اخباروگزارش های کارگری26-27-28مرداد ماه -1402-

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

- بنر اعتراضی تیم ورزشی دراگون بوت در فرودگاه بوشهر: تقدیم مدال جهانی ورزشکاران بوشهری به مردم،غیر از مسئولان- ادامه اعتراضات کارگران شهرداری خاش نسبت به عدم پرداخت چند ماه حقوق و خالی بندی شهردار مبنی بربه روز پرداخت شدن حقوق- فراخوان کارکنان شرکت مخابرات ایران برای اعتصاب از یکم شهریوردرصورت عدم پرداخت حقوق تا 31 مرداد - تداوم بازداشت فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی گیلان و احضار تلفنی خانواده‌های بازداشت‌شدگان

- تجمع اعتراضی خانوادگی کنکوری‌های1402 نسبت به مصوبه شورای انقلاب فرهنگی مبنی برتاثیر قطعی معدل 
- تجمع اعتراضی جمعی از دانشجویان دندانپزشکی نسبت به دیراطلاع رسانی زمان و اعلام نشدن منابع آزمون مقابل وزارت بهداشت
- تجمع اعتراضی سهامداران شرکت وسدید مقابل ساختمان شرکت فرابورس
- بازداشت فرمیسک بابایی در پاوه و تداوم بی‌خبری از وضعیت او
- بازداشت مهسا بصیر توانا و تداوم بی‌خبری از وضعیت او
- محرومیت از تحصیل در آستانه فارغ‌التحصیلی!
- انصراف دو تن از دانشجویان رشته‌ی مطالعات فرهنگی و انسان‌شناسی
- سایه‌ی سرکوب بر سر اساتید
- در ادامه فشار بر سارا سیاهپور معلم و فعال صنفی 
- قصه ی این زخم ِ دیرپای پر از درد
- جان باختن یک راننده تراکتور در جوانرود حین کار در زمین‌های کشاورزی
*******
*بنر اعتراضی تیم ورزشی دراگون بوت در فرودگاه بوشهر:
تقدیم مدال جهانی ورزشکاران بوشهری به مردم،غیر از مسئولان
 
*ادامه اعتراضات کارگران شهرداری خاش نسبت به عدم پرداخت چند ماه حقوق و خالی بندی شهردار مبنی بربه روز پرداخت شدن حقوق
روزشنبه 28 مرداد، کارگران شهرداری خاش دراستان سیستان وبلوچستان از ادامه اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت چند ماه حقوق و خالی بندی شهردار مبنی بربه روز پرداخت شدن حقوق،خبردادند.
کارگران مجموعه شهرداری خاش درباره وضعیت فعلی خودبه خبرنگاررسانه ای گفتند: در حال حاضر نزدیک به 300 کارگر که در شهرداری مشغول به کار هستند، بین سه تا چهار ماه حقوق خود را دریافت نکرده‌اند و دچار مشکلات عدیده‌ای هستند.
یکی از کارگران شاغل بخش خدمات شهرداری خاش با یادآوری اینکه متاسفانه مسئولان در ارتباط با وضعیت فعلی ما کارگران شهرداری کمتر احساس مسئولیت می‌کنند، ادامه داد: روزگار کارگران شهرداری خاش در حالی به سختی می‌گذرد که اخیر شهردار در گفتگو با یکی از خبرگزاری‌ها اعلام کرده حقوق کارگران به روز پرداخت می‌شود.
او گفت: چندین بار با مسئولان شهری صحبت کردیم و آن‌ها نیز قول پیگیری داده‌اند اما تا امروز که 3 روز به پایان مرداد ماه باقی مانده و به شهریور نزدیک می‌شویم، هنوز هیچ اقدامی برای پرداخت حقوق معوقه کارگران صورت نپذیرفته است و و کارگران همچنان بدون دستمزد و حقوق در شرایطی سخت منتظر اقدامات مسئولان هستند.
وی با بیان اینکه هرکدام از ما به‌صورت میانگین از صبح زود تا ساعت 11 شب در شهر مشغول خدمت‌رسانی به مردم و شهروندان هستیم، افزود: آخرین حقوق خود را دهم خرداد ماه دریافت کرده‌ایم که مربوط به اردیبهشت 1402 بود. این در حالیست که همکاران شرکتی 4 ماه حقوق طلبکارند.
*فراخوان کارکنان شرکت مخابرات ایران برای اعتصاب از یکم شهریوردرصورت عدم پرداخت حقوق تا 31 مرداد
برپایه گزارش های منتشره درشبکه های اجتماعی بتاریخ 28 مرداد، کارکنان شرکت مخابرات ایران فراخوانی برای اعتصاب از یکم شهریوردرصورت عدم پرداخت حقوق تا 31 مرداد داده اند.
*تداوم بازداشت فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی گیلان و احضار تلفنی خانواده‌های بازداشت‌شدگان
صبح امروز ۲۸ مردادماه، خانواده‌های بازداشت‌شدگان اخیر در استان گیلان با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت سلامتی و اطلاع از مکان نگهداری در چهارمین روز از بازداشت آنان شدند.
بنا بر اطلاع دادستان، به‌جز «جلوه جواهری» و «فروغ سمیع‌نیا» برای مابقی بازداشت‌شدگان این پرونده، طی روزهای آتی، قرار وثیقه صادر خواهد شد، اما روند آزادی این دو فعال حقوق زنان، کماکان نامشخص است. 
همچنین طی ۴ روز گذشته، «فروغ سمیع‌نیا» تنها بازداشتی این پرونده است که از حق تماس تلفنی محروم بوده است. این رویه، نگرانی بابت وضعیت جان و سلامتی او را به‌شدت افزایش داده است.
در این بین، از عصر امروز، خانواده‌های بازداشت‌شدگان با تماس تلفنی از سوی ماموران امنیتی به ساختمان وزارت اطلاعات رشت، احضار شدند. احضارهایی تلفنی و غیرقانونی که فشارهای روانی علیه این خانواده‌ها را دوچندان کرده است.
صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیع‌نیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوش‌سیرت، شیوا شاه‌سیاه، آزاده چاوشیان و سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشت‌هایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.
برگرفته از کانال بیدارزنی
*تجمع اعتراضی خانوادگی کنکوری‌های1402 نسبت به مصوبه شورای انقلاب فرهنگی مبنی برتاثیر قطعی معدل 
شبکه های اجتماعی با انتشار تصاویری ازتجمع خانوادگی روزشنبه 28 مرداد کنکوری‌های1402 دراعتراض به مصوبه شورای انقلاب فرهنگی مبنی برتاثیر قطعی معدل در سازمان آموزش و پرورش خبردادند.
