زمزمههای شرکت ابراهیم رٸیسی در مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر در نیویورک به گوش میرسد. علیرغم اینکه رٸیسی یکی از جلادان دهه خونین ۶۰ است و یکی از کلیدیترین مهرههای حاکمیت آدمکش اسلامی از روز تاسیس آن بوده است، مستقل از اینکه چنین شخصیتی نماد یک توحش افسارگسیخته و چرکین بورژوازی ایران در دستگاه قدرت دولتی علیه شهروندان آزادیخواه است، اما به هیچوجه جای تعجب ندارد که به کلوپ سازمان ملل، به مجمع مخربترین دولتهایی که امنیت میلیاردها شهروند کره خاکی را سلب کردهاند، نپیوندد.
به طور واقعی شرکت رٸیسی در اجلاس سازمان ملل میتواند به امر پرکردن یک صندلی دیگر این اجلاس از سردمداران و دولتمردان مرتجع جهان معاصر ما کمک کند. اجلاس سازمان ملل در واقع، کلوپ دولتهای مرتجعی است که امنیت، رفاه و خوشبختی را از شهروندان خود دریغ کردهاند. نماینده کدام کشور در این اجلاس را سراغ دارید که به فساد، رشوهخواری، جنگافروزی و جنایت علیه بشریت آلوده نباشد؟!
کدام دولتمدار در این کلوپ «جهان آزاد» روزی روزگاری در فکر آسایش، صلح و شادکامی شهروندان خود بوده است؟! کدام سیاستمدار در این باشگاه مجلل حاکمان جهان راهی برای خاتمه دادن به مصاٸبی که توسط نظام بردگی مزدی گریبانگیر بشریت شده است، پیشنهاد کرده است به جز کشدادن به وضع موجود و مهندسی فلاکت اجتماعی؟!
مگر همین کلوپ و اعضای آن نبودند که طالبان چرکین، «بیاعتبار» و «طردشده» را روی کرسی «حکومت» در افغانستان نشاندند و در صدد اعطای یک کرسی به این جانوران در اجلاس خود شدند؟! جمهوری اسلامی در نزد این کلوپ ارتجاعی، چی از طالبان کمتر دارد؟!
ابراهیم رٸیسی از اعضای «هیٸت مرگ» در دهه ۶۰ و امروز در جامه رسمی یک «حکومت»، چی از طالبان در لباس «دولت» و «کابینه» و «هیٸت های نمایندگی» کمتر دارد؟! حاکمیت اسلامی در ایران و مهرههای آن، هم قدمت و تجربه بیشتری در سرکوب مردم و انقلاب ۵۷ دارند، هم در مقایسه با طالبان و داعش و القاعده، در جنایت هر روزه علیه مردم گوی سبقت را ربودهاند.
فریب و ریاکاری و اعلامهای پی در پی سازمان ملل و مراجع بینالمللی درباره رسمیت دادن به چنین اجلاسی با چنین اعضای منفوری برای «حفظ امنیت» جهان، صحنههای مشمئز کنندهای است که از جانب شهروندان جهان هر روز بیش از پیش پس زده میشود. مردم در سراسر جهان، سالن تماشای این سیرک کثیف و مخوف دولتهای مرتجع جهانی و منطقهای را ترک میکنند و در تلاشند که با نیروی خود از پایین، مشکل بیسرنوشتی امروز جهان را حل کنند.
اجلاس سازمان ملل با شرکت ابراهیم رٸیسیهایی از جنس طالبان در کنار مخربترین نمایندگان قدرتهای جهانی از آمریکا و انگلستان تا اروپا و روسیه و چین تکمیل میشود. مبارکشان باد! اما نه مردم ایران و نه مردم جهان چنین دهنکجی را بیش از این نمیپذیرند. اجلاس سازمان ملل با رٸیسیها و بدون رٸیسیها قادر نیست پاسخ معضلات اصلی جهان امروز را بدهد. این امر طبقه کارگر و جهانیانی است که از ایران تا آمریکا، از اقیانوسیه تا اروپا به حاکمان امروز فرمان ایست دادهاند.
طبقه کارگر و مردم ایران مدتهاست که با مبارزات گسترده خود بر سر رفاه و آزادی و معیشت، دیپلماسی پشتپرده دولغربی و اجلاس سازمان ملل آن با جمهوری اسلامی را افشا کردهاند. مردم مدتهاست که حقایق پشت عروج طالبانها و «تعامل» با جمهوری اسلامیها را میدانند و برای جارو کردن این اوباش به میدان آمدهاند. از منظر مردم ازادیخواه ایران، جمهوری اسلامی باید با یک انقلاب تودهای و کارگری برود. از منظر «اجلاس سازمان ملل»، جمهوری اسلامی باید بماند. حقیقت به همین سادگی و روشنی است.
تشکیلات خارج کشور حزب حکمتیست (خط رسمی) در کنار مردم آزادیخواه و افکار مترقی، اجازه نخواهد داد که خارج کشور به جولانگاه سران و سردمداران جمهوری اسلامی تبدیل شود.
