه فعالین و سخنگویان اعتراضات كارگری، زنان، جوانان، معلمین، بازنشستگان و همه اقشار محروم و معترض به قدمت جمهوری اسلامی است. قدرتگیری جمهوری اسلامی با یك هالوكاست اسلامی و یك نسل كشی كامل از كمونیستها، فعالین و رهبران طبقه كارگر، زنان معترض و مخالفین این حاكمیت رقم خورد. تولد آنها همراه با جویبارهای خون و كشتار و جنایت و توحش افسار گسیخته از سیاه چالها تا میدانهای مختلف مبارزه و مقابله مردم آزادیخواه با جریان اسلامی در هم عجین است.

نخستین دشواری هنگام بررسی «لائیسیته» در فرانسه، از خود این واژه ریشه می¬گیرد. از نگاه بسیاری، چنین برمی¬آید که این واژه منحصراً فرانسوی است. به¬خاطر دارم که یکی از همکاران پس از آگاهی از سفر من به توکیو برای تدریس لائیسیته به من گفت: «حتما آنان چیزی نفهمیدند». حال آنکه، قانون اساسی ژاپن پرداخت یارانه به آموزش مذهبی (ماده 20) را برای «دولت و نهادهای» آن ممنوع کرده است، امری که در مورد فرانسه صدق نمی¬کند. به نظرِ من، این گفتار نشانه¬ی توهمی است که درباره¬ی لائیسیته رُشد کرده و این پندار بخشی لاینفک از واقعیتِ تاریخی و اجتماعی لائیسیته در فرانسه است.

تصاویر دلخراش روی هم انباشته کشته شدگان و زخمی های این واقعه بسیار دردناک است. اغلب این پناهجویان جوانانی هستند که حاضر شده اند برای رسیدن به خاک اروپا از جان نیز بگذرند.امید, آرزو و آینده ای روشن و انسانی انگیزه ای است که آنها حاضرند چنین هزینه گزافی را برایش بپردازند. مراکش کشوری است که در شمال آفریقا قرار دارد. برای پناهجویان این کشور و سایر کشورهای منطقه دو نقطه از آن بنامهای میلیلا و سئوتا بعنوان نقاط کلیدی ورود به اروپا محسوب میشود.

دور دوم انتخابات مجلس ملی فرانسه دیروز، یکشنبه ۱۹ ماه مه ۲۰۲۲ برگزار شد. بقرار گزارشات، مشارکت واجدان حق رای در دور دوم انتخابات، حتی از دور نخست همین انتخابات کمتر بوده است و بیش از نیمی از واجدان حق رای در دور دوم این انتخابات شرکت نکرده اند! قبل از اینکه به دلایل این عدم مشارکت بی سابقه و امتناع بیش از نیمی از شهروندان از شرکت در انتخابات مجلس ملی فرانسه بپردازم، چند کلامی در باره نتایج این تحریم بزرگ؛ که عدم مشارکت توده ها در آخرین رای گیری های ایران را بیاد نویسنده می آورد؛ در زیر می آورم.

( غارزیستان ِ عهد ِ عتیق و عهد ِ جدید!) در افسانه های دینی آمده است:« درعهد ِ دقیانوس امپراتور ِ جابلسا گروهی از جوانان ِ به خدای تازه کشف شده ی مسیحیت ایمان آورده و چون مسیحیت در آن زمان دین ِ ممنوعه و خدای اش نیز ناشناخته بود آن جوانان برای حفظ ِ خود از پیگرد ِ ماموران ِ دقیانوس به همراه ِ سگ شان که رسالت ِ نگهبانی از آنان را داشت به غاری پناه برده و سیصدسال بدون ِ آب وغذا در آن غار خوابیدند. آنها بعد از سیصدسال از خواب بیدار شده و گمان کردند یک شب خوابیده اند، و چون گرسنه بودند یکی از یاران( همپیمانان) را مامور می کنند به نزدیک ترین شهر برود

عرصه هسته ای خطرناک اما سازگار با محیط زیست و از نظر ژئوپولیتیک بی طرف است. این درحالی است که ساخت رآکتورها و تأمین سوخت حول دو قطب چین- روسیه متمرکز می شود. ساعت ۱۰ و ۴۴ دقیقه شامگاه ۲۴ مارس ۲۰۲۲، در باند فرودگاه تورنای در جمهوری چک یک هواپیمای ایلوشین Il-76 پس از دوساعت و ۳۰ دقیقه پرواز از فرودگاه دوموده دوو مسکو در منطقه تخلیه بار به زمین می نشیند. این هواپیما از جمله چند فروند هواپیماهای روسی است که به دلایل دیپلوماتیک یا بشردوستانه به آنها اجازه داده شده که پس از ممنوعیت های اعلام شده توسط بروکسل در ۲۷ فوریه – درپی اشغال اوکراین- وارد فضای هوایی اتحادیه اروپا شوند.

شمارش معكوس آغاز شده است! حباب تبلیغاتی كه با جنگ اوكراین در طی این مدت از طرف مفسرین "باشرف" میدیای دست‌راستی در غرب شكل گرفته بود، و ایالات متحده‌ای كه آمده بود از این جنگ استفاده كند تا غربی را كه تَرَك برداشته بود مجدداً حول ناتو متحد كند، عجالتاً آغاز به تركیدن كرده است. از همان اول معلوم بود كه روكش این‌گونه تاریخ‌تراشی‌های ساختگی و تبلیغات جنگ‌سردی، نازك‌تر از آن است كه افكار شهروندان در جوامع غربی را به سادگی تسخیر كند و تسلیم عربده‌كشی‌های ناتو و دولت زلنسكی كند.

