اعلامیه حزب حکمتیست

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

در "روز جهانی مبارزه علیه خشونت برزنان" علیه نظام مبتنی بر خشونت! خواهران میرابل، ماریا، آنتونیا و پاتریا اولین قربانیان خشونت در نظام سرمایه داری نبودند و آخرین آن هم نیستند. خشونت علیه زنان از جمله نتیجه موقعیت فرودست زن در جامعه است. این فرودستی تاریخی بسیار وسیع تر از سرمایه داری دارد اما تداوم خشن آن در نظام امروز، دیگر مستقیماً به نیازها و منفعت این نظام پاسخ میدهد. نظامی که علیه برابری و رفع تبعیض است، اگرچه تحت فشار مبارزات اجتماعی گامهائی عقب رود اما نمیتواند منادی مبارزه با خشونت باشد.

این نظام در تمام جوارح جامعه از اقتصاد و سیاست و فرهنگ تا قانون و خانواده و مناسبات اجتماعی مبتنی بر خشونت است. از روز کشته شدن فجیع خواهران میرابل توسط رژیم تروخیلو در دومنیکن تا اینکه سازمان ملل تحت فشار کمپینهای زنان روز ٢٥ نوامبر را "روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان" اعلام کند، قریب چهل سال طول کشید. در دو دهه گذشته کنفرانسها برگزار شده، پروژه های آموزشی و فرهنگی و بعضاً لایحه ها آمده و رفته است، کار لابیستی زیادی صورت گرفته است. واقعیت بیرونی اما بشدت زشت و خشن تر از همیشه است. آمار خشونت بر زنان هر روز بالا میرود. خشونت که بجای خود، برده داری در اشکال مختلف احیا شده است. جنگ و میلیتاریسم خشونت علیه انسانها و بطور ویژه خشونت علیه زنان را بشدت افزایش داده است.
خشونت در مغز استخوان مناسبات اقتصادی و اجتماعی کنونی است. خشونت از اشکال زمخت و قرون وسطائی تا خشونت کلامی علیه روان و شخصیت زن، خشونت در بازار کار تا خانه و روابط خصوصی و هر منفذ جامعه بیداد میکند. خشونت امری بیولوژیک و صرفا مردانه نیست، مسئله ای اقتصادی و اجتماعی است. اگرچه مردان سهم بسزائی در اعمال خشونت دارند اما خشونت صرفاً مردانه نیست، اینطور نیست که مردان مادرزادی و ژنیتیکی عیبی دارند که باید خشونت کنند. خشونت زنانه و مادرانه هم بوفور وجود دارد. خشونت خروجی مناسبات نابرابر اجتماعی است که خود را در همه اشکال و ظرفیتها نشان میدهد. در عین حال به درجه ای که جنبش های اجتماعی برای برابری زن و مرد گسترش یافته اند، قربانیان خشونت چه زن و چه مرد به صف مبارزه علیه تبعیض و خشونت پیوسته اند.
ریشه ها و دلائل گسترش خشونت در دنیا را از جمله باید در فقر، جنگ، مهاجرت، باندهای قاچاق و شبکه های صنعت فحشا جستجو کرد. فقر شخصیت افراد را خرد میکند، احترام افراد را پائین میاورد، خشونت نسبت به آنان را صد چندان میکند. جنگ یک منبع مهم خشونت است. زنان و کودکان بیشتر از مردان قربانی خشونت و تجاوز در جنگ هستند. فحشاء پدیده ای قدیمی تر از سرمایه داری است، اما در جوامع کنونی به یک صنعت پرسود و بسیار خشن تبدیل شده است. قاچاق زنان و کودکان و مسئله بردگی جنسی یک معضل لاینحل در دنیای امروز است. باندهای قاچاق انسان، زنان و کودکان بخت برگشته را به بازارهای برده فروشی منتقل میکنند. کارگران مهاجر زن و مرد در کشورهای حاشیه خلیج، کارگران منازل زن در کردستان عراق تحت خشونت مستمرند.
جامعه ای که براساس نابرابری، تبعیض وحشیانه، بیعدالتی، و استثمار فرد از فرد سازمان داده شده است، نمیتواند عاری از خشونت باشد. نظام مبتنی بر بردگی مزدی مبنا و علت پایه ای خشونت است. از اینجاست که کوه ثروت از یکسو و دره فقر از سوی دیگر دهان میگشاید، نابرابری و تبعیض در مغز استخوان مناسبات اجتماعی جاخوش میکند، سنت و اخلاقیات و قوانین و حقوق جان میگیرند. در این چهارچوب است که بالا به پائین زور میگوید، دولت به شهروند، سرمایه دار به کارگر، مرد به زن، رئیس خانواده به افراد خانواده، مادر و پدر به فرزند، و هر کسی که دستش میرسد دیگری را زیر میگیرد. در جامعه ای که دزدان و ریاکاران عالینجاب اند و مردم کارگر و زحمتکش حتی بحساب نمی آیند، واضح است که خشونت هر روز گسترش می یابد. این مناسبات نابرابر برای ادامه حیات خود فقط به خشونت فیزیکی و جنایت متوسل نمیشود بلکه به ایدئولوژی توجیه گر وضع موجود نیز نیاز دارد. باید قربانیان خشونت قبول کنند که شرایط مشقت بارشان "طبیعی" است.
ما برای برابری و رفع تبعیض، برای واژگونی نظام مبتنی بر خشونت و برای ایجاد جامعه ای آزاد و برابر و عاری از هر نوع خشونت تلاش می کنیم. مبارزه علیه تبعیض براساس جنسیت و نظام مردسالار و تلاش برای بهبود مستمر در قلمرو حقوق و قانون و امنیت زنان یک امر مهم و تعطیل ناپذیر ماست. درعین حال ما مرتبا تاکید می کنیم که اولاً تحمیل هر ذره بهبود در گرو مبارزه ای انقلابی است و ثانیاً موکداً باید بدانیم تا این مناسبات نابرابر و ضد انسانی وجود دارد، خشونت در اشکال مختلف از جمله خشونت علیه زنان و زن کشی بازتولید می شود. در مناسبت ٢٥ نوامبر، بر گسترش اعتراض و مبارزه توده ای علیه دولتهای سرمایه داری و علیه تبعیض و نابرابری و خشونت تاکید می کنیم.
نابود باد نظام مبتنی بر خشونت!
آزادی، برابری، حکومت کارگری!
حزب کمونیست کارگری - حکمتیست
٢٧ آبان ماه ۱۴۰۰- ١٨ نوامبر ۲۰۲۱

