سوالات سر گشاده از ۴۲۰ مصلحی که اعلامیه «آتش خیزش ظرفیت آن‌را دارد که به‌سرعت سربرکشد» (۱) را !امضاء کرده اند

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

از آنجایی که نویسنده با برخی از امضاکنندگان رابطه اخوت، با گروهی رابطه همکاری و به جمعی احترام بخاطر عدم مشارکت در قدرت دارم، این مجموعه سوالات را بنام خود «هستی» بخشنده مهربان آغاز می کنم! هستی که به موجودات زنده و انسان ابزار ساز، جان و آب و هوا و خوردنی داد و انسان «خالق»، نان و مسکن و آبادی و شهر ساخت! با احترام به شما ذکر این نکته در آغاز و قبل از طرح سوالات را بی فایده نمی بینم که، برای من هیچ نامی بجز «انسان و زندگی و آزادی» استحکام لازم و کافی جهت آنکه بنامش بگویم و بنویسم و برایش عمل کنم، ندارد!

براستی شما بزرگ مصلحان جامعه ایران چگونه است که از یک سو از دولت دینی و بدعت «جمهوری اسلامی» و سوءاستفاده از باورهای مردم اعلام بیزاری می کنید و از سوی دیگر بنام کلام ۴۲۰ انسان زنده را با نامی مجهول آغاز می کنید؟
آیا براستی بر این باورید که اعلان باورهای فلسفی شما ۴۲۰ فرهیخته، بر اعتبار هشدار همگانی شما می افزاید؟
یا شاید شما بزرگ مصلحان، ملحدانی همچون این قلم ریزنقش را مخاطب خود نمی دانید!
براستی آغاز یک هشدار جدی به بالا و پایین جامعه جهت تعقیب و تحقق اهداف انقلاب مظلوم بهمن‌ماه و حفظ و تداوم بهین زندگی آزاد و برابر در مجموعۀ ۱۰۰ میلیونی از ساکنان ایران، با امضای شما ۴۲۰ مصلح زنده و شناخته شده تاثیر کافی ندارد که نصایح سرگشاه شما به جهانیان، به یک نام مجهول برای آغاز نیاز دارد؟
آیا با نام یک موجود ناشناس، هشداری تاریخی و حیاتی را آغاز کردن، به نوعی تخفیف و حتی سلب هویت از خود امضاکنندگان، منتهی نمی گردد؟
براستی برای شما چه ارزش و یا ضدارزشی وجود دارد که خواننده بداند که این هشدار سرگشاده از طرف ۴۲۰ خداشناس نوشته شده است؟
براستی برای خود شما فرزانگان، چه تفاوتی دارد که گوینده کلام «حق» خداشناس و یا ناخداشناس و یا حتی همچون من ملحد از بنیان مخالف هرنوع خرافات و اوهام غیرعلمی، از هر مدل آن باشد؟
خب از این سوالات که بگذریم، آنچه شما بزرگواران بر کاغذ آوردید، بی تردید از خود شماست و هیچ ارتباطی با «مجهولی» که با نامش آغاز کردید، ندارد!
نوشته شما مجموعه آرزوهایی بس زیبا و دوست داشتنی برای نجات مجموعه ۱۰۰ میلیونی ایران هستند. ارزوهایی هستند که نه تنها اکثریت عظیم تولیدکنندگان ایران، بلکه این آرزوهای زیبا، در سراسر جهان ۸ میلیاردی، مورد تایید و درخواست اکثریت عظیم تولیدکنندگان هستند!
شما بدرستی می نویسید:
«در شرایط بحران مشروعیتِ حاکمیت و دولت، راه گذار خشونت‌پرهیز و دموکراتیک به‌طور طبیعی‌، مراجعه به آراء ملت با برگزاری نوعی همه‌پرسیِ آزاد است. هدف، طرح این پرسش ساختاری است که آیا بازبینی، تغییر یا تدوین قانون اساسی امری ضروری است یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت مردم، تشکیل مجلسی مرکب از نمایندگان ملت از طریق انتخاباتی آزاد و سالم، برای تدوین منشورِ نظامی قانون‌-بنیاد ضروری خواهد بود تا سرانجام با همه‌پرسیِ ملی به تصویب نهایی برسد. این مهم اما تنها از راه تشکّل‌یابی، ساماندهی و متشکل شدنِ جامعهٔ مدنی در همهٔ سپهرهای صنفی، اجتماعی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی و هنری، ممکن و میسر خواهد شد»

