چند ملاحظه: پس از اینکه معلوم شد متنی که آقای ایرج فرزاد از نوار مصاحبەی کاک صدیق کمانگر(مصاحبه با رادیو حکا در سال ١٣٦٢) پیادە کرده، دستکاری شدە است، اینجانب از رفیقمان کیومرث ویسی خواهش کردم کار پیادەکردن گفتگوی مزبور را مجددا انجام دهد. ایشان ظرف چند روز توانست کل فایل شفاهی را روی کاغذ دستنویس کند؛ سپس نظام زکریائی در همکاری با کیومرث، آنرا تایپ کرد. میدانید که تبدیل متن گفتاری به نوشتاری تا چه اندازه مشکل است، بویژه هنگامی که فایل صوتی نیز از کیفیت بسیار بدی برخوردار باشد.

جنبش های مطالباتی، بستری برای همکاریهای فراصنفی! جنبش های اعتراضی و مطالباتی، سیمای اصلی، و جاری و پرجوش هر روزه ی جامعه و اوضاع سیاسی ایران است. اعتصابات سراسری و گسترده کارگران پروژه ای نفت و گاز و پتروشیمی، اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه، کارگران شهرداری ها، بازنشستگان، زنان، معلمان و بوژه معلمان کارنامه سبز، روزنامه نگاران، بیکاران و ... هر روزه تیتر اخبار است. فعالین سیاسی و صنفی و پیشروان جنبش کارگری در توازن قوایی که بین حاکمیت و جنبش های اجتماعی بوجود آمده،

بازگشت به مدرسه برای فرزندم امن است؟ باز گشایی مدارس سال ١٤٠٠ در شرایطی آغاز میشود که مردم در ایران عمیقترین شکاف طبفاتی را تجربه میکنند.مساله آموزش و پرورش و بازگشایی مدارس گفتمان اجتماعی فعالی است که مورد توجه مردم و رسانه ها میباشد. باور مشترک در سطح سراسری در میان مردم بر محور؛ «مشکلات امروز آموزش و پرورش است، مسائلی که تقریباً برای همه واضح و آشکار است، مسائلی همچون؛ کوید ١٩ و ادامه تحصیل کودکان و ایمنی مدارس، کمبود معلم، افت کیفیت آموزش در مدارس،

ملت و چرایی رد ساختار دولت - ملت: از دست‌اندرکاران این جلسه به خصوص رفیق فرشته، مدیر کلاب هاوس «جامعه آزاد و دموکراتیک»، نهایت تشکر را دارم که این بحث را سازمان داده‌اند. من هم به نوبه خودم به همه شما حضار محترم عصر بخیر می‌گویم. عزیزانی نیز از ایران پیغام داده بودند که علاقه‌مند هستند در این بحث حضور داشته باشند حالا نمی‌دانم این‌جا هستند یا نه؟ قبل از این که وارد موضوع بحث اصلی شوم لازم است تاکید کنم همان‌طور که رفیق فرشته نیز اعلام کردند بخش اول بحث من ۳۵ دقیقه و بحث دوم پس ار صحبت‌ها و سئوالات حضار محترم و جواب من به سئوالات،

تفکیک جنسیتی در افغانستان: همانطور که انتظار میرفت با روی کار آمدن طالبان در افغانستان تغییرات بسیاری در مناسبات تا کنونی این کشور در زمینه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی صورت خواهد گرفت. ماهیت ارتجاعی رژیم موجود از پیش هم شناخته شده بود و برای تشخیص آن نیازمند شم سیاسی قوی نبودیم. صد البته بنابر همین ماهیت انتظار تشدید سرکوب زنان بطور کلی و پیگرد زنان مبارز و آزادیخواه میرفت.طالبان بنابر تفکرات و معتقدات ارتجاعی خود زنان و آزادی و حقوق انسانی آنان را دشمن شماره یک خود ارزیابی میکند.

واقعیت این است که برخلاف اسطوره سازی از احمد شاه مسعود و ارتقای او تا حد چه ­گوارا و هوشه مین – که به طور مشخص از سوی اصلاح طلبان وطنی و مشابه افغان­شان و محافل پروناتو صورت می گیرد- وی تمام اعتبار نظامی و شهرت سیاسی خود را در جریان “جنگ مقدس” علیه “کفار” به دست آورد. این کفار همان دولت­ های ترقیخواه چپ رفرمیست – از تره ­کی تا نجیب الله – بودند که در تحولات ۷ ثور به قدرت رسیدند و در مدتی کوتاه با وجود اشتباهات مسلم سیاسی و اجتماعی چهره ­ی عقب مانده ­ی افغانستان را در تمام زمینه­ ها تغییر دادند و اصلاحات عمیقا ارزشمند اقتصادی و سیاسی فرهنگی در زمینه ­های مختلف انجام دادند

وجود مبارزه و مقاومت در مقابل تروریسم اسلامی طالبان بسیار مثبت است. امیدوارم ایستادگی و اعتراضات توده ای و عمومی علیرغم دخیل بودن گرایشات و جریانات سیاسی و اجتماعی مختلف با دیدگاههای راست یا چپ، انقلابی یا ارتجاعی موجود در آن، علیه وضع موجود و قدرت گیری طالبان و حامیانش وسعت جدی بگیرد. واضح است و باید بدانیم یک جنبش و یک جنس مبارزه و مقاومت علیه طالبان گویا با جناح راست و چپ قد علم نکرده است.

٢٠ سال بعد از ١١ سپتامبر، جهان ناامن تر است! امروز شنبە ١١ سپتامبر ٢٠٢١ است . درست ٢٠ سال قبل در چنین روزی رویدادی در ایالات متحدە آمریکا اتفاق افتاد کە ابعاد آن همە جهان را تحت تآثیر قرار داد و هنوز هم زوایای مهمی از آن ناروشن است . در سحرگاە ١١سپتامبر ٢٠٠١ عملیات های تروریست در قلب آمریکا و با نشانە گرفتن برج های دوقلوی "سازمان تجارت جهانی" کە نماد سرمایەداری بازار آزاد بودند ، دنیا را در بهت و حیرت فرو برد.

بهرام رحمانی: حملات ۱۱ سپتامبر؛ بهانه‌ای شد تا مبارزه با تروریسم جایش را به لشکرکشی و جنگ بدهد! جهان در حالی شاهد بیستمین سال‌گرد حملات هولناک و تکان‌دهنده یازده سپتامبر است که آمریکا و متحدانش افغاستان را دو دستی تقدیم طالبان کردند. حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ عمدتا در شهر هامبورگ آلمان برنامه‌ریزی شده بودند. سه تن از چهار هواپیماربایی که در این روز مسئول اصابت هواپیماها به برج‌های دوقلو مرکز تجارت جهانی بودند، سال‌ها در این شهر زندگی کرده و دانشگاه رفته بودند. رهبر این گروه محمد عطا نام داشت.

جامعه ایران آبستن تحوالات جدی وبزرگی در آینده نه چندان دوراست. نتایج انتخابات اخیر وبدنبال آن اعتراضات واعتصابات وسیع بیانگر وارد شدن اوضاع به فاز جدیدی است آنچه واضح است اکثریت مردم ایران از ج.اسلامی عبور کرده اند وخواهان سرنگونی آن هستند سؤال اساسی این است که آیا توان وقدرت چنین کاری را پیدا خواهند کرد؟ جواب آن سر راست وآسان نیست و برای هیچ جریان وشخصی هم اکنون بطوردقیق وروشن قابل پیش بینی کردن نیست که تحولات فوق به کجا خواهد انجامید؟ واین به فاکتورهای متعدد داخلی وخارجی زیادی بستگی پیدا خواهد کرد

برکسی پوشیده نیست (یا بر اساس فاکت‌های عینی غیر قابل انکار نباید پوشیده باشد) که مسئول اصلی فجایع وحشتناکی که مردم افغانستان امروز با آن مواجه‌اند، امپریالیسم آمریکا می‌باشد. امپریالیسم آمریکا با در پیش گرفتن سیاست جدید در مقابل رقبای امپریالیست خود از جمله تمرکز نیرو در مرزهای چین و اقیانوسیه در یک برنامه از پیش تعیین و تدارک دیده شده قدرت دولتی و ارتش خود ساخته‌اش در افغانستان را از دست حکومت دست نشانده پیشین خود خارج کرده و در اختیار مزدوران دیگرش، طالبان بنیادگرای اسلامی قرار داد.

حمله جنگنده‌های ایران به مناطق "سیدکان و بالەکایتی" در ارتفاعات مرزی اقلیم کُردستان: بنا بە اخبار منتشر شدە بامداد امروز پنج شنبه ١٨ شهریور ماه چندین فروند جنگنده و پهباد رژیم فاشیست حاکم بر ایران مواضع شماری از احزاب کردستان را که در اتفاعات مرزی اقلیم کردستان اسقرار یافته بودند، مورد حمله وحشیانه قرار داد. طبق این گزارشات ، این حملات درحوالی ساعت ٦ بامداد با تجاوز چندین فروند جنگنده نظامی و پهباد به حریم هوایی کردستان عراق شروع شد.

سقوط کابل در تاریخ ۱۵ اگوست سال جاری و سلطه­ ی مجدد گروه تروریستی طالبان بر افغانستان تحولات این کشور و به تبع آن منطقه و جهان را وارد برهه ­ی جدیدی کرده است. خروج ناتو و ایالات متحد از افغانستان که نام سیاسی اش شکستی همه جانبه در چهارچوب افول هژمونی امپریالیستی کل بلوک غرب و در راس آن امریکا تلقی تواند شد هیچ ربطی به زد و بندهای پشت پرده و توهم توطئه و بند و بست ندارد

ظاهرا چنین به نظر میرسد که به قدرت رسیدن طالبان چنین "سریع" و بدون مقاومت، چه از جانب مردم و چه از سوی حکومت اشرف غنی، غیر مترقبه و رعد و برقی در آسمانی بی ابر است. اما اگر مساله را در دو بُعد داخلی و بین المللی و از منظری تاریخی تر نگاه کنیم، جائی برای ابهام باقی نمیماند.

۱. عامل داخلی

قبل از هر چیز، باید بر این تفکر که در کمال خوشباوری حکومت قبلی افغانستان را ارتجاعی نمی داند خط بطلان کشید. در حقیقت با یک پروسه برنامه ریزی شده و دخالتگری دوّل سرمایه داری همانند (آمریکا، چین، روسیه، آلمان و ترکیه و ...) با تغییر حاکمیت از بالا و بدون دخالت مردم، گروه طالبان از یک دولت در سایه در حکومت ارتجاعی (جمهوری اسلامی افغانستان) به دولتی آشکار به اسم (امارت اسلامی) بدل شد تا با دستی بازتر جان و سرنوشت انسانها را در این کشور به گرو بگیرد.