اعلامیه حزب حکمتیست
معلمان زندانی را آزاد کنید!
جای معلم مدرسه است نه زندان!
سیاست جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی آن تشدید سرکوب و خفه کردن صدای مردم معترض است. در یکماه اخیر بیش از چهل فعال سیاسی و اجتماعی و کارگر و معلم و بازنشسته بعناوین مختلف احضار، بازداشت و زندانی شده اند. اتهامات هم از قبل تعیین شده است: "وابستگی و همکاری با بیگانگان"، "ارتباط با نیروها و اعضای اپوزیسیون"، "گفتگو با رسانه های خارجی" و اتهامات مضحکی مانند "اقدام علیه امنیت ملی" و "تشویش اذهان عمومی"!!
بنا به گزارش کانون های صنفی معلمان از جمله "جعفر ابراهیمی از شهریار، محمود ملاکی از بوشهر، مهدی فتحی و غلامرضا غلامی از شیراز ، عزیز قاسم زاده از رودسر، لطیف روزیخواه از جلفا، نصرت بهشتی از مشهد و ناهید فتحعلیان از تهران با وثیقه ها و زندانهای بسیار سنگینی روبرو هستند .#جعفر_ابراهیمی از حق انتخاب وکیل محروم شده است. #محمود_ملاکی با یک میلیارد تومان وثیقه، ۲۵ آبان در بوشهر محاکمه می شود. #مهدی_فتحی بیش از دو ماه است بلاتکلیف در زندان عادل آباد شیراز در بازداشت موقت است و دست به اعتصاب غذا زده است. #غلامرضا_غلامی در شیراز با وثیقه حدود یک میلیارد تومان بطور موقت آزاد شده است. #نصرت_بهشتی معلم بازنشسته به جرم فعالیت صنفی فرهنگیان توسط دادگاه انقلاب مشهد به ۵ سال زندان محکوم شده است. #ناهید_فتحعلیان نزدیک به یکسال است که در زندان اوین در بازداشت موقت به سر می برد. #عزیز_قاسم_زاده فقط به جرم فعالیت صنفی به زودی در داد گاه انقلاب رودسر محاکمه خواهد شد. #لطیف_روزیخواه، پس از یک محاکمه سخت در جلفا در انتظار حکم می باشد".
سرکوب و اعمال فشار امنیتی به معلمان گوشه ای از سرکوب بخشهای مختلف و معترض جامعه است. تهدید بازنشستگان، کارگران فعال مراکز مختلف صنعتی، دستگیری فعالین چپ مانند عسل محمدی و هیراد پیربداقی، دستگیری خانواده ها و وابستگان جانباختگان آبانماه ... ماشین سرکوب بیست و چهار ساعته و سه شیفت کار می کند چون از فردای خود اطمینان ندارند. اما سیاست سرکوب از زندان و شکنجه و اعدام تا کشتار خیابانی همواره وجود داشته و جواب نداده است. گسترش سرکوب و توحش حکومتی از سر استیصال و ناتوانی در پاسخگوئی به سیر رو به گسترش اعتراضات جامعه و وضعیت فلاکتباری است که خود حکومت بانی و مسبب آنست. جامعه هم ناچار است هم علیه سیاست سرکوب و برای آزادی اسرایش مبارزه کند و هم جبهه های مبارزه علیه فقر و فلاکت اقتصادی و حکومت حافظ آنرا را گسترده تر کند تا سیاست سرکوب را تماماً بی خاصیت و در نهایت ماشین سرکوب را درهم بکوبد.
زندانی سیاسی بی قید و بی وثیقه آزاد باید گردد!
مرگ بر جمهوری اسلامی!
زنده باد جمهوری سوسیالیستی!
جزب کمونیست کارگری - حکمتیست
۲۶ آبان ماه ۱۴۰۰- ۱۷ نوامبر ۲۰۲۱