بزرگان مگر در این جهان ۸ میلیاردی، انسانی سراغ دارید که سازماندهی مستقل خود و برگزاری انتخابات آزاد و برگزیدن مسولان مملکت، از بالا تا پایین کشور، با رای آزاد و مخفی و مساوی خود را آرزو نکند؟
شما مصلحان در جایی دیگر می نویسید:
«با توجه به اهداف تاریخی و بنیادی نهضت‌های‌ معاصر ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن و مطالبات مرکزی آن‌ها همچون آزادی، استقلال، جمهوری و حاکمیت قانون‌-بنیاد‌ و با توجه به چرخش‌ها و انحراف‌های روی‌داده در نظام‌ های پساانقلابی و بازتولید استبداد سیاسی‌ و دینی به‌شکل‌های دیگر، جامعهٔ مدنی ایران راه برون‌رفت از بن‌بست کنونی و بحران‌های تودرتو را‌ گذار دموکراتیک خشونت‌پرهیز می‌داند»
و به عبارت دیگر بزعم شما، انتخابات آزاد بهترین گزینه برای حفظ حیات و تداوم انقلاب مظلوم بهمن ماه است!
گویی شما در این سال‌ها اگر چه در قدرت نبوده اید اما در بطن جامعه ایران هم زندگی نکرده اید!
یا شاید من نوعی از ایران دور بوده ایم و تحت تاثیر اطلاعات غلط ناشی از انقلاب ارتباطات و جهان موازی، دستخوش خیالات مبهم و اسفبار شده ایم!
بزرگواران، براستی چه کسانی باعث شدند که انقلاب مظلوم بهمن ماه؛ که می رفت تا آخرین و سپیدترین انقلاب تاریخ بشر باشد و بر منطقه و جهان اثر گذارد؛ سر زا گردن زده شود؟
آیا بجز این است که شیعه تمامیت گرای اثنی عشری حاکم، ولایت فقیه بر سفیه و «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش» را بدعت نهاد تا گردن انقلاب نوزاد مظلوم بهمن‌ماه را از بیخ بزند؟
مگر تایید بیش از چهار خمس جامعه آن روزگاران؛ از جمله خود شما ۴۲۰ تن؛ و «تقلید» کورکورانه امروز یک خمس جامعه، باعث ابداع و تا همین امروز تداوم ناجمهوری نااسلامی تمامیت گرای تبعیض زای مردم ستیز، نشده است؟
مگر مسبب نابودی همه ارزش های انقلاب مظلوم بهمن ماه؛ جهت کسب آزادی و استقلال و برابری حقوقی شهروندان؛ همین حاکمیت کنونی نمی باشد؟
مگر همین کلان بدعت و جعل آیات و احادیث و روایات، باعث کشتن آزادی و حذف یک به یک آزادیخواهان برابری طلب نشده است؟
باری براستی شما از چه و با که سخن می گویید؟
برای شخص من تردیدی نیست که بند بند نصایح شما به حاکمان ظالم که ظلم نکنید و به محکومان گرسنه و ستمدیده که «خدای ناکرده» انقلاب نکنید، برای تضمین صلح و بقای این مجموعه ۱۰۰ میلیونی ست. مجموعه ۱۰۰ میلیونی بسیار ثروتمند که حاکمان و محکومان در آن می زیند. مجموعه ای که در آن حاکمان در بهترین حالت خمسی از جامعه و محکومان چهار خمس جامعه هستند. مجموعه ای ۱۰۰ میلیونی که در آن همه ساکنان هم حق زندگی آزاد و هم حق برابری حقوقی دارند!
من نوعی که در پایان عمر در حسرت بازگشت به ایران می سوزیم و می سازیم، به نصایح شما اندیشمندان ارج می گذاریم اما در همین زمان، این سوال اساسی برای من نوعی مطرح می شود که به تجربه ۴۴ سال گذشته، حاکمانی که در عرض حکومت خود هر روز آزادی را محدودتر کرده اند، اگر یکبار دیگر به نصایح شما مصلحان برای نجات این مجموعه وقعی ننهند و برای ادامه وضع موجود بهر قیمت، بازهم بگیرند و بازهم بزنند وبازهم بکشند، آیا از نظر شما اکثریت چهار خمسی مخالف کلان بدعت ناجمهوری نااسلامی «حق» دارند؛ بر طبق اعلامیه جهان‌شمول حقوق بشر و حق قیام برعلیه جباریت؛ انقلاب دیگری بپا کنند؟
مصلحان بزرگوار، این کوشش شما که بی تردید از وجدانی دردمند تراوش کرده است، نه تنها هشدار نهایی و اتمام حجت با حاکمان بلکه اتمام حجت با خود شما ۴۲۰ تن و دیگر مصلحان اجتماعی ست. بعبارت دیگر اگر کلان بدعت ناجمهوری نااسلامی، به اصلاحات مورد نظر شما تن ندهد، ناچارید یا باب اصلاحات را ببندید و یا دست از نصیحت خیرخواهانه ضدانقلابی انسان هایی که غم سیر کردن شکم و تربیت و آینده نورچشمان خود را دارند، برای همیشه دست بردارید!

(۱)
آتش خیزش ظرفیت آن‌را دارد که به‌سرعت سربرکشد (iran-emrooz.net)