زنده باد ٨ مارس روز جهان زن!

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

مرگ بر جمهوری اسلامی ، مرگ بر نظام سرمایه داری، زنده باد سوسیالیسم! (گفتگوی سوسیالیسم امروز با ٨ نفر از فعالین حزب سوسیالیست انقلابی و فعالین جنبش آزادی زن ایرانی و افغانی مقیم داخل و خارج کشور)
سوسیالیسم امروز: به ٨ مارس، روز جهاني زن نزديك ميشويم، روزي كه هم جشن و سرور همبستگی به مناسبت تحمیل حداقل های از دستاوردهای در زمینه حقوق زنان به نظام سرمایه داری و ارتجاع مذهبی هست، و به ویژه در عين حال روز اعتراض و خشم بر حق جهاني به تداوم نابرابری و اعمال ستم بر زن در اقض نقاط جهان حاکم سرمایه به ویژه در کشورهای عقب مانده تحت حاکمیت اسلامی.

شما چه راهي براي رسيدن به خاتمه دادن به این ستم و تبعيض غير انساني در نظر دارید، كه روشن است باني آن در عصر حاضر نظام طبقاتی حاکم سرمايه داري جهان امروز است که از کانال دولتهایشان و از راه تقویت و بازتولید مداوم جنبش ها و احزاب و سنن و فرهنگ پوسيده مذهبي، مرد سالاری و نژاد پرستي و دست راستی آنرا تداوم میدهند ؟ در ايران تحت حاكميت سياه حکومت اسلامي ضد زن چكار بايد كرد؟
دانش: بگذارید مستقیمان از ایران شروع کنم. اعمال ستم ها و بی عدالتی های که در چهارچوب قانون نظام جمهموری اسلامی ایران نهادینه شده است به موارد زیادی بستگی دارد، ازجمله اینکه چون قانون حمایت از خانواده برگرفته از شرع اسلامشان می باشد و رسم و رسوم بر گفته از دوران قرون وسطایی برای زنان را بعنوان عرف جامعه به روح و ذهن ما ایرانیها تزریق نموده اند، و چنان در تک تک سلولهای نه تنها جامعه ذکور بلکه در اغلب مونثها نیز جا خوش کرده که باید تلاشهای فراوانی کرد تا از خماری این جهل کمرنگ شویم. نمانده این حکومت متکی به قوانی دین ضن ستیز گام اول این رهایی خواهد بود.
من به خاطر موقعیت شغلیم با زنان شکنجه شده ، زنان "بدسرپرست"، زنان طلاق گرفت، زنان مجبور شده به فحشا، زنان نیازمند و ناتوان، در ارتباط مستمر هستم ، اگر به پرونده هایی که سالیان سال این زنان در روح و ذهن خود بایگانی کرده اند رجوع کنیم میفهمیم که چه ظلمهای بزرگی و چه بی عدالتیها درد آوری و چه آسیبهایی عمیقی از ناحیه پدر و برادر و شوهر و فرزند پسر و....بر روح و جسم اینان حک شده و از ترس "ابرو"، همان ابروی واپسگرای که نظام حاکم رواج داده است، آنرا به زبان نیاورده اند.
در عین حال خوسبختانه در موارد قابل توجه ای زنان ایران به شرایط حاکم به اعتراض بر خواسته اند و آگاهتر شده اند. من این را از طریق دیدن تعداد پرونده هایی که زنان در آن شاکی هستند بیشتر فهمیدم. زنان الان مطالبات خود را صراحتا بیان می کنند و از مراجع قضایی تقاضای رسیدگی به خواسته هایشان را دارند، هر چند ما میدانیم این مراجع ‌قضائی نیز خود پیرو قوانین حاکم و بخشی از حاکمیتی هستند که این شرایط را بر زن تحمیل کرده اند. در بیشتر موارد می بینیم در صورت تهدید و فحش و ضرب و‌جرح و بی احترامی فورا شکواییه تنظیم می کنند و از دادگاه خانواده درخواست حضانت و قیمومت می نمایند، تقاضای منزل مسکونی مستقل را دارند. و بعضا وارد بازار کار و تجارت شده اند و خودکفا و کارافرین هستند.
