«ابلهامردا عدوی تو نیستم من انکار توام» (احمد شاملو) اخیرا ایرج مصداقی طی برنامه‌ای طولانی در تلویزیون میهن آقای بهبهانی پس از توهین‌های شخصی به من، همه کمونیست‌ها و مجاهدین و همه مبارزان سرنگونی جمهوری اسلامی را ناسزا‌باران کرده است. مصداقی از مقاله و نقدی که من پیرامون دو فیلم سرهنگ ثریا و بچه‌های اشرف نوشته‌ام، و از جمله خارج کردن کودکان از پایگاه نظامی اشرف توسط سازمان مجاهدین را امری انسانی و لازم دانسته‌ام، برآشفته و آن را بهانه‌ای برای این فحاشی‌ها و عقده‌گشایی‌ها قرار داده است.
نزدیک به نیم قرن مبارزه بی‌وقفه برای آزادی و براندازی سرمایه‌داری، فعالیت در حزب کمونیست ایران(در ظرفیت عضو کمیته مرکزی) و کومه‌له و فعالیت در حزب کمونیست کارگری ایران(در ظرفیت کمیته خارج از کشور حزب)، هم‌چنین فعالیت در انجمن قلم ایران در تبعید(در ظرفیت دبیر انجمن قلم) و کانون نویسندگان ایران در تبعید(در ظرفیت دبیر کانون و سردبیر نشریه آن)، سردبیر نشریه بامداد، به‌علاوه نگارش سی جلد کتاب، فعالیت و همکاری نزدیک در انتشار د‌ست‌کم ۱۰ روزنامه و نشریه، صدها سخنرانی و مصاحبه در ده‌ها رادیو و تلویزیون و انتشار مقالات مختلف، سابقه و چهره سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی مرا در معرض شناخت بسیاران در داخل و خارج از ایران قرار داده است. به همین جهت، هیچ نیازی به پاسخ‌گوئی به توهین‌های شخصی مصداقی به خودم نمی‌بینم.
اما در این‌جا وظیفه خود می‌دانم که مختصرا به چند نکته در مورد علل ناسزاگوئی روزافزون وی به کمونیست‌ها و دیگر نیروهای آزادی‌خواه و سرنگونی‌طلب، به‌خصوص در دو سال اخیر به پردازم.
مصداقی، به‌خصوص در دو سال اخیر، منظمنا و بارها جانب‌داری خویش را از سلطنت و رضا پهلوی اعلام کرده و نشان داده است. همان‌طور که فعالیت‌های اکثریت سلطنت‌طلبان همکار شاهزاده در گذشته و دو سال گذشته نشان داد پیوستن به این جریان شروطی روشن دارد. درست کردن تاریخی مملو از دروغ در مورد شرایط زندگی و آزادی مردم در دوران سلطنت پهلوی‌ها، اظهار طلب‌کاری از مردم به‌خاطر برانداختن سلسله پهلوی در سال ۱۳۵۷، کتمان قتل و شکنجه مردم و آزادی‌خواهان در زمان آن‌ها، توهین به کمونیست‌ها، آنارشیست‌ها، مجاهدین و حتی برخی از جمهوری‌خواهان و مشروطه‌خواهان غیرشاه‌الهی و بالاخره توسل به راست‌ترین دولت‌های سرمایه‌داری برای کسب مقبولیت، از جمله این شروط هستند.
مصداقی و رسانه‌هائی که پلاتفورم خود را بی‌مهابا در اختیار وی می‌گذارند، در تلاش برای پیدا کردن جائی در کنار سلطنت‌طالبان، باید تعهد خود به این شروط را بارها و بارها صراحتا اعلام کنند و در عمل نشان دهند. مصداقی سخت مشغول این کار است. سخنان اخیر وی در خدمت همین هدف است. او برای پیدا کردن جائی در کنار شکنجه‌گرانی مانند پرویز ثابتی، قاتل بیژن جزنی، خسرو گلسرخی، کرامت دانشیان، صمد بهرنگی و صدها روشنفکر و آزادی‌خواه ایرانی، در اتوبوس رضا پهلوی حاضر به هر کاری است. هدف ناسزاگوئی‌های اخیر او هم همین است. اما در این راه، وی برای پیدا کردن صندلی‌ای در این اتوبوس باید خوش خدمت‌های بسیار بیش‌تری به سلطنت‌طالبان و... بکند.
البته شاید برای ایرج مصداقی، مناسبت‌تر و بهتر آن است که کمی هم به همکاری و خوش‌خدمتی‌هایش با حاجی داوود رحمانی و اسدالله لاجوردی، این قصابان زندان‌های جمهوری اسلامی در دهه شصت را به یاد بیاورد و این قدر به نیروهای چپ و کمونیست و آزادی خواه سرنگونی‌طلب جمهوری اسلامی این همه پرخاشگری و اهانت و پرونده‌‌های نکند؟!
آیا دور و بر این شخص کسی نیست که به او بگوید: آقای محترم راننده این اتوبوس نتوانست حتی استارت بزند! رساندن مسافران به مقصد پیش‌کش شما!
شنبه بیست هشتم بهمن ۱۴۰۲-هفدهم فوریه ۲۰۲۴