درها را بروی پناهجویان برای ورود به اروپا فوراباز کنید!
تشدید استثمار طبقه کارگر جهانی پس از شیوع پاندمی کرونا، بی کاری میلیونی، تشدید هر روزه فقر و گرسنگی و تبعیض و نابرابری و محرومیت میلیاردها انسان از ابتدایی ترین امکانات زندگی، گرانی سرسام آور، عدم امکان تامین حداقل حق معیشت، بی خانمانی، تشدید سرکوب جوامع انسانی توسط حکومتهای ارتجاعی در منطقه، گسترش درگیریهای قومی و نژادی و مذهبی، فقدان آب آشامیدنی و حداقل امکانات پزشکی و بهداشتی، نابودی محیط زیست که خود نشان از کارکرد استثمارگرانه شدید کاپیتالیسم است، . . . و از سوی دیگر جدال و کشمکش اقتصادی و سیاسی و عملکرد نظامی مستقیم و یا نیابتی قطب های اصلی سرمایه داری، تولید کنندگان واقعی روزانه هزاران پناهجو در جهان غیر قابل تحمل و ساخته و پرداخته شده سرمایه داری می باشند!
در سایه وضعیت غیر قابل تحمل حاکمیت سرمایه بخصوص در خاور میانه، میلیونها انسان در منگنه کشمکشهای جدید قطب های جهان سرمایه داری پس از شکست هژمونی آمریکا و شکست پروژه نظم نوین جهانی و در سایه مماشات دول اروپائی و آمریکا با حکومتهای دیکتاتوری و اسلامی در خاور میانه متشنج، راهی دیگری نمی بینند بغیر از اینکه محل تولد و زندگی خود را ترک و راهی سرزمینهای ناشناخته ائی شوند که در آن امید یک زندگی انسانی تری را ممکن ببینند.
مهاجرت از پس وقوع فجایع طبیعی و تغییرات اقلیمی با تاریخ جوامع بشری همیشه همسان بوده است. اما فرار و مهاجرت میلیونی امروز ماحصل مستقیم مناسبات تولید سرمایه داری جهانی است که زندگی و معیشت میلیاردها انسان را با مخاطرات جدی روبرو کرده است. با تولد عصر سرمایه، مرزهای سیاسی ساخته شده حکومتهای حافظ سرمایه هر روز با سیم خاردارها و قوانین و کنوانسیونهای بیشتری، مهاجرت طبیعی و فراریان از استثمار و سرکوب حکومتهای حافظ سرمایه را غیر ممکن تر و پر مخاطره تر کرده است! امروز و پس از فروپاشی بلوک شرق و پایان جنگ سرد و سوت انتهای "کنوانسیون ژنو"، میلیونها فراری، قربانی جانی و مالی سیاستهای دولتهای اروپائی و آمریکائی و باج بگیران آنان شده اند.
اخبار و گزارشات حاکی از آن است که دستکم 11 پناهجو بهمراه نوزادان و کودکان شان گرفتار در مرز بلاروس و لهستان و در آستانه شروع زمستان از فرط سرما و بی حفاظتی تا به امروز جان خود را از دست داده اند. اروپای غربی در این وضعیت اسف بار، بجای ارسال کمک و درخواست بازکردن مرزهای لهستان و بلاروس، انگشت اتهام اش را بسوی لوکاشنکو نشانه گرفته است و او را مسبب گرفتاری هزاران پناهجو معرفی میکند! بطور حتم لوکاشنکو برای گرفتن امتیازاتی و یا حداقل باجگیری از اروپای غربی سرنوشت هزاران کودک و پیر و جوان را ببازی گرفته است ولی مقصر اصلی در تولید میلیونی پناهجویان فراری از افغانستان، ایران، عراق، سوریه و دیگر جا در خاور میانه نیست. مقصر اصلی سرمایه داری است که زندگی هشت میلیارد انسان را به تباهی و طبیعت و محیط زیست و حیات در کل سیاره زمین را تا مرز نابودی کشانده است.
تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست بستن مرزها بروی پناهجویان فراری را بشدت محکوم میکند و خواهان حمایت فوری اروپا و مردم مترقی و انساندوست از همه پناهجویان گرفتار در مرز بلاروس و لهستان است. از نظر ما همه فراریان از حکومتهای استبدادی حافظ سرمایه، مثل جمهوری اسلامی، فراری سیاسی و بنابر این پناهنده سیاسی اند و باید بلافاصله مورد حمایت و پوشش قرار گیرند. ما جهان سرمایه و مناسبات ناعادلانه سرمایه داری را مقصر اصلی تولید میلیونی پناهندگی در سراسر دنیا میدانیم و خواهان برچیدن مرزهای سیاسی و غیر طبیعی برای عبور آزاد فراریان از حکومتهائی ارتجاعی مانند جمهوری اسلامی و طالبان ایم.

#زنده_باد_همبستگی_جهانی
20/11/2021
از طرف تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست
نادر شریفی