لذا با وجود قوانین جمهوری اسلامی که زن را نصف مرد میداند و آنانرا شایسته برخورداری از حق و حقوق برابر با مرد نمی داند ولی باز زنان به همه مدافعین برابری زن و مرد و به ویژه به همت تلاش و جسارت خود زنان آگاه صحنه مبارزه را ترک نمیکنند و استوار و ثابت قدم ایستاده اند واز حقوق خود دفاع کنند.
را‌ حل پایان دادن به این شرایط را اول گفتم که باید حاکمیت را کنار زد تا بتوان قوانین و فرهنگ و آزادی را برای زن تامین کرد. در ضمن به نظر من مطالعه ،ادامه تحصیل، استفاده درست از دنیای مجازی و رسانه ای، آشنائی به راه هایی پایان دادن به این تبعیضات، شناخت درست دشمنان و مخالفان برابری زن و مرد و... میتواند در راه رسیدن به حقوق زنان تاثیر گذار باشد، همچنان که تاکنون نیز به درجات قابل توجه ای تاثیرگذار بوده است، در پایان روز جهان جهانی زن را به همه زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب تبریک می گویم، نه به تداوم ستم و نابرابری و تبعیض علیه زنان!
آذر کیمیا: از زمانی که مالکیت خصوصی بر جامعه حاکم و ثروت در دست بخش کوچکی متمرکز شد و اکثریت مردم از وسایل تولید جدا شدند ظلم و ستم علیه زنان تحت سیستم پدر سالاری و قوانین بر آمده از مذهب شکل پیدا کرد، و بر اساس آن حتی مالکیت بر روی زنان به قانون تبدیل شد. از آن زمان زنان در عمل به اعضای درجه دوم جامعه تبدیل شدند و بر همان اساس از حقوق اجتماعی و سیاسی و فردی کمتری نسبت به مردان برخوردار شدند. در ایران تحت حاکمیت نظام ارتجاعی در قانون اساسی علیه زنان و دیدگاه ههای مرد سالارانه حاکم در جامعه زنان در شرایطی بسیار دردناک قرار گرفته اند. همگان میدانند که زنان در ایران حتی از کمترین حقوق فردی خود از جمله حضور در مراجح مهم تصمیم گیری و ادارجات،انتخاب آزادانه پوشش، امکان بدست آوردن کار به ویژه برای زن مجرد خیلی درسر آفرین است، و یا سفر بدون اجازه مرد، امکان تحصیلات مورد علاقه، بر خورداری از حق طلاق و ثروت، و از حضانت فرزند و خیلی حقو اولیه دیگر محروم اند.
هشت مارس تاریخ طولانی دارد، اما هنوز در بیشتر کشورهای دنیا، از جمله در ایران، حتی به اندازه یکصد و چند سال پیش این تاریخ نیز زن از حقوق اولیه اقتصادی. اجتماعی، و سیاسی خود برخوردار نیست. اگر چه این خرافه دین اسلامی شیعه و سنی است تا این سطح موقعیت زن را پائین نگاهداشته است، اما این نابرابری را حتی در پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری و غربی هم می بینیم که در زروق دمکراسی پیچیده شده تا به بدست اوردن برخی از حقوقهای اولیه بنیادهای نابرابری زن و مرد را متوجه نشویم. اینجاست که آزادی زن در گروه پیروزی سوسیالیسم در هر کشوری است!.یک جامعه تا زمانی که زنان در آن کاملا ازاد نباشند نمی تواند جامعه ای آزاد باشد. تا زمانی که نتوان امنیت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را برای زنان تامین کرد، امنیتی برای کل جامعه نیز نمی توان تصور کرد. برای رسیدن به جامعه ای برابر نیاز به مبارزه طبقاتی گسترده ، زترو کردن کل مناسبات حاکم، سرنگون کردن دولت و طبقه حاکمه و ایجاد تغییرات بنیانی در قوانین است.