 
*تجمع اعتراضی جمعی از دانشجویان دندانپزشکی نسبت به دیراطلاع رسانی زمان و اعلام نشدن منابع آزمون مقابل وزارت بهداشت
براساس تصویر وگزارش منتشره در شبکه های اجتماعی،روزشنبه 28 مرداد، جمعی از دانشجویان دندانپزشکی برای اعتراض به دیراطلاع رسانی زمان و اعلام نشدن منابع آزمون صلاحیت بالینی دندانپزشکی مقابل وزارت بهداشت تجمع کردند.
 
*تجمع اعتراضی سهامداران شرکت وسدید مقابل ساختمان شرکت فرابورس
انتشار تصویر زیر درشبکه های اجتماعی حاکی از تجمع اعتراضی روزشنبه 28 مرداد سهامداران شرکت وسدید مقابل ساختمان شرکت فرابورس می باشد.
 
*بازداشت فرمیسک بابایی در پاوه و تداوم بی‌خبری از وضعیت او
فرمیسک بابایی، شهروند معترض اهل پاوه در تاریخ ۲۶ مرداد توسط نیروهای امنیتی این شهر، همراه با خشونت بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
از محل نگهداری و وضعیت او اطلاعی در دست نیست.
*بازداشت مهسا بصیر توانا و تداوم بی‌خبری از وضعیت او
مهسا بصیر توانا، خواهر ‎مهران بصیر توانا، جوان کشته‌شده در جنبش ژن، ژیان ئازادی، در تاریخ ۲۶ مرداد توسط نیروهای امنیتی در شهر فومن بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گردید.
او هنگام خروج از بیمارستانِ محل بستری مادرش بازداشت شده است.
از محل نگهداری و وضعیت او اطلاعی در دست نیست.
منبع 2 خبربالا:کانال بیدارزنی
*محرومیت از تحصیل در آستانه فارغ‌التحصیلی!
دینا قالیباف، دانشجوی کارشناسی رشته علوم‌سیاسی دانشگاه بهشتی، با حکم کمیته تجدیدنظر دانشگاه، به دو ترم منع موقت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شد.
گفتنی است این دانشجو پیش از این، بدون اطلاع قبلی و صدور حکم انضباطی، از شرکت در آخرین امتحان دوره کارشناسی‌اش محروم شده بود.
همچنین گزارش‌ها حاکی از آن هستند که محکومیت ایشان، با هماهنگی کامل با نیروهای امنیتی و به درخواست آنان صورت گرفته است.
*انصراف دو تن از دانشجویان رشته‌ی مطالعات فرهنگی و انسان‌شناسی
مهدی نصرتی (دانشجوی مطالعات فرهنگی) و محمد نجفی‌زاد (دانشجوی انسان‌شناسی) پس از اطلاع از خروج دکتر امیر از دانشگاه و همچنین عدم تمدید قرارداد دکتر محمدمهدی خویی، از ادامه‌ی تحصیل در دانشکده‌ی علوم اجتماعی علامه طباطبایی انصراف دادند.
سطح علمی دانشگاه‌های کشور روز به روز درحال افول است به گونه‌ای که با ادامه روند حذف اساتید دغدغه‌مند، دیگر انگیزه‌ای برای تحصیل در مقاطع بالاتر وجود نخواهد داشت.
*سایه‌ی سرکوب بر سر اساتید
طبق گزارش هایی که از سوی دانشجویان بدست ما رسیده، در پی تشکیل پرونده توسط هیات انتظامی اعضای هیات علمی دانشگاه برای دکتر آذین موحد، دانشیار گروه موسیقی دانشکدگان هنر های زیبا، ایشان از تدریس تا صدور حکم توسط هیات مذکور تعلیق شده‌اند.
دکتر موحد در خیزش ژینا به حمایت از دانشجویان و حقوق آنان پرداخت و در اعتصابات دانشجویی از برگزاری کلاس‌های درس خودداری نمودند. همچنین ایشان به یورش وحشیانه حراست دانشگاه در تاریخ ۲۳ اردیبهشت واکنش نشان داده و اعتراض کردند. 
این استاد باسابقه، در دی ماه سال گذشته خبر از قطعی حقوق خود به صورت غیر قانونی داده بودند که با اعتراض دانشجویان به این تصمیم غیرقانونی همراه بود. با این حال دکتر موحد به تدریس خود ادامه دادند و با وجود گذشت ۲۹ سال از تدریس در دانشگاه، از ادامه تدریس تعلیق شدند.
فشار های دانشگاه برای تعلیق و اخراج اساتید از همان اوایل اعتراضات تا کنون روز به روز افزایش یافته است. با این حال مسئولین دانشگاه از فرصت عدم حضور دانشجو در دانشگاه بیش ترین بهره را برده و به تصفیه اساتید دغدغه‌مند در تابستان میپردازند تا همانطور که دانشگاه را از دانشجویان معترض خالی می‌کنند، از اساتیدی که در برابر ظلم سکوت نکرده و همراه دانشجویان بوده‌اند نیز تهی کنند.
لازم به ذکر است اتهامات ایشان کاملا سیاسی و غیر علمی هستند.
*در ادامه فشار بر سارا سیاهپور معلم و فعال صنفی 
شعبه یکم اجرای احکام دادگاه انقلاب برای اجرای شش سال حبس سارا سیاهپور با صدور ابلاغی‌ برای وثیقه‌گذار ایشان اعلام کرده است به علت عدم معرفی و تحویل نامبرده دستور ضبط وثیقه شما به نفع دولت صادر گردید. 
شورای هماهنگی ضمن محکوم کردن موج فشارهای وارده بر فعالان صنفی، استمرار این فشارها را نه تنها مانع کنشگری نمی‌داند بلکه آن را یکی از عوامل مهم تداوم مطالبه‌گری و انسجام مطالبه‌گران در مسیر کنشگری صنفی ارزیابی می‌کند.
*قصه ی این زخم ِ دیرپای پر از درد
«شکست در عرصه‌ی عمل به شکست به واسطه‌ی انفعال و بی عملی ترجیح دارد.»
بیژن جزنی، در اشاره به کودتای ۲۸ مرداد
چه بر سر مردمی می‌آید که صبح فریاد می‌زنند درود بر مصدق و هنگام غروب می‌گویند مرگ بر مصدق؟ آیا ما هنوز همان مردم هستیم؟ اصلاً آیا چنین برداشتی هرگز درباره‌ی جامعه‌ی ما مصداق داشته است؟ فصل جدید مبارزات و مقاومت شجاعانه چند سال اخیر به وضوح خط بطلانی بر چنین برداشتی از جامعه‌ی امروز ما می‌کشد. به علاوه، نگاهی دقیقتر به تاریخ و گذشته‌ی خودمان نشان می‌دهد که چنین تصویری از جامعه‌ی ما از ابتدا و از اساس دروغ بوده است. به شهادت تاریخ، مردمی که فریاد زدند درود بر مصدق، کارگران، روشنفکران، زحمتکشان، مبارزان ملیِ ضداستعماری از هر قشری، مبارزان چپ، و زنان و جوانان ترقیخواهی بودند که با حضور خود در خیابان نخستین اقدام به کودتا را ناکام گذاشتند. فریاد دوم اما به چند روز بعد و به بخشی از اراذل و اوباش پرهیاهو، مزدورهایی با به‌ اصطلاح دلارهای بهبهانی در دست، و دنباله‌روهای وعاظ با حمایت طبقه زمیندار و تجار بزرگ و وابستگان دربار و بخشی از ارتش مربوط می‌شد که جملگی طبق نقشه‌ی طراحان کودتای آژاکس حرکت می‌کردند.
