ابردژخیم و ابردیکتاتوری به نام روح الله خمینی در تابستان سال ۱۳۶۷ و در فرمان ننگینش برای کشتار زندانیان سیاسی گفته بود: "..... سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید! ....." نه آقا ! سریعا دشمنان اسلام نابود نشدند و آخوندیسم که برای شما برابر با اسلام است نابود شد! و کوبنده ترین آسیب ها را هم شما با فرمان ننگینتان به اسلام زدید! در سی و پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ کسانی که به مسجد می رفتند از مسجدها گریزان شده اند، کسانی که نماز می خواندند بی نماز شده اند،
کسانی که روزه می گرفتند روزه خوار شده اند، کسانی که باحجاب بودند بی حجاب شده اند، کسانی که دیندار بودند بیدین شده اند، کسانی که مؤمن بودند کافر شده اند و آخوندیسم که فرجامین نفس هایش را می کشد از مغزها شسته شده است، سخنان آخوندها شنونده ای ندارند و کسانی که هنگام شنیدن روضه ها و نوحه ها و مرثیه های آخوندهائی که از راه مردم فریبی نان مفت می خورند گریه می کردند دیگر گریه نمی کنند و به زوزه کشی های آخوندهای مفت خور پوزخند می زنند!
دیگر کسی در ماه عکس اهریمنی به نام خمینی را نمی بیند بلکه همگان هنگام دیدن ماه دختری را به یاد می آورند که مانند ماه زیبا بود، ماه آسا بود، مهسا بود! دیگر کسی معجزه ای به نام دیده شدن مو در لای قرآن را نمی بیند بلکه همگان در خیابان های ایران معجزه موهای از روسری بیرون آمده دختران زیبائی را می بیند که مانند گل های بهاری شکوفا شده اند و می خواهند خود را از حجاب سیاهی و تباهی رژیم دژخیمان و شکنجه گران برهانند! در مردادماه سال ۱٤۰۲ و در سی و پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ فروپاشی و نابودی رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه پس از ده ها سال سرکوب و شکنجه و کشتار و جنایت و مفت خوری و دزدی و تاراج آغاز شده است، انبوه میلیونی مردم ستمدیده ایران بارها و بارها به خیابان ها آمده و بر ضد رژیم ولایت فقیه کوبنده ترین شعارها را سر داده اند و آخوندهای مفت خور دیگر نمی توانند با دین و باورهای دینی و اسلام، اسلام کردن و قرآن، قرآن کردن و سخن گفتن از حلال و حرام مردم را خر کرده و خرسواری کنند!
دیگر مردم گرسنه ایران برای مردن یک آخوند مفت خور که از سیری ترکیده است اشک نمی ریزند، اگر کسی اشک بریزد برای فرشته پاکدل و از خود گذشته ای اشک می ریزد که هست و نیستش را فدای مردم دردمند کرد و پس از ددمنشانه ترین شکنجه ها به خاک و خون کشیده شد! اگر کسی اشک بریزد برای پسر خراسانی از خود گذشته و پاکدلی اشک می ریزد که پس از ددمنشانه ترین شکنجه ها تیرباران شد! اگر کسی اشک بریزد برای یک مادر دلاور، از خود گذشته و ستم ستیز تبریزی اشک می ریزد که پس از شکنجه های فراوان و چندین بار دست درازی به تن شکنجه شده اش در زندان تبریز به رگبار بسته شد! اگر کسی اشک بریزد برای گل لادنی که ناشکفته پرپر شد اشک می ریزد! اگر کسی اشک بریزد برای یک گل مازندرانی که به سختی شکنجه شد و به همراه یک گل نسرین جوان و زیبا تیرباران شد اشک می ریزد! و ..... سخن کوتاه، در سی و پنجمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ همگان آغاز پایان رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه را می بینند و نابودی رژیم دژخیمان و شکنجه گران اما و اگر ندارد، بی چون و چراست!
★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★
فرمان ننگین روح الله خمینی برای کشتار هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷
بسم الله الرحمن الرحيم، از آنجا كه منافقين خائن به هيچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می گويند از روی حيله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها، از اسلام ارتداد پيدا كرده اند و با توجه به محارب بودن آنها و جنگ های كلاسيك آنها در شمال و غرب و جنوب كشور با همكاری های حزب بعث عراق و نيز جاسوسی آنان برای صدام عليه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استكبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشكيل نظام جمهوری اسلامی تا كنون، كسانی كه در زندان های سراسر كشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری كرده و می كنند محارب و محكوم به اعدام می باشند و تشخيص موضوع نيز در تهران با رأی اكثريت آقايان حجة الاسلام نيری دامت افاضاته و جناب آقای اشراقی و نماينده ای از وزارت اطلاعات می باشد اگر چه احتياط در اجماع است و همين طور در زندان های مراكز استان كشور رأی اكثريت آقايان قاضی شرع، دادستان انقلاب و يا داديار و نماينده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می باشد، رحم بر محاربين ساده انديشی است! قاطعيت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول ترديد ناپذير نظام اسلامی است! اميدوارم با خشم و كينه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضايت خداوند متعال را جلب نمائيد! آقايانی كه تشخيص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شك و ترديد نكنند و سعی كنند اشداء علی الكفار باشند! ترديد در مسائل قضائی اسلام انقلابی ناديده گرفتن خون پاك و مطهر شهدا می باشد، والسلام، روح الله الموسوی الخمينی
نامه سیداحمد خمینی به روح الله خمینی درباره فرمان وی
بسمه تعالی، پدر بزرگوار، حضرت امام، مد ظله العالی، پس از عرض سلام، آیت الله موسوی اردبیلی در مورد حکم اخیر حضرتعالی درباره منافقین ابهاماتی داشتند که تلفنی در سه سؤال مطرح کردند:
یک - آیا این حکم مربوط است به آنهائی که در زندان ها بوده اند و محاکمه شده اند و به اعدام محکوم گشته اند ولی تغییر موضع نداده اند و هنوز هم حکم در مورد آنها اجرا نشده است یا آنهائی که حتی محاکمه هم نشده اند محکوم به اعدامند؟
دو - آیا منافقینی که قبلا محکوم به زندان محدودی شده اند، مقداری از زندانشان را هم کشیده اند ولی بر سر موضع نفاق می باشند محکوم به اعدام می باشند؟
سه - در مورد رسیدگی به وضع منافقین آیا پرونده های منافقینی که در شهرستان هائی که خود استقلال قضائی دارند و تابع مرکز استان نیستند باید به مرکز استان ارسال گردد یا خود می توانند مستقلا عمل کنند؟ فرزند شما احمد
پاسخ روح الله خمینی به نامه سیداحمد خمینی
بسمه تعالی، در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است! سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید! در مورد رسیدگی به وضع پرونده ها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است! روح الله الموسوی الخمینی