(بخش دوم) سير تحولات و تلاطمات سیاسی به يک نقطه تمرکز اساسى رسيده است. جدال بر سر قدرت سیاسی براى طرفین درگير در این سطح از کشمکش طبقاتی واجتماعی صورت مسئله محوری است. این کشمکش سه طرف اصلی دارد. از یک طرف جمهورى اسلامى ای در تنگنا قرار گرفته،با چنگ و دندان برای حفظ بقاء و قدرت سیاه حاکمه اش در تقلا است. از طرف دیگرجنبش کارگری وکمونیستی و جنبشهای اعتراضی رادیکال گسترش یافته، باشفافیت سرنگونی جمهوری اسلامی را به قطب نمای حرکت خود و در صدر شعارهای خود قرار داده اند.

جامعه ایران در جوشش و غلیان است. مردم دائما در خیابان اند و اعتراض میکنند. تجمعات هر روز به شهرها و نقاط مختلف ایران گسترش می یابد. کمپینی براه افتاده است در تقابل با شعار "سلام فرمانده"، با عنوان "تفنگ ات را زمین بگذار". "مقام معظم"، این بار دیگر به "فتنه" اشاره نمیکند. چه، وقتی گوشه چشمی به خروش خشم مردم دارد، میفهمد که مردم این اعتراضات را با استفاده از شکافهای بالا، عمدتا در ایام "انتخابات"، سازمان نداده اند.

من شخصا موافقتی و یا مخالفتی با رضا پهلوی ندارم. چرا که فعالیت سیاسی و اجتماعی و آزادی بیان و اندیشه را حق همگان می‌دانم. در عین حال نقد را نیز برای خودم و همگان محفوظ می‌دارم که هرگونه گرایش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را نقد کنیم و یا دیگران نیز متقابلا اندیشه‌های ما را مورد نقد قرار دهند. اساسا نقد سالم و سازنده کج‌روی‌ها را به مسیر راست هدایت می‌کند و سطح آگاهی جامعه را ارتقا می‌دهد.
آن هم در شرایطی که امروز جامعه ایران بیش از هر زمانی آبستن حوادث مختلفی است و به همین دلیل نیز سناریوهای مختلفی بالای سر فضای ایران به پرواز درآمده‌اند.

پرسش: شاید بتوان گفت که جامعه کنونی ایران در اعتراضی ترین شکل تاریخ خود قرار دارد. بخش‌های مختلف طبقه کارگر به صورت روزانه در اعتصاب و اعتراض و گردهمایی های مطالباتی هستند. زنان، معلمان، بازنشستگان، مالباختگان، جوانان و غیره در یک رویاروئی دائمی با جمهوری اسلامی قرار دارند. از سوی دیگر، حاکمیت اسلامی نه توان سرکوب گسترده اجتماعی را دارد و نه می‌تواند مطالبات عمومی مردم را مرتفع کند. بنظر میرسد جامعه، با شتاب زیادی به سمت یک انفجار بزرگ می‌رود، اما امر سازمانیابی و سازماندهی رادیکال و انقلابی به مثابه حلقه گرهی و نهایی پایان دادن به جمهوری اسلامی، دارای چنین سرعت و شتابی نیست؟ چه عواملی باعث کندی در پیشبرد این مهمترین امر تغییر اساسی در جامعه، شده است؟

تجربه زندگی اقشار مختلف جامعه در ایران داستان فلاکت و فقر و اوضاع اسف بار زندگی اقتصادی و اجتماعی آنان است. خروج از بحران اقتصادی، "رشد اقتصادی" و "شکوفایی اقتصادی" به قیمت تحمیل فقر و حمله به معیشت مردم در ایران مانند هر دولت بورژوایی دیگری در صدر سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی است . در این راستا غلیظ و یا رقیق شدن قوانین اسلامی، تشدید فضای خفقان و یا آزادیهای نیم بند فرهنگی نه فقط تاثیر جزئی در بهبود شرایط زندگی و معیشتی نداشته، بلکه تابعی از جدال دائمی در اعماق جامعه بر سر رفاه و آزادی بوده است.

مقدمه ای در باب صراحت لهجه و نارفیقانه بودن لحن این کلام برای برخی از مدعیان سوسیالیسم!این مقاله در مهرماه سال گذشته و بدنبال درد ناشی از تهاجم یکی از تبعیدیان جنبش کارگری به کمونیست ها، در کلاب هاوس «آلترناتیو کارگری»، به تحریر درآمد. مدعی در بحث خود بصراحت اعلام کرد که کمونیست با دخالت های خود باعث تفرقه در جنبش کارگری ایران می شوند! درنگ جایز نبود و نوشته ای که در بخش اصلی مقاله آمده است، در پاسخ به این ادعای ناشیانه ایشان آنهم در امن و رفاه در تبعید، به تحریر درآمد ولی متاسفانه تا این لحظه، بیست و سوم خردادماه ۱۴۰۱ تحت خودسانسوری نویسنده قرار گرفت!

پرونده انرژی

کشورهای اروپایی که با بی صبری در انتظار کنار گذاشتن مواد سوختی روسیه برای ایجاد خفقان در اقتصاد آن هستند، راه حل هایی جایگزین درنظر گرفته اند. اکنون آنها دارند بهای عدم آمادگی خود را می پردازند. بالارفتن قیمت ها، کند شدن اقتصاد و فرمانبری دیپلوماتیک بخشی از این بها است. ایالات متحده از این امر خشنود است...