همین تصویر کاذب از مردم ما، و حضور دو جبهه‌ی متخاصم در لوای کلمه‌ی واحد «مردم» نشان می‌دهد که باید با دقت و بدون تعصب و پیشداوری، گذشته‌ی خود را بررسی کنیم. امروز بیش از هر زمان دیگری ناگزیریم نقد نسبت به گذشته را به امروز بکشانیم. تجربه‌ی مبارزات این چند سال بار دیگر نشان داده که ما می‌توانیم تاریخ خود را بسازیم، ولی نه در شرایطی که خود انتخاب کرده باشیم، بلکه در شرایط داده شده‌ای که میراث گذشته است و خواه ناخواه با آن درگیر هستیم. جوانان ما سال گذشته بر آن شدند که همه چیز را به نحوی انقلابی دگرگون کنند و چیزی یکسره نو بیافرینند، اما درست در همین دوره‌ی بحرانی بخشی از ما با ترس و لرز از ارواح گذشته مدد گرفت، شعارها و نامهایشان را به عاریت گرفت تا باز همان نیروهای قدیمی با زبان عاریتی در صحنه‌ی جدید تاریخ ظاهر شود. پس در این میان به کدام تجربه‌ها و کدام جریان‌های تاریخی می‌توانیم اتکا کنیم و کدامشان چراغ راه آینده‌ی ما خواهد شد؟
در حافظه‌ی جمعی ما ۲۸ مرداد یکی از معدود لحظات تعیین‌کننده‌ای است که تاریخ ما را به دو دوراهی «پیش» و «پس» از خود تقسیم کرده است. نزدیک به سه دهه طول کشید تا جنبش مردمی ما بتواند از خاکسترهای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سر برآورد، و پس از آن در دهه‌ی ۱۳۶۰ مجدداً با حذف فیزیکی گسترده مواجه شد که سه دهه‌ی دیگر از ما زمان برد. امروز چه بسا در آستانه‌ی یکی دیگر از آن لحظات سرنوشت‌ساز باشیم، و یادآوری و بازاندیشی تجربه‌ی کودتا برای تجهیز و آمادگی ما در این روند تاریخی ضروری است. این نوشته‌ی کوتاه فرصت مناسبی برای مرور وقایع منتهی و مربوط به کودتا نیست، و ما نیز در این زمینه صاحبنظر نیستیم. قصد ما صرفاً اشاره به برخی سویه.های معاصر در این گره‌گاه تاریخی است که اکنون نیز با آنها درگیر هستیم:
کدام مردم؟ ـــ نخستین تلنگرِ ۲۸ مرداد برای امروز ما، همانطور که اشاره شد، تصحیحِ تصویر کاذب از مردمی است که صبح می‌گویند «درود بر» و غروب می‌گویند «مرگ بر». چنین برداشتی نه تنها مصداقی درباره‌ی مردم ما نداشته، بلکه با دادن آدرس غلط درباره‌ی ویژگیهای ذاتی این مردم، ما را از شناخت اشتباهات گذشته و پرهیز از تکرار آنها محروم می‌کند. حال آنکه کلمه‌ی واحد «مردم» در این روایت، به دو جبهه‌ی متضاد با ماهیت طبقاتی اشاره میکند که کودتای ۲۸ مرداد به نوبه‌ی خود روند مداخله‌ی قدرتهای خارجی به نفع یکی از این دو جبهه و در راستای سرکوبی دیگری بوده است. امروز نیز هر چند صف‌بندی به سادگی و روشنی زمان کودتا نیست، اما کماکان هر تصویری از مردم یا ملت که ماهیت طبقاتی آن را کتمان کند، تنها به ضرر جبهه‌ی مردمی تمام خواهد شد.
قهرمان دموکراسی یا پشتیبان دیکتاتوری نظامی؟ ـــ سال گذشته در اوج جنبش زن زندگی آزادی بسیاری از دولتها و قدرتهای جهانی با شور و حرارت از خیزش مردم حمایت می‌کردند، اما امروز بر کسی پوشیده نیست که آنها کجای این معادله قرار گرفته‌اند و با چه کسانی سر میز مذاکره نشسته‌اند. رفتار این قدرتها پدیده‌ی جدیدی نیست، چنانکه بیژن جزنی در ارزیابی تاریخ سی ساله تأکید می‌کند که «جنبش انقلابی ایران باید در برابر هر قدرت خارجی، راه مستقل خود را در پیش گیرد و به قدرت مردم تکیه کند. چراکه قدرت‌های جهانی منافع جنبش ما را نادیده گرفته و بر اساس نیازهای خودشان روابط خود را با ایران تنظیم می‌کنند.»
اینک بر دوش ما است که موضعی نسبت به افق‌های کلی‌تر و جهانی با تأکید بر استقلال و عدم وابستگی نسبت به قدرتهای خارجی اتخاذ کنیم، زیرا از جنبش اخیر بار دیگر آموختیم که خواه ناخواه مسئله ی ما فقط به قدرتهای داخلیِ ایران محدود نمی‌ماند.
هرچند مفهوم استقلال تعریفی یک خطی و سرراست ندارد و رابطه ی بین ملتها در بستر تاریخ تغییر می‌کند، و در برهه‌هایی مفهوم استقلال میتواند سویه‌های کارکردی یا تحقق مرحله‌ای داشته باشد، اما هرگز اولویت استقلال برای جنبش مردمی کاهش نمی‌یابد. وقتی در تاریخ می‌خوانیم که با موافقت یا بدون موافقت شاه کودتا صورت می‌گرفت، و چه مصدق به دنبال ملی کردن نفت می‌رفت و چه به دنبال مذاکره بدون درخواست ملی کردن نفت بود، باز هم کودتا صورت می‌گرفت، دیگر نمی‌توانیم حق تعیین سرنوشت مردم به دست خویش را در اولویت قرار نداده یا خودمان را فریب دهیم که تاریخ به عقب برنمی‌گردد.