مینا سحر: چکار باید کرد ..!؟ به نظر من آزادی زن در وهله اول تمام و کامل در گروه سرنگونی این حکومت ننگین جمهوری اسلامی ضد زن و ضد بشریت است ...تنها بعد از سرنگونی این حکومت است میتوان به انقلابی فکر کرد، نه هر انقلابی، که جوابگوی ما زنان تحت ستم سرمایه و ارکانهای فکری و ایدئولوژیکی دین و آیین و نژاد پرستی و و ملی گرایی و ناسیونالیستی اش....!؟
اگر به تاریخ گذشتگان مراجعه کنیم حتی قبل از اسلام هم زنان اگر مطیع مردان و پادشاهان آن زمان نبودند و راه کجی به قول آنها میرفتند با گیوتین سرش را میزدند ... بدین طرتیب ستم کشی زن و برده گی زن تاریخی بس خونینی دارد، حداقل از زمانی که جامعه طبقاتی درست شده است این ستم سیستماتیک و خصلت فرهنگی و اجتماعی بخود گرفته است. حتی در دمکرات ترین کشورها در این قرن هنوز زنان به آزادی واقعی خود نرسیده اند و هنوز خشونت و برده گی به فراوانی در همه دنیا اعمال میشود.
چه برسد در حکومت های کاملا ارتجاعی و سرتاپا ضد زن همچون جمهوری گنداب اسلامی ایران و افغانستان و دیگر کشورهای اسلام زده ...من نمیخواهم که هم پایه انسان مرد باشم من میخواهم فقط بعنوان انسان زن شناخته بشم و انسان باشم ...
راه حل من، حداقل در ایران، اتحاد صف کارگران و آزادیخوان زن و مرد با هدف و پرچم ضد حکومتی و ضد سرمایه داری حاکم و سرنگونی کامل جمهوری جهل جمهوری اسلامی است. تنها جنبش و سیاست و طبقه ای که میتواند درد من زن را جوابگو شود حکومت کارگری و سوسیالیسم است فقط .....
پیش بسوی مبارزه که زندگی است
و مقاومت که زنده بودن است ...
مینا تهرانی: به استقبال ۸ مارس روز جهانی زن خواهیم رفت!، تا وقتی یک دولت قانون مند و مدافع حقوق برابر بطور واقعی و قابل اجرا بر مصدر کار نباشد راه بجایی نخواهیم برد. بطور مثال آزادیهای همسان زنان و مردان را هرگز نمیتوان در نظام سرمایه داری مذهبی که شاهد هر نوع استفاده و سوء استفاده را در مورد زنان و دختران و کودکان را در سطح شهر و در متروها، دستفروشان را در میادین پر تردد شاهد هستیم و موجب هرج ومرج و محیط زیست را زشت و نا خوشایند کرده و تمام اینها حاکی از وضع اسفناک اقتصاد کشور میباشد.
زنان، مادران ودختران امروز باید در تمام عرصه ها حقوق از دست رفته و پایمال شده خود را با بر گرفتن حجاب و پوشش اجباری به میدان آمده و خواهان تغییرات اساسی در قانون کشور شده و برابری حق ارث که یکی از مهم ترین موارد در بروز اختلافات بین خانواده ها و افراد جامعه و اختلاس و فرار مالیاتی گشته و نداشتن بیمه و ترس از آینده و در نهایت نگاه سنتی به روابط خصوصی افراد و حضور زنان در جامعه مهمترین فشار روحی را برای آنان در بر دارد.نکته بسیار بسیار مهم گرانی سرسام آور و هزینه های جاری خانواده ها خصوصا کسانیکه فاقد مسکن و دارای فرزند یا دانشجو هستند با موج عظیم بیکاری سر در گریبانند.