تشکیلات خارج کشور حزب حکمتیست (خط رسمی)
۲۳ اوت ۲۰۲۲
بازنشستگان، یک پیروزی برای طبقه کارگر در ایران
بلاخره تکلیف افزایش حقوق بازنشستگان روشن شد و بیست و هفتم مردادماه، سرپرست وزارت کار، مصوبه شورای عالی کار را ابلاغ کرد. بر همین اساس، بازنشستگان سایر سطوح در شهریورماه مشمول افزایش ۳۸ درصدی به اضافه مبلغ ثابت ۵۱۵ هزار و ۱۶۶ تومان میشوند و حقوق خود را بر این اساس دریافت میکنند.
بر کسی پوشیده نیست که حتی همین سطح ناچیز از افزایش حقوق که در مقایسه با سطح سه رقمی تورم در ایران کفاف یک زندگی عادی را هم نمیکند، اما بدون پشتکار و همبستگی بازنشستگان و حامیان آنها در اعتصابات و اعتراضات ماههای اخیر قابل تصویب نبود. آنچه این پیروزی را در گام اول خود تصویب کرد و به حاكمیت تحمیل کرده است، یک مبارزه طبقاتی و پیگیر و همه جانبه در تمام سطوح جامعه حول مسٸله بازنشستگی بوده است. بازنشستگان و قدرت اتحادشان ثابت کرد که حق و حقوق زمانی به نفع طبقه کارگر و مردم محروم تغییر میکند و معنی می یابد که کفه ترازو را در یک مبارزه طبقاتی علیه دولت و ارگانهای حاکمیت سنگین کرد و قدرت توده ای و اتحاد بر سر منافع طبقاتی خود را به طبقه حاکم تحمیل کرد. تلاش و همبستگی بازنشستگان و مبارزه پیگیر آنها در این مدت قابل تقدیر است. این مهمترین عاملی است که افسار دولت و مجلس و تمام نهادهای ریز و درشت حاکمیت را پیرامون افزایش حقوق بازنشستگان کشیده است و این پیروزی را تا همین الان باید به بازنشستگان و طبقه کارگر ایران تبریک گفت.
اما این تازه شروع کار است و تنها فتح سنگری از سنگرهای مبارزه طبقاتی است. شرایط امروز در ایران گویای این حقیقت است که جامعه کارگری از شرکت نفت و پتروشیمی ها تا هفت تپه، فولاد، معادن و معلمان و بازنشستگان وارد فازی از مبارزه همه جانبه و سراسری برای یک زندگی شایسته انسان در قرن بیست و یکم شده اند که نه قابل سرکوب است و نه قابل عقب نشینی! در هر کوی و برزن آن جامعه پرچم مبارزه برای رفاه و آزادی و امنیت به اهتزاز درآمده است. همه میدانند که ثروت در جامعه ایران به وفور یافت میشود و در جیب چه نظامی است و چه ارقام نجومی از مال و ثروت را این حاکمیت به جیب زده است. تنها یک فقره از این ثروت چند روز پیش در "اختلاس" ۹۲ هزار میلیاردی فولاد مبارکه اصفهان افشا شد که زمین را زیر پای جمهوری اسلامی لرزاند؛ مبلغی که معادل ریشه کن کردن پدیده زشت گرسنگی در ایران است؛ معادل نجات میلیونها کودک از فقر مطلق و سوتغذیه است؛ خامنه ای وارد ماجرا شد و التماس کرد که "موضوع را کش ندهید"، ابراهیم رٸیسی دوان دوان جلو آمد و اعلام کرد که: "نظام جمهوری اسلامی پاک است"! اما کیست که نداند این حاکمیت در گرو گرفتن نان و رفاه و معیشت مردم رکورد زده است. اینها ۹۰۰ میلیون تومان از ثروت طبقه کارگر در فولاد مبارکه را صرف ساختن مجسمه قاسم سلیمانی کردند در حالیکه پارسال یکی از کارگران فولاد به خاطر ۲۰ میلیون وام خودکشی کرد.
پیروزی بازنشستگان در تحمیل ۳۸ درصدی افزایش حقوقشان در کنار شرایط انفجاری که در تمام سطوح جامعه برای تقسیم ثروت و کسب رفاه عمومی در جریان است نوک کوه یخی است که برای رفاه و خوشبختی امروز در برابر کل بورژوازی ایران و حاکمیت آن در قدرت ایستاده است. با این نیروی بلقوه و بلفعل طبقه کارگر در ایران نمیتوانند مقابله کنند. در برابر طبقه کارگری که روز به روز راه مبارزه طبقاتی خود را و آلترناتیو حاکمیت شورایی خود را هموارتر میکند، انگشت به دهان مانده اند و هر جا متحدانه زور زده ایم مجبور به عقب نشینی شده اند. مبارزه بازنشستگان در کنار مبارزات سایر بخشهای طبقه کارگر، از مبارزات زنان نستوه و برابری طلب علیه آپارتاید جنسی حاکمیت تا نفت و معادن تا هفت تپه، هپکو، فولاد و معلمان برای معیشت و رفاه، سیمای امروز تحولات سیاسی در ایران است.
پیروزی اخیر بازنشستگان و مبارزارت آنان در طی یکی دوسال اخیر به خوبی نمایان میکند که قدرت طبقه کارگر در اتحاد اوست؛ که تنها زمانی حق و قانون به تصویب میرسد که این طبقه قدرت متشکل خود را به حاکمان نشان دهد. بی تردید پیروزی امروز بازنشستگان، موقعیت آنها، اتحاد و همبستگی آنها و اعتماد بنفس آنها را بهبود میبخشد. بی شك آنها بر این سكو می ایستند و موفقیت خود را جشن میگیرند و نیروی متحد خود را برای كسب پیروزی های بزرگتر به میدان می آورند. گام بعدی به چفت شدن این اتحاد و این آگاهی طبقاتی با سایر بخشهای طبقه کارگر گره خورده است. زمین لرزه ای که میتواند تمام دست اندکاران بحران معیشت و رفاه در ایران را همراه با حاکمیت شان واژگون کند.
حزب حکمتیست (خط رسمی)
۲۴ اوت ۲۰۲۲
استقبال پرشور از آزادی معلمان
با آزادی تعدادی از معلمان زندانی، فضایی از شور و شوق و استقبال در بیشتر شهرهای کردستان موج زد. روز شنبه ۲۹ مرداد شعبان محمدی و مسعود نیکخواه از اعضای هیئت مدیره انجمن صنفی معلمان کردستان- مریوان و روز ۲۶ مرداد اسکندر لطفی سخنگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با قرار وثیقه های دو میلیارد تومانی از زندان آزاد شدند.
در شهرهای سنندج و مریوان جمعهای بسیار کثیری از مردم و فعالین اجتماعی و کارگری با شور وشوق به پیشواز معلمان آزاد شده رفتند و مراسمات بی نظیری در استقبال از آنها به نمایش گذاشتند. بی گمان این استقبال پرشور گوشه ایی از حرکت بزرگ و سراسری تر در ایران و در گوشه و کنار شهرهای کوچک و بزرگیست، که در تقابل با موج سرکوب شکل گرفته است. مردم رهبران در بند خود را در پی هر اسارت و آزاد شدنشان ارج می نهند و با حرکت اجتماعی و پشتیبانی از آنها قدرتمندتر می کنند. مردم آزادیخواه در جواب به ایجاد فضای ارعاب متحدانه در کنار رهبران کارگری، معلمان و فعالین و شخصیتهای خود خواهند ایستاد و صفی از اتحاد و قدرت متحد را به نمایش می گذارند. استقبال پر شور مردم آزادیخواه در شهرهای سنندج و مریوان از معلمین آزاد شده، تنها گوشه ای از احساس همسرنوشتی و اتحاد صف محرومان جامعه است كه در گوشه و كنار این مملكت هر روز از جایی جوانه میزند و پیام اتحاد و همبستگی مردم آزادیخواه را به هر كوی و برزنی میبرد.
علاوه بر مردم آزادیخواه در شهرهای كردستان، بسیاری از فعالین كارگری، معلم و بازنشسته و تشكلهای آنها از شهرهای مختلف ایران آزادی معلمین را شادباش گفتند و در این مراسم همسرنوشتی شركت داشتند. این ویژگی یکی از شاخصهای برجسته مبارزه و اعتراض طبقه كارگر و بخش محروم جامعه ایران است.
تجمعات امروز در شهرهای كردستان و در حمایت از معلمین آزاد شده ادامه اعتراضات وسیع این دوره معلمان در سراسر ایران برای حقوق حقه خود و علیه زندان و دستگیری ها و ادامه تجمعات كارگران و بازنشستگان و... علیه فقر و بی حقوقی و برای دنیای مرفه و آزاد است. بی تردید باید به تجمعات و اعلام عملی حمایتها ادامه داد، باید صفوف خود را از مریوان و سنندج تا تهران و شیراز، از مشهد و اصفهان تا اهواز و شوش و همه شهرهای بزرگ و كوچك متحد كرد و همه زندانیان سیاسی را آزاد كرد. هنوز اسماعیل عبدی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، هاشم خواستار، رسول بداقی و .... در زندان هستند. باید یکبار برای همیشه سیاست "من زندانی می کنم و تو آزاد کن" را سد کرد. باید به این دور باطل و سرکوب پایان داد. حرکت متحدانه و مستحکم مردم آزادیخو در استقبال از معلمان با وجود فضای ارعاب شدید، قدرت و ضرب شست مردم متحد را به رخ رژیم کشید. باید چنین تحرکات قدرتمندی را برای جلوگیری از بازاداشت و زندانی کردن هر فعال اجتماعی، کارگری، فرهنگی و ... به حرکت در آورد.
دفتر کردستان حزب حکمتیست( خط رسمی) ضمن شادباش گفتن به معلمان آزاد شده و تبریك به خانواده های آنان و به همه معلمان در ایران، خود را در شادی آنها شریك میداند. زنده باد مردم آزادیخواه و برابری طلب در مبارزه برای رهایی.
دفتر کردستان حزب حکمتیست( خط رسمی)
۲۳ اوت ۲۰۲۲