فقط کف خیابان ـــ از سوی دیگر، نباید به دام تئوری توطئه بیفتیم و هر اتفاق کوچک و بزرگی را به دستهای پنهان پشت پرده نسبت دهیم. چنین تصور نادرستی که پس از زخم عمیق ۲۸ مرداد در ذهنیت جمعی ما حک شده، هم با واقعیت ناهمخوان است، و هم نتیجه‌ی هولناکی دارد که گویی خود مردم و کنش سیاسی آنها تاثیری در سیر حوادت ندارند. در واقع کودتای ۲۸ مرداد با اتکا به کنش سیاسی مردم قابل پیشگیری بود و اشتباه مهلک کابینه‌ی مصدق در آن برهه تاریخی خالی کردن خیابانها از طرفداران و از دست دادن قدرتمندترین پشتیبانان خود، یعنی مردم حاضر در خیابان بود، که راه را برای کودتاچیان هموار کرد.
درصورت شکست حتی مردگان نیز در امان نخواهند بود ــ جبهه ملی یک سازمان سیاسی منسجم نبود و با اتکا به چند چهره‌ی قابل وثوق و مطرح کردن مطالبه‌ی عمومی مثل ملی کردن نفت قوام یافت. در چنین شرایطی بدنه‌ی اجتماعی مردم در برابر رویدادها با نوعی غفلت و سرگیجه مواجه شد، و در لحظه‌ی سرنوشت ساز فاقد سرعت عمل و وحدت عملِ لازم بود. امروز نیز که مسئله‌ی جبهه‌ی متحد به یکی از اولویتهای نیروهای سیاسی تبدیل شده، باید نسبت به الزامات، امتیازات و محدودیتهای چنین فرایندی آگاه باشیم. پیامدهای چنین غفلتی می‌تواند جبران‌ناپذیر باشد. چنانکه پس از شکست مردم در کودتای ۲۸ مرداد، کنترل نفت که آن اندازه مبارزه بر سرش صورت گرفته بود از کف رفت؛ کثرت گرایی نتوانست در جامعه‌ی معاصر ما ریشه بدواند؛ و از همه مهمتر اپوزیسیون (چه ملی و چه چپ) چنان در هم شکسته شد که تا مدتها امکان بازیابی نیروی خود را نداشت، و جنبش اسلامیِ بنیادگرا از دل همین خلأ ایجاد شده سر برآورد.
مشروعیتِ چکمه‌پوش ـــ جامعه ما در دهه‌ی منتهی به کودتا تجربه‌ی نیم‌بندی از دموکراسی را آغاز کرده بود. اما پس از کودتا، دیگر مشروعیت حکومت به مشروعیت نظامی با اتکا به ارتش گره خورد. این وضعیت تا امروز تغییر نکرده و به رغم نمایش‌های گوناگون از انتخابات، تنها مواجهه‌ی زمامداران امور با بحران‌های متعددِ مشروعیت، و مشکلات داخلی، استفاده از نیروی قهری و قدرت‌نماییِ دستگاههای امنیتی است که در وهله‌ی نهایی به نیروی نظامی اتکا دارد. هرچند تاریخ ما بعد از ۲۸ مرداد شاهد کودتای موفق دیگری نبوده و در دوره‌ی پهلوی دوم ارتش به طور مستقل در ساختاری اقتصادی و سیاسی دخالت نداشت، اما نظامیگری دستکم ۷۰ سال در الگوی حاکمیتی ما ریشه دوانده و پشتوانه اصلی مشروعیت‌بخشی به حاکمیت را تشکیل داده که امروز به‌نوبه‌ی خود به نهادی چند وجهی و خودمختار بدل شده است. پیروزی مردم در نهایت یک پیروزی سیاسی است نه نظامی، اما بدون پاسخی برای نظامیگریِ ریشه‌دار در نهادهای سیاسی و اقتصادی به دشواری می‌توان به دستاوردی پایدار برای مردم نایل شد.
هفتاد سال از این زخم دیرپای پر از درد می‌گذرد، و شاید فکر کنیم ۲۸ مرداد تمام معناهای خود را فرسوده است و هرآنچه باید از آن یاد گرفته‌ایم. اما اکنون که در آستانه‌ی یک سالگی جنبش زن زندگی آزادی جا دارد به اندازه‌ی دقیقه‌ای هر کدام از خود بپرسیم «اگر در آن موقعیت قرار گرفته بودم، کجای این قصه قرار می‌گرفتم؟»، آیا به شناختی همه جانبه از موقعیت خود رسیده‌ایم، و سرعت عمل و وحدت عمل کافی برای مواجهه با نیروهای تاریک زمانه را داریم؟ امروز چه کاری باید انجام دهیم تا آینده ی ما را گذشته‌ی ما رقم نزده باشد؟ این زخم دیرپای هنوز کهنه نشده، چون هنوز جامعه‌ی ما در مسیری که می‌توانست قرار بگیرد، جای نگرفته، چون هنوز جنبش مردمی ما می‌تواند معناهای جدید و بی‌بدیلی خلق کند، و کنش امروز ما می‌تواند زخمهای گذشته را همچون مرحله‌ای ناگزیر از بلوغ تاریخی یک جامعه مرهم گذارد.
آنیشا اسدالهی
مهران رئوف
رضا شهابی
کیوان مهتدی
۲۸ مرداد ۱۴۰۲، زندان اوین
*جان باختن یک راننده تراکتور در جوانرود حین کار در زمین‌های کشاورزی
روزجمعه 27 مرداد، یک راننده تراکتور بنام مسعود محمودی حین کار در زمین‌های کشاورزی روستای چشمه ازتوابع شهرستان جوانرود استان کرمانشاه بر اثر واژگونی تراکتورخودرا ازدست داد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اخباروگزارش های کارگری  27  مرداد ماه 1402
- ازسرگیری جمعه های اعتراضی اهالی سیستان و بلوچستان با راهپیمایی درشهر زاهدان و سردادن شعارهای اعتراضی منجمله«زندانی سیاسی آزاد باید گردد»
- بازجویی‌های شبانه و عدم حق تماس تلفنی، ابزار فشار نیروهای امنیتی
- تداوم سرکوب اساتید و اخراج یک استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی
- بیانیه انجمن علمی- دانشجویی جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در اعتراض به حذف اساتید
- زمان و شعبه دادگاه رسیدگی به اتهامات فرهاد شیخی تعیین شد
- سرویس رفت و آمد کارگران شهرک صنعتی سجزی هم تصادف کرد و 8 زخمی برجا گذاشت
*******
*ازسرگیری جمعه های اعتراضی اهالی سیستان و بلوچستان با راهپیمایی درشهر زاهدان و سردادن شعارهای اعتراضی منجمله«زندانی سیاسی آزاد باید گردد»
روزجمعه 27 مرداد پس از چند هفته، جمعه های اعتراضی اهالی سیستان و بلوچستان با راهپیمایی درشهر زاهدان و سردادن شعارهای اعتراضی منجمله«زندانی سیاسی آزاد باید گردد»ازسرگرفته شد.