به نظر من تنها راه برون رفت جز یک دولت سکولار و بر کناری جمهوری اسلامی ایران راه دیگری جلو نداریم. و یکبار برای همیشه مردم باید طعم شیرین آزادی و برابری را با چشم باز وبا درایت به این امر مهم ،همتی جانانه به خرج دهند تا آنچه شایسته مردم، به ویژه شایسته زنان کشورمیباشد بدست آوریم.
زنده باد آزادی و برابری
برقرار باد نظام سوسیالیستی
سرنگون باد حکومت ظلم و جور جمهوری اسلامی
پ.سنندجی: به نظر من بیشتر تبعیض و ستم هایی که زنان متوجه آن هستند، ناشی از قوانین اساسی این مملکت است که مستقیما از فرامین اسلام گرفته شده ، و بعضا تاثیر سنت گرایی هایی ست که هنوز به صورت کم و بیش در جامعه اعمال میشود.برای مثال :حجاب اجباری، جدا سازیها از مردسه و دانشگاه گرفته تا جشن و عزا داری،حق ازدواج یک مرد با چهار زن ، حقوقی ضایع شده دوره ازدواج ، بی حقوقی اقتصادی، حضانت فرزندانی که خودت بزرکش کرده ای و زحمتش اساسا بر عهده زن است باز در جدایی ها به پدر داده میشود، یا موانعها بسیار زیاد هنگام سفر و مهاجرت و کاریابی و غیره ‌ که همه و همه با مانع قوانین و دولت و همسر مرد و دیگر مردان خانواده و اطرافان روبرو میشویم. حق طلاق ( مگر در مواردی خاص) صرفا برای مرد است ، بی دلیل و هر زمان که بخواهد ،
زنان در ایران اجازه انجام فعالیت های هنری و فرهنگی یا حرفه ای را ندارند.کم نیستند زنانی که سالها تحت اموزش اساتید نامی موسیقی این کشور بوده اند و به سختی تلاش کرده اند برای فراگیری آن و حال اجازه اجرا در رسانه ی ملی را هیچ ندارند بلکه صدای انها و یا حتی صدای ساز انها ممنوع است مگر در شوخی مضحکی بنام "کنسرت بانوان"!و این داستان هر ایرانی را محروم میکند از دیدن و شنیدن نیمی از این هنر مانند دیدن نیمی از یک نقاشی فاخراما جدا از قانون در درونی ترین لایه های این جامعه رفتارهایی که منافاتی با قانون ندارند و یا حتی بدتر از قانون گاها عمل میکنند .مثلا ازدواج دختری که در همان قانون غیر انسانی که باید حدقل ۱۳ ساله باشد ولی در ۹ سالگی به اجبار از دنیای کودکی وارد زندگی و‌‌حشتناک میشود و مبهوت از این است که ان فرد پدر دوم اوست یا شوهر !، و یا تنها زندگی کردن یک خانم مجرد ( بجز مواردی در تهران و شهر های بزرگ ) اصلا امکان پذیر نیست
وقتی به این همه موانع و معضلات نگاه میکنیم و دیده ایم که حتی چهل سال است از همه را‌های اموزشی و مساجد و مدیا این جنایت ها را نسبت به زن را چنان تحمیل و حتی عادی تلقی کرده اند طوری که بخشی از خود مردم و بخشی از خود زنان خانه خراب هم این فرهنگ را دارند، به راهی بجز: اول مرگ این نظام و و فورا اعمال قوانینی در جهت پایان دادن به این نوع تبعیضات در همه کشور، و اعمال آن قوانین برابری طلبانه با زور به همه مرتجعین و مردان که آنرا نمیپذیرند، تا زمانی که همه مانند انسان به حق انسانی زن برخورد کنند، این کار زروری و بزرگ هم تنها از عهده یک نظام سوسیالیستی بر می آید. زنده باد روز جهانی زن! زنده باد سوسیالیسم!
ماریا یوسفزی: این روز در سراسر جهان طی محافل شانداری تجلیل میشود در این سخنرانی ها سخنان تکراری بنام زنان گفته میشود اما جنبیه عملی ندارد تا جای قانون های های دولتمندان زن ستیزنمیگذارند قانون تطبیق شود متاسفانه در کشور های جنگ زده وفقیر ومذهبی وسنتی اکثر شهروندان کشور از حقوق خوداگاهی ندارند. سنت ومذهب وفرهنگ دلایل شده که همه اقشار پابندی خاص به سنت ومذهب داشته باشند که نمیتوانند از حقوق انسانی که دارند مستفید شوند.برای راه های ازادی برابری وتساوی حقوق زنان ومردان چکار باید کرد؟ اولا برای روشن ساختن اذهان جامعه روشن گری کنند مذاهب وسنت را کنار گذاشت. برای شناخت انسان شناسی مطالعات جدی کنیم. برای برابری ومساوات دست همدیگر بگیرند. مبارزه خسته ناپذیر نمایند. البته مبارزه را از خانه وخانواده شروع کنیم برای این مبارزه جنبش های مردمی نیازبه جوانان وبزرگان ازادیخواه با هم متحدانه بر ضد دولت های سرمایه داری وامپریالستی رشد جامعه کارگری افزایش دهیم. در قدم نخست دین از دولت جدا شود. برای ایجاد دولت سکولر ومردمی باید جنبش ها در سراسر کشور ها بالاخره در سطح جهان این جنبش ها وسعت داده شود.وقتی جنبش هامحکم واستوارباوجود جوانان وزنان ومردان ازادیخواه باشدحقوق همه جامعه پایمال نمیشود همه به ازادی خود میرسند بخصوص زنان در کشورهای تحت ستم قرار دارند.
بخصوص کشور ما افغانستان بیش از ۴ دهه جنگ است. زنان در حالت بدی قرار دارند. همه روزه به دها زن در خشونت های خانوادگی کشته میشوند وهزارها زن به شکنجه روحی وجسمی قراردارند گر چه زنان زنان پنجاه سال قبل نیستند بیدار شده اند زنان از نگاه فیزیکی وجسمی وعقلانی فرقی با مردان ندارند چرا جنس دوم باشند ؟ چرا در تصمیمات خود وخونواده وجامعه ودولت حق شان برابر به مردان نیست؟ متاسفانه زنان زن ستیز در قدرت چوکی های بالا دولت کار میکنند مخالفت قانون منع خشونت زنان شدند. این گروپ زنان قربانی هوس های منافع شخصی در حمایت باند های مافیای شده پول را چشم را بسته است .
تا خود ما زنان برای شکستاندن طلسم اسارت برای بیرون برامدن از ستم به پا نخیزیم جنبش ها راتقویت نکنیم این شکنجه وظلم افزایش مییابد. ماباید مبارزه خود ادامه دهیم که این ستم برای نسل های بعد به ارث نگذاریم .
زنده باد جنبش های ازادی وکارگری و سوسیالیستی که تنها امید و راه رسیدن به آزادی و رهایی زنان است!
پرشور باد مبارزه زنان در سراسر جهان!
سحر صحرائی: ٨مارس روز جهانی زن روز ارزش نهادن به خواسته ها و نظرها و حقوق واقعی وبرتری زنها در مقابل مردان است. 8 مارس روز همبستگی واعتراض جهانی به ظلم و ستم و حق کشی دولتها و مردان ظالم علیه زنان است. روز زن روز مادر روز خواهر همه تلاشی است که بتوانیم نه تنها مساوی بودن بلکه برتر بودن زن را به بهترین وجه به اثبات برسانیم . سعی کنیم جا و منزلت خود را در خانواده پدری به عنوان یک دختر و یک خواهر ودر خانواده همسر یک زن وفادار و دلسوز ویک مادر نمونه برای فرزندانمان باشیم ودر جامعه و محیط کار حرمت و کرامت زن بودنمان را ثابت کنیم که زن نه برای سو ‌‌ء استفاده جنسی و شهوانی مردها بدنیاامده نه برای خدمت کاری ونه اشپزی ونه پرستار بچه! بلکه زن در تمام شئو نات زندگی جاه و منزلت خود را دارد.زن در خانه پدری حامی و پشتیبان پدر وبرادرش است ودر خانه شوهر همسری وفادار ومادری دلسوز و فداکار است. در کل یک زن تکیه گاه و حامی بزرگی برای خانواده اش است. جایگاه ومنزلت یک زن بیش از اینهاست که گفته میشود یا نوشته میشود ولی متاسفانه نابرابری ونامساوی وظلم و ستمی که در حق زنان بوده وهست وکمتر مردی توانسته است ویا خواسته باشد که در حق زن ظلمی نکرده باشد.
این طرز فکر واین طرز تربیت به حکومت وسیستم هر کشوری بستگی دارد اگر یک کشور بتواند مردمش را به درستی به قوانیین زندگی وهمسر داری اموزش دهد ومردان را برای یک زندگی پاک وایدال برای همسر وفرزندانشان پرورش دهد درست مثل یک خانواده.در بعضی از کشورها مخصوصا کشورهای مذهبی وعقب افتاده با اعتقادات خشک ومتعصبانه برای زنها مشکلات زیادی بوجود اورده اند از هر راهی که بتوانند مانع پیشرفت ، ازادی، زندگی مساوی، حق تصمیم گیری برای یک زندگی عادی هستند .قوانین عصر حجری و وحشیانه ای برای زنها گذاشته اند عمل خیلی خیلی وحشیانه ای که به دست مردها انجام میشود :ضرب و شتم فیزیکی شکنجه روحی،خیانت،سنگسار ،دزدیی وخرید و فروش دختران............ در ممالک اسلامی که به اصطلاح دم از حجاب و حق و حقوق زن میزنن " البته حرف مفت میزنن" جنایت وظلم ستم بیشتری دیده میشود .از زنان و دختران برای معامله کثیفشان استفاده مکنند.از بچه های کار وبی پناه مخصوصا دختر بچه های معصوم سوءاستفاده جنسی میشود واکثر انها دچار بیماری ایدز شده اند.ازدواج کودکان زیر ۱۵ سال ودر طی یک سال به طلاق می انجامد که در نتیجه دختری ۱۰ / ۱۲ ساله با یک بچه سرپرست خانواده میشود .با این همه فقر وبیکاری مجبور برای امرا معاش خود و بچه اش تن به خود فروشی میدهد. این است جنایت و کثیفی مذهب حالا هر مذهبی باشد!
امارطلاق امار بیماری ایدز،امار دختر بچه های بی سرپرست، امارزنهای مطلقه بی سر پرست وبیکار، امارزنهای خیابانی، امار زنها و دختران فراری، امار زنها ی معتاد، واز همه دلخراش تر امار ووضعیت زنان ودختران این سرزمین که به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم و تجاوز جنسی در زندانها توسط ماموران و مولا یان مسلمانمان قرار می گیرند. تمامی این جنایات حاصل حکومتی قرون وسطایی، سرمایه داری کثیف ،ضد انسانی،مذهبی اخوندی است که انسانیت وکرامت و ابو هت زن را زیر پا گذاشته .اینجا انسان و انسانیت پشیزی ارزش ندارد اینجا حرمتی برای زن نمانده.متاسفانه عده ای با این وضع کنار امده اندوتن به این خفت و خواری داده اندو مایل به این سوءاستفاده هستند. اگر تمام زنهای دنیا مخصوصا زن ایرانی با هم متحد ویک پارچه و با هم معترض به این وضعیت اسف باروخفت بار و تحقیر امیز می شدند وبا تشکیل کمپ های دفاع از حقوق زن ، میتوانستند به اتحاد با یکدیگر بر این معضل اجتماعی وخانمان سوز غلبه کنند. زنها باید بااتحاد وهمبستگی وگرد همایی با این همه جنایت ونابرابری وتحقیر مبارزه کنند .وضعیت جامعه روز به روز بدتر و سختر میشود وضعیت طاقت فرساست. خودکشی زنان در مقابل زور گویی خانواده و همسران بیشتر شده است.اشتغال شغلی( دفتر داری، منشی گری، نظافت ادارجات، کار خانگی برای ثروت مندان و غیره) برای خانمها بیشتر از مردان است واین یکی دیگراز کثافت کاری های رژیم است تا بهتر بتواند با ایجاد شرایط اجباری و شرط کار و پاول دادن از وجود زنان سوءاستفاده بکنند، واگر زنی تمایلی به پستی وخفتی که انها می خواهند ندهد مورد ازار روحی و جسمی قرار میگیرد یا از کار اخراج میشود.
من به عنوان یک زن ارزشم، کرامتم ، حق وحقوقم،حرمتم، نجابتم ،در مقابل یک مرد مرد سالار مرتجع نه برابری ومساوی بلکه بیشتر از حق این نوع مردها است."من به عنوان یک زن نه برابری بلکه برتری مثبت میخواهم." چونکه همه زندگیم با تحمل نابرابری و استثمار و جنایت به واسطه دولت و سرمایه داران و مردهای واپسگرا بر باد رفته است، باید آنرا جبران کرد تا جامعه یک جامعه آزاد و برابر و انسانی باشد. مرگ حکومت کثیف اسلامی و کلیه مخالکفین آزادی زن راه اول رسیدن به هدفمان است.
شهلا کریمی: درد اول ما زنان آشنا نبودن به حق و حقوق اجتماعي و انساني خود، ناباوري و از خودبيگانگي و حقير شمردن خود در برابر جنس مقابل، و توجه به باور ها و اعتقادات و سنتها و خرافات مذهبي و پيش پاافتاده ي دست بشريت و در نهايت نبود استقلال از لحاظ اقتصاديست. البته درد بزرگتر ما كه ريشه و عامل اصلي در بوجود آمدن اين معضل بزرگ است، ناأگاهي کافی جامعه ي ما بخصوص جامعه زنانست. رهايي و آزادي زن از تبعيض و نابرابري، ظلم و ستم جنسيتي و موارد ذكر شده و درنهايت كسب ازادي و حاكميت بر جسم و ذهن خود در جوامع سرمايه داري و مردسالاري قبل از هر عملكردي ديگر، نيازمند اگاهيست.
اگاهي زنان به حقوق خود بسيار مهم و قابل توجه ميباشد. زناني كه به حقوق انساني خود اشنايند بي گمان خيلي اسانتر خود را از قيد و بند مردسالاري و سرمايه داري و سنتهاي پيش پاافتاده ازاد و رها ميكنند و خودباوري و حرمت نفس از لحاظ رواني و فكري و اتكأ به خود از لحاظ اقتصادي هم در انها بيشتر پرورش مي يابد. بدون شك دستاورد و نتيجه ي مثبت ان نيز نه فقط به نه نفع زنان، به رشد و شكوفايي و سلامت خانواده و در بخش وسيع تر ان جامعه تأثير بسزايي خواهد داشت. چراكه جامعه ايي سالم و موفق است كه در ان همه از حقوق انساني خود به صورت مساوي و برابر بهره مند شوند. پس براي رسيدن به چنين أهدافي تنها اگاهي و تلاش زنان كافي نيست و بدون شك اموزش و نهادينه كردن ان عموميت دارد و در نهايت انچه گفته شد مشروط به اينكه به صورت قانون درايد و قوانين مدني ان بر طