فواد عبداللهی: انقلاب اکتبر و جهان امروز

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

۱۰۶ سال پیش، جهان شاهد زمین لرزه‌ای بود که مسیر حرکت نظام سرمایه‌داری را تغییر داد. انقلاب کارگری اکتبر طلوع جدیدی را برای کارگران جهان، این بردگان مزدی در نظام سرمایه‌داری، رقم زد و برای نخستین بار ثابت کرد که انقلاب سوسیالیستی و کارگری ممکن است. تحول عظیمی که بارقه‌های آن سراسر جهان وقت را گرفت و امید بشر به برابری و رهایی از بردگی مزدی، فقر، جنگ و تمام اشکال تبعیض در جهان وارونه سرمایه‌داری را نمایندگی کرد.

آرمان‌ها و اهداف انقلاب اکتبر علیرغم شکست آن توسط  بورژوازی، با وضعیت امروز در سراسر جهان مرتبط است. بردگی مزدی و نابرابری، علیرغم دگرگونی عظیم در شکل کار و تولید، نه تنها از بین نرفته بلکه عمیق‌تر شده است. با پیشرفت غیرقابل تصور علم و فناوری، بیکاری از سر و کول جوامع انسانی بالا رفته است. رباتیک‌سازی عرصه کار نه فقط به کاهش زمان کار انسانی نیانجامیده، بلکه دو شیفت کاری و دو شغل داشتن برای امرار معاش طبیعی جلوه می‌کند! با "بیوتکنولوژی" در پزشکی می‌توان اکثر مشکلات و بیماری‌های گریبان‌گیر بشر را علاج کرد، در حالی‌که میلیون‌ها انسان در این نظام از دسترسی به دارو عاجزند. تمام پیشرفت بشر در خدمت به سودآوری سرمایه و تولید اسلحه و جنگ اجیر شده است. هیچ آماری یافت نمی‌شود که به نابرابری‌های آشفته موجود در جهان امروز اشاره نکند، آن‌هم در شرایطی که ثروت تولید شده از گرده نیروی کار انسانی در سراسر جهان مدام در حال افزایش است. هیچ‌گاه به اندازه امروز، محیط زیست و بشریت در معرض خطر نابودی نبوده است. جهان امروز در مقایسه با دوره انقلاب اکتبر، به مراتب نظامی‌تر و خطرناک‌تر است. زرادخانه‌های تسلیحاتی قدرت‌های جهانی برای نابودی سه سیاره اکتفا می‌کنند. خاورمیانه، حمله نظامی به عراق، سوریه، لیبی و کشتار خونین مردم فلسطین تنها کانون‌های جنگ و بحران نیستند. از خاورمیانه تا آسیای جنوب شرقی، از اوکراین تا آفریقا، بوی باروت می‌دهند. قدرت‌های سرمایه‌داری همه دست بر ماشه‌اند و تهدید به جنگ اتمی می‌کنند. روش‌های اعمال محدودیت بر اندیشه و آزادی بیان در "دمکراتیک‌ترین" کشورهای سرمایه‌داری توسط دولت‌های بورژوایی به یک امر طبیعی تبدیل شده است. کثیف‌ترین اندیشه‌های فاشیستی و نیروهای دست راستی بر مسند قدرت سوار شده‌اند و در پناه رسانه‌ها و میدیای نان‌ به‌نرخ روزخور در حال از بین بردن خوشبینی و امید به بهبود و تغییر آن هستند. اغراق نیست اگر بگوییم در قیاس با دوره انقلاب اکتبر، امروز همان چیزی را تجربه می‌کنیم که بشریت در دوره دو جنگ جهانی از سر گذرانده است.

۳۵ سال پس از شکست بلوک شرق که فقط نامی از سوسیالیسم داشت، و اعلام "پیروزی دمکراسی بازار آزاد"، بشریت شاهد یکی از سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ خود است. سه دهه پس از نعره‌های گوشخراش "شکست کمونیسم" و "شکست سوسیالیسم"، نتایج این "پیروزی" با چیزی جز جنگ، فقر و فلاکت، با نسل‌کشی و میلیتاریسم، آوراگی میلیونی و تباهی زندگی میلیون‌ها نفر در خارومیانه و افریقا و جز با رشد فاشیسم و نژادپرستی، با مرگ آزادی و رفاه و برابری در غرب، تداعی نمی‌شود. ۳۵ سال پس از فریاد "پیروزی دمکراسی بازار" بشریت متمدن به حق مشروعیت "دمکراسی پارلمانی"، "جامعه جهانی" و نمایندگان آن‌ را زیر سوال برده است. امروز به حق این پرسش که کنترل زندگی بشر در دست چه نظام مخوف و ضدانسانی قرار گرفته است، در حال تبدیل شدن به یکی از مساٸل مهم دنیای امروز است. میدان برای دیسکورس چپ، برای عرصه عمل طبقه کارگر و کمونیسم این طبقه باز شده است. جسارت رویای جهانی بدیل و عادلانه که آرمان انقلاب اکتبر بود، دوباره گل کرده است. با بحران سیاسی و فکری که نظام سرمایه‌داری، بویژه متاخرترین الگوی آن یعنی دمکراسی غربی، بدان دچار شده است، طبیعی است که لزوم انقلاب سوسیالیستی و کارگری بعنوان وسیله‌ای برای رهایی انسان و تحول تاریخ واقعی جامعه بشری پا به میدان بگذارد. وقتی سیادت ایدئولوژیک بورژوازی در جهان زیر سوال است و دیگر کسی برای اقتصاد بازار و دمکراسی غربی و صندوق رای در این نظام، به‌به و چه‌چه نمی‌کند، یعنی تٸوری "تغییر بدون انقلاب" منسوخ شده است.

امروز زمان برای برهم زدن توازن قوا میان بورژوازی و طبقه کارگر، میان حاکمان و محکومان مهیا گشته است. دنیای معاصر در بحران و بی‌افقی غوطه‌ور است.  بخش اعظم ساكنين اين جهان دیگر حاضر نیستند از فقر و فلاكت بميرند، قربانى استثمار كشنده و طاقت‌فرساى سرمايه‌دارى، جنگ‌هاى بى‌انتها، ملى‌گرايى و نژادپرستى افسارگريخته، تجاهل مذهبى و سلطه قرون وسطايى آخوند و كشيش و تبليغات مسخ كننده و ارتجاعى ژورناليسم چاكرمنش سرمايه‌دارى باشند. شکست "دمکراسی بازار آزاد" و "نظام پیروز" دنیای دو قطبی، ضرورت سوسیالیسم و انقلابات سوسیالیستی را یک‌بار دیگر روی میز طبقه کارگر و بشریت آزادی‌خواه آورده است.

اگر انقلاب اکتبر امروز موضوعیتی دارد همین نکته است که انقلاب کارگری علیه نظام سرمایه‌داری امر ممکنی است. انقلاب علیه سرمایه‌داری با وحدت اراده طبقه کارگر حول اندیشه‌های سوسیالیستی و به اعتبار حزب کمونیستی خود، کاملا ممکن است. اکنون پس از گذشت صد و شش سال از انقلاب اکتبر، هنوز میلیون‌ها کارگر سوسیالیست و مبارز وجود دارند که برای خلاصی از بردگی مزدی و رهایی از مناسبات سرمایه‌داری مبارزه می‌کنند.