*بازجویی‌های شبانه و عدم حق تماس تلفنی، ابزار فشار نیروهای امنیتی
سه روز از بازداشت گسترده‌ی جمعی از فعالان حقوق زنان و‌‌ فعالان سیاسی استان گیلان می‌گذرد. طی این مدت، خانواده‌های بازداشت‌شدگان‌ با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت آنان بودند؛ اما با عدم پاسخ‌گویی و بی‌توجهی، تنها به حضور مجدد در روزهای آتی، سوق داده شدند.
از میان بازداشت‌شدگان، تنها تعدادی موفق به برقراری تماس تلفنی با خانواده‌های خود بودند که همگی آنان از محل بازداشت و نگهداری خود بی‌اطلاع هستد. از طرفی، «اعمال بازجویی‌های شبانه» و حضور یک مامور پشت‌سر فرد بازداشتی و بازجوییِ خانواده‌های آنان بر سر دسترسی به پسووردهای تلفن‌های همراه بازداشت‌شدگان، مخرج مشترک اکثر این تماس‌ها بوده است.
از سوی دیگر، فعالینی نظیر «جلوه جواهری» و‌ «فروغ سمیع‌نیا» تا کنون از حق تماس تلفنی محروم بودند. این محرومیت از حق تماس و عدم اطلاع از ضابطین پرونده و محل نگهداری بازداشت‌شدگان، نگرانی‌ها پیرامون  وضعیت سلامت و امنیت جانی آنان را دوچندان کرده است‌.
صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیع‌نیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوش‌سیرت، شیوا شاه‌سیاه، آزاده چاوشیان و سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشت‌هایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.
برگرفته از کانال بیدارزنی
*تداوم سرکوب اساتید و اخراج یک استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی
دکتر مهدی خویی استاد گروه جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در صفحات مجازی خود اعلام کرد که نامه‌ی قطع همکاری (اخراج) دریافت کرده‌است و از تدریس در این دانشگاه به طور کامل منع و محروم شده است. 
گفته می‌شود زمزمه‌های قطع همکاری با این استاد که همواره همراه و حامیِ دانشجویان درمقابل سرکوب‌ها بوده‌اند، از فروردین ۱۴۰۲ شنیده می‌شد اما دانشگاه این موضوع را منکر شده و به دانشجویان اطمینان داده بود که بنا نیست ایشان اخراج یا تعلیق شوند.
*بیانیه انجمن علمی- دانشجویی جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در اعتراض به حذف اساتید
مدت هاست که ما دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، شاهد تهدیدهای متعدد از جمله حذف اساتید، اختناق و سرکوب صدای آنها از جانب ریاست دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی بوده‌ایم.
مهدی خویی فارغ‌التحصیل مطالعات فرهنگی و رسانه از دانشگاه SOAS و استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی خبر از اخراج خود داد. این در حالی است که واحدهایی برای تدریس در ترم جدید برای او در نظر گرفته شده بود. آموزش دانشگاه موظف شده واحدهای در نظر گرفته شده را حذف کند و در اختیار استاد جدیدی قرار دهد. حذف، اخراج و سرکوب اساتید متعهد علوم اجتماعی در وضعیتی اتفاق می‌افتد که اساتید رانتی و بی‌سواد روز به روز صندلی‌های بیشتری را در هیئت علمی دانشگاه‌ها تسخیر می‌کنند.
همچنین معاونت فرهنگی دانشگاه و ریاست دانشکده علوم اجتماعی پیشتر محدودیت‌هایی نظیر جلوگیری از "راهنمایی علمی انجمن" و یا "ارائه در نشست‌ها" را برای ایشان فراهم کرده بودند. انجمن علمی جامعه‌شناسی و بدنه دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در برابر حذف این استاد شریف و متعهد ساکت نخواهد نشست. در کنار مهدی خویی اساتید دیگری نیز در دانشگاه حضور دارند که شائبه حذف و یا محدودیت‌شان به گوش می‌رسد. 
ما از کلیه ظرفیت‌های موجود بهره خواهیم برد تا در برابر تعدی نیروها و نهادهای امنیتی به ساحت دانشگاه مقاومت کنیم.
*زمان و شعبه دادگاه رسیدگی به اتهامات فرهاد شیخی تعیین شد
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات  فرهاد شیخی، فعال کارگری دهم مهرماه در شعبه یکم دادگاه انقلاب شهرستان کرج برگزار خواهد شد.
بر اساس احضاریه‌ای که روز چهارشنبه بیست و پنجم مردادماه، توسط شعبه یک دادگاه انقلاب کرج صادر و به آقای شیخی ابلاغ شده است، از وی خواسته شده تا در تاریخ دهم مهرماه ۱۴۰۲، از بابت دفاع از اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی” در این شعبه حاضر شود.
منبع:کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران
*سرویس رفت و آمد کارگران شهرک صنعتی سجزی هم تصادف کرد و 8 زخمی برجا گذاشت
صبح روزجمعه 27 مرداد،مینی بوس حامل کارگران یکی از کارگاه های شهرک صنعتی سجزی واقع درشرق اصفهان با یک تریلی تصادف کرد و 8 کارگر39 تا 48 ساله مصدوم وبه بیمارستان منتقل شدند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اخباروگزارش های کارگری  26  مرداد ماه 1402
- تجمع اعتراضی سراسری کارکنان واساتید دانشگاه پیام نورنسبت به ادغام این دانشگاه دولتی با دانشگاه‌های دیگربراساس برنامه هفتم توسعه 
- فراخوان تجمع اعتراضی افراد دارای معلولیت نسبت به واگذاری سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولین  مقابل شورای شهر تهران
- بلاتکلیفی خانواده‌های بازداشت‌شدگان استان گیلان در دادسرای عمومی و انقلاب رشت
- با بازداشت آزاده چاووشیان  وسارا جهانی از فعال حقوق زنان رشت و هومن طاهری، فعال سیاسی در رشت تعدادبازداشتی های گیلان به 12 نفر رسید
- کانون نویسندگان ایران:
ازداشت، بازداشت، باز هم بازداشت! 
سرکوب فعالان حقوق زنان
- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:
بازداشت فعالین اجتماعی و سیاسی در گیلان
- صدور رأی غیابی زندان و تبعید برای پیمان فرهنگیان، شاعر و فعال کارگری
- بیانیە انجمن صنفی معلمان کوردستان (ْسنندج و کلاترزان، سقز و زیویه، مریوان و سروآباد، دیواندره) در خصوص استمرار خدمت بازنشستگان و اضافەکاری معلمان در سال تحصیلی جدید
- صدور حکم محکومیت احمد علیزاده، معلم کنشگر آبدانان ایلام
- کلیاتی در رابطه با لایحه متحجرانه حجاب 
- پیام تسلیت   انجمن صنفی معلمان سنندج – کلاترزاندررابطه با درگذشت علیرضا قربانی معلم کنشگر
- جان باختن یک کارگر درتبریز پس از یک هفته دست و پنجه نرم کردن با مرگ دربیمارستان
*******
*تجمع اعتراضی سراسری کارکنان واساتید دانشگاه پیام نورنسبت به ادغام این دانشگاه دولتی با دانشگاه‌های دیگربراساس برنامه هفتم توسعه 
روزپنج شنبه 26 مرداد، کارکنان واساتید دانشگاه پیام نوربرای انعکاس بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به ادغام این دانشگاه دولتی با دانشگاه‌های دیگربراساس برنامه هفتم توسعه دست به تجمع سراسری مقابل دفتر بهارستان نشینان زدند.
 
 
براساس گزارش رسانه ای شده،از چند روز قبل خبر تضعیف دانشگاه در برنامه هفتم توسعه انتشار داده شد طبق تبصره 3 ماده 95 قانون برنامه هفتم توسعه درباره دانشگاه پیشنهاد شده‌ که دانشگاه پیام‌نور محور آموزش مجازی و خودخوان قرار بگیرد و همچنین در این برنامه آمده است که دانشگاه پیام‌نور در مراکز استان‌ها به دانشگاه فرهنگیان و در مراکز غیر استان‌ها به دانشگاه‌های دیگر مانند فنی‌حرفه‌ای واگذار شود.
درهمین رابطه:تجمع اعتراضی اساتید دانشگاه پیام نورنسبت به ادغام این دانشگاه با دانشگاه‌های دیگر
روزسه شنبه 24 مرداد، اساتید دانشگاه پیام نورنسبت به ادغام این دانشگاه با دانشگاه‌های دیگردر سازمان مرکزی این دانشگاه تجمع کردند.
درهمین رابطه،رئیس دانشگاه پیام نور به خبرنگاررسانه ای گفت:ادغام این دانشگاه با سایر دانشگاه‌ها، سرگردانی 372 هزار استاد، کارمند و دانشجو را در پی دارد.
*فراخوان تجمع اعتراضی افراد دارای معلولیت نسبت به واگذاری سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولین  مقابل شورای شهر تهران
با توجه به پایان مهلت شورا به شهرداری برای بازگرداندن سامانه حمل و نقل به شرایط سابق و عدم اقدام مثبت شهرداری در این خصوص، معلولان برای جلوگیری از واگذاری و جابجائی سامانه، مقابل شورا تجمع می‌کنند.
زمان؛ یکشنبه ۲۹ مرداد از ساعت ۹_۱۴
مکان؛ پارک شهر، خیابان بهشت، مقابل شورای شهر تهران
اگه برای حقت نجنگی، حقت رو از دست می‌دی!
*بلاتکلیفی خانواده‌های بازداشت‌شدگان استان گیلان در دادسرای عمومی و انقلاب رشت
صبح امروز ۲۶ مردادماه، خانواده‌های بازداشت‌شدگان استان گیلان جهت پیگیری وضعیت آنان به دادسرای عمومی و انقلاب رشت مراجعه کردند.
صبح روز گذشته، جمع کثیری از فعالان حقوق زنان شامل جلوه جواهری، فروغ سمیع‌نیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوش‌سیرت، شیوا شاه‌سیاه، سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند.
دادسرای عمومی و انقلاب رشت، با عدم پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان، از ارائه‌ی هر گونه توضیحی پیرامون نهاد بازداشت‌کننده و محل نگهداری آنها خودداری کرده و از خانواده‌ها خواسته است روز شنبه به دادسرا مراجعه کنند.
فعالان سیاسی و فعالان حقوق زنان بازداشت شده، با محرومیت از حق تماس تلفنی و عدم اطلاع از محل نگهداری خود، دومین روز بازداشت توسط نهادهای امنیتی را از سر می‌گذرانند. بدیهی است که این تضییع حقوق اساسی بازداشت‌شدگان، نگرانی‌ها بابت سلامت و امنیت جانی آنان را افزایش می‌دهد.
منبع: کانال بیدارزنی
*با بازداشت آزاده چاووشیان  وسارا جهانی از فعال حقوق زنان رشت و هومن طاهری، فعال سیاسی در رشت تعدادبازداشتی های گیلان به 12 نفر رسید
بنا به گزارش کانال بیداری زنی ،روز چهارشنبه 25 مرداد، آزاده چاووشیان  وسارا جهانی از فعال حقوق زنان رشت و هومن طاهری، فعال سیاسی هم بازداشت شدند وبدینترتیب تعدادبازداشتی های گیلان توسط نیروهای سرکوب دستگاه رهبری ودولت به 12 نفر رسید.
*کانون نویسندگان ایران:
ازداشت، بازداشت، باز هم بازداشت! 
سرکوب فعالان حقوق زنان
روز چهارشنبه ۲۵ مرداد‌ماه نیروهای امنیتی چند تن از فعالان حقوق زنان: زهرا دادرس، زهره دادرس، نگین رضایی، متین یزدانی، فروغ سمیع‌نیا، جلوه جواهری، یاسمین حشدری، شیوا‌ شاه‌سیاه، هومن طاهری، واحده خوش‌سیرت و سارا جهانی را در شهرهای رشت، انزلی، فومن و لاهیجان  بازداشت کرده‌اند. شماری از این فعالان  در جریان اعتراضات سال گذشته نیز بازداشت و پیش از آن هم در ارتباط با فعالیت در حوزه‌ی حقوق زنان متحمل حبس شده بودند. 
هنوز از نهاد امنیتی یا انتظامی بازداشت‌کننده‌، علت و مکان بازداشت این فعالان اطلاعاتی در دست نیست. این بی‌خبری نگرانی خانواده‌های بازداشت‌شدگان  و مردم را دو چندان کرده است.
*کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری:
بازداشت فعالین اجتماعی و سیاسی در گیلان
نیروهای امنیتی در ادامه سیاست سرکوب و فشار در آستانه سالگرد" قیام ژینا"، روز چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۱ تن از فعالین را در رشت، فومن ، انزلی و لاهیجان دستگیر کردند. امروز پنجشنبه ۲۶ مرداد نیز مهسا بصیر توانا از خانواده های دادخواه در فومن و آزاده چاوشیان فعال زنان در رشت بازداشت شدند و به این ترتیب تعداد بازداشت شدگان به ۱۳ نفر رسید.
اسامی بازداشت شدگان تاکنون:
فروغ سمیع نیا فعال زنان، متین یزدانی فعال زنان و عکاس، جلوه جواهری فعال زنان، سارا جهانی فعال زنان، هومن طاهری فعال سیاسی، شیوا شاه سیاه گرافیست، واحده خوش سیرت فعال زنان، یاسمین حشدری شاعر و فعال زنان، زهرا دادرس فعال زنان، زهره دادرس فعال زنان، نگین رضایی فعال زنان، مهسا بصیر توانا  از خانواده دادخواه و آزاده چاوشیان فعال زنان می باشند.
خانواده  عده ای ازبازداشت شدگان امروز ۲۶ مرداد جهت پیگیری وضعیت این فعالین به دادسرای عمومی و انقلاب رشت مراجعه کردند اما دادسرا از ارائه هرگونه توضیح در مورد علت دستگیری و مکان‌ نگهداری بازداشت شدگان خودداری نموده است.
افزایش فشار بر فعالین نشان از ناتوانی حاکمیت در پاسخگویی به مشکلات و نیازهای مردم و وحشت مسئولین از رشد جنبش اعتراضی دارد.
کمیته هماهنگی برای کمک‌ به ایجاد تشکل های کارگری، ضمن محکوم‌ نمودن بازداشت های اخیر،  خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی بازداشت شدگان می باشد.
۱۴۰۲/۰۵/۲۶
*صدور رأی غیابی زندان و تبعید برای پیمان فرهنگیان، شاعر و فعال کارگری
چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، دادگاه کیفری دو شهرستان آستانه اشرفیه رأی غیابی خود را علیه پیمان فرهنگیان، شاعر و فعال کارگری صادر کرده است.
بر مبنای این حکم پیمان فرهنگیان به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به زابل در استان سیستان و بلوچستان محکوم شده است. علاوه بر این، مجازات‌های تکمیلی مبنی بر مسدود کردن حساب اینستاگرامی و ۲ سال ممنوع الخروجی نیز جزو محکومیت‌های این فعال کارگری است.
به گفته حسین تاج، وکیل مدافع پیمان فرهنگیان، امکان به جریان در آمدن ۷ سال حکم حبس تعزیری نیز وجود دارد. این امکان به دلیل عدم امضا کردن عفو رهبری از سوی این فعال کارگری است.
لازم به ذکر است این رأی بدوی بوده و وکلای پیمان فرهنگیان، مسعود نیلی و حسین تاج به دادگاه تجدید نظر اعتراض خود را به رأی صادره ارائه خواهند داد.
برگرفته از شبکه های اجتماعی
*بیانیە انجمن صنفی معلمان کوردستان (ْسنندج و کلاترزان، سقز و زیویه، مریوان و سروآباد، دیواندره) در خصوص استمرار خدمت بازنشستگان و اضافەکاری معلمان در سال تحصیلی جدید
همکاران گرامی؛ بازنشستگان معزز و معلمان فرهیختە
  همانگونە کە مستحضر هستید آموزش و پرورش متشکل از دو نیروی صف و ستاد با وظایف و کارکردهای تعریف شدە می‌باشد.
ستاد موظف است با بهرە گیری از کارشناسان و با برنامەریزی علمی، تشخیص نیازها، تامین زیرساختهای مالی و فکری، ارائە خدمات کافی بە نیروهای صف و درک دغدغە آنها و رفع مشکلاتشان زمینە ارتقاء مجموعە و دست‌یابی بە اهداف آموزشی و بە تبع آن زمینە تعالی و ترقی کشور را فراهم آورد (اگر بر این باور باشند کە ریل پیشرفت و زیر بنای توسعە هر کشوری نظام آموزشی آن کشور است).
نیروهای صف هم کە همان معلمان هستند با استفاە از تخصص خود آموزش با کیفیت بە فرزندان جامعە و نوباوگان ارائە کنند (اگر غم نان بگذارد).
اما شواهد و قراین موجود و همچنین رویکرد سالهای گذشتە نشان از این دارد کە حاکم شدن فضای تملق، چاپلوسی، ترجیح آنچە تعهد می‌نامند بر تخصص و شایستە سالاری، سبب گردیدە آموزش و پرورش بە دردهای مزمنی دچار شود کە علاج آن با روش و رویکرد در پیش گرفتە شدە امکان پذیر نباشد؛
- کمبود بیش از ٢٠٠ هزار معلم 
- ترک تحصیل و باز ماندن دەها هزار کودک واجب‌التعلیم از امر آموزش کە خود زمینەساز آسیب‌های اجتماعی از جملە: کودک همسری، کودکان کار، اعتیاد و... می‌باشد.
- زندان، بازنشستگی پیش از موعد، انفصال از خدمت، تبعید، تصمیم‌ها و احکام فراقانونی و دیگر بی‌مهری‌ها در جواب دلسوزیها و احساس مسئولیت فعالین صنفی نسبت بە خود و جامعە
- استخدام‌های خارج از ضوابط قانونی مانند آنچە اخیرا" (ظاهرا" )توسط دیوان عدالت اداری لغو گردید.
- اجرای ناقص رتبەبندی - کە معلمان آنرا سرهم بندی و حقە بندی نامیدند - و حذف فعالین صنفی از مزایای این طرح ناقص.
- عدم توجە بە مطالبات بازنشستگان عزیز کە عمر گرانمایە را صرف آموزش کردند اما کمترین دستاورد مادی برای زندگی آنها داشتە کە سبب گردیدە هرچند با عزت اما زیر خط فقر زندگی کنند.(شکل گرفتن اعتراضات هفتگی موسوم بە سەشنبەهای اعتراضی بازنشستگان معلول همین سیاست غلط و نادیدە گرفتن و در اولویت نبودن حقوق این نیروی عظیم از طرف مسئولین نارکارآمد است).
- حذف دەها مورد رفاهیات معلمان از طرف ستاد و در تنگنا قراردادن نیروهای صف.
- نگاە طبقاتی بە آموزش و تبعیض شدید در این نهاد کە سبب بازتولید فقر و عدم دسترسی دهکهای پایین بە آموزش با کیفیت شدە است.
 و و و .
با نگاهی گذرا بە مشتی از خروار مشکلات معلمان در‌می‌یابیم کە در آموزش و پرورش ایران نیروهای ستاد در سطوح وزارت تا ادارات کل و نواحی، ازمازندران و گیلان تا بوشهر، شیراز وخوزستان، و از سیستان تا آذربایجان و کوردستان با عملکرد غلط و غیر کارشناسی موجی از نارضایتی معلمان و نیروهای صف را سبب گردیدە کە در سال ١٤٠١-١٤٠٠ شاهدش بودیم کە بصورت میدانی خود را نشان داد و این نارضایتی همچنان پابرجاست کە نشان دهندە عدم ثقە و اطمینان بە مدیران ارشد آموزشی برای بهبود وضعیت بزرگترین نهاد آموزشی کشور است. درک این مسئلە دشوار نیست کە نیروهای ستاد در آموزش و پرورش فاقد برنامە علمی و کارشناسی برای پیشبرد درست امور و توجە بە حقوق حقە نیروهای صف‌ است و این مسئلە، نوعی تقابل را بە ذهن متبادر می‌کند تا تعامل برای پیشبرد امور!!
در چنین وضعیت نامطلوبی کە نیاز بە تغییرات و تحولات بنیادی در این نهاد را ایجاب می‌کند از همکاران عزیزی کە در آستانە #بازنشستگی قرار دارند انتظار داریم برای یک لحظە هم بە تکمیل کردن فرم استمرار خدمت فکر نکردە و با تصمیم‌گیری بەجا و درست، رسالت معلمی و صداقت کاری خود را همچون دوران خدمتشان بە اثبات رساندە و باری دیگر درسی مهمتر، این‌بار علاوە بر دانش‌آموزان، بە مدیران ستادی بدهند. مدیرانی کە در خواب خوش خود فرو رفتە و با سمبل کاری و کار روکش می‌خواهند مشکلات عمیق سیستم آموزش و پرورش را بە زعم خود حل نمایند. تصمیم بە استمرار، نقش مُسّکِن برای دردهای مزمن آموزش و پرورش را ایفا می‌کند. در حالی که این معضل جز با جراحی کارشناسان خبرە و توجە ویژە فرادستان قابل درمان نیست.
  همکاران بازنشستەای کە استمرار خدمت می‌دهند بدانند خواستە و ناخواستە نقش پوششی و رفوگری برای ندانم‌کاری و عملکرد غلط متولیان آموزش و پرورش ایفا می‌کنند و ناخواسته در بە درازا کشیدن مشکلات آموزشی و معیشتی نقش دارند چیزی کە روزمرە خود و خانوادەهایشان با آن درگیر هستند. این مسئلە در مورد اضافەکاری همکاران شاغل و بازنشستە هم صدق می‌کند.
همکاران شاغل با نپذیرفتن اضافەکاری و همچنین عدم بازگشت همکاران بازنشستە به مدارس برای چند ساعت حق‌التدریس، ضرورتی است انکار ناپذیر و گامی است مهم برای رفع مشکلات آوپ و جلب توجە حاکمیت نسبت بە کمبودها و معضلاتی کە در تار و پود این نهاد تنیدە شدە است.
ضمنا دەها هزار نفر از فرزندان این مملکت کە فرزندان شما هم بخشی از آنها هستند با داشتن تحصیلات دانشگاهی، مهارتهای بەروز و عشق و علاقە بە کار، بیکارند و جویای کار. با تصمیم درست و زیستی عزتمندانە می‌توانیم زمینە اشتغال بخشی از آنها در آموزش و پرورش را هم فراهم کنیم.
#نە_بە_استمرارخدمت
#نە_بە_اضافەکاری
انجمن صنفی معلمان کوردستان (ْسنندج و کلاترزان، سقز و زیویه، مریوان و سروآباد، دیواندره)
٢٦ مرداد ماە١٤٠٢
*صدور حکم محکومیت احمد علیزاده، معلم کنشگر آبدانان ایلام
احمد علیزاده، فعال صنفی خوشنام معلمان اهل آبدانان استان ایلام، به اتهام تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت کشور به سه سال و یک روز حبس تعزیری محکوم شده است. این حکم در حالی صادر شد که این حکم در برگزاری جلسه‌ی واخواهی، این حکم از شش سال و یک روز حبس به سه سال و یک روز حبس تقلیل یافت.
پیش‌تر نیز آقای علیزاده بنا به پرونده‌سازی دستگاه امنیتی با بازنشستگی اجباری روبه‌رو شده بود. همچنین در اسفند ماه سال گذشته این معلم شریف به دو سال تبعید به سیستان‌و‌بلوچستان نیز محکوم شده بود.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز ناخرسندی از چنین احکامی، آن را بشدت محکوم می‌کند. این شورا بار دیگر بر حق قانونی تشکل، تشکل‌یابی و ‌آزادی اجتماعات قانونی تاکید می‌نماید و آن را از اصول بدیهی شهروندان می‌داند.
*کلیاتی در رابطه با لایحه متحجرانه حجاب 
با تصویب لایحه حجاب کودکان از مجازات مصون نیستند و قاعده حقوقی "کودکی رافع مسئولیت است" تهی از معنا می‌شود. 
در لایحه حجاب دانش آموزان توسط مدرسه به پلیس معرفی شده و بعد از تشکیل پرونده جهت تعیین مجازات مطابق مواد ۸۸ تا ۹۵ قانون مجازات اسلامی به دادگاه ارجاع داده می‌شوند.
نوری قزلجه از نمایندگان مجلس در گفتگو با شرق اذعان داشته:
از طراحان این لایحه باید سوال شود در مدارس دنبال چه می‌گردند؟
متاسفانه کسانی که تصمیمات را هدایت می‌کنند اطلاع دقیقی از محتویات آنچه درباره آن تصمیم می‌گیرند، ندارند.
طبق ماده ۴۶ تبصره ۵ لایحه عفاف و حجاب اگر #محصلین ۳بار قانون را رعایت نکنند توسط کمیته انضباطی یا حراست مرکز آموزشی به فراجا معرفی می شوند.
ارجاع لایحه حجاب به مواد ۸۸تا ۹۵ قانون مجازات اسلامی مربوط به مجازات و اقدامات تربیتی اطفال و نوجوانان است.
 #کودکان دیگر #مصونیت ندارند. ماده ۶۸ لایحه حجاب مدرسه را در رده نا امن‌ترین مکان‌ها برای کودکان قرار می‌دهد.  
ماده ۶۸ این لایحه حجاب به #نوجوانان ۹ تا۱۵ سال و ۱۵ تا ۱۸ سال اشاره دارد.
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم 
#ژن_ژیان_ئازادی 
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
*پیام تسلیت   انجمن صنفی معلمان سنندج – کلاترزاندررابطه با درگذشت علیرضا قربانی معلم کنشگر
  در نهایت تاسف و تالم مطلع شدیم کە جناب آقای علیرضا قربانی از معلمان دلسوز مازندرانی و از فعالان صنفی شناختە شدە کشور دار فانی را وداع گفتەاند.
انجمن صنفی معلمان سنندج - کلاترزان درگذشت این کنشگر صنفی توانمند را بە خانوادە ایشان، جامعە معلمان مازندران و همە فعالان صنفی کشور تسلیت عرض می‌کند.
   امیدواریم خواهران و برادران مازَنی ما راه مبارک و درخشان جناب قربانی را ادامە دهند و پرچم مطالبە‌گری در آن دیار همواره رفیع و افراشتە باشد.
*جان باختن یک کارگر درتبریز پس از یک هفته دست و پنجه نرم کردن با مرگ دربیمارستان
روزپنج شنبه 26 مرداد،یک کارگر اهل روستای داریان و ساکن  دوریسان  از توابع پاوه بنام مهدی محمودی که چهارشنبه 17 مرداد بر اثر سقوط از ارتفاع در حین کارمصدوم شده بود پس از یک هفته دست و پنجه نرم کردن با مرگ دربیمارستانی در تبریز جان خود را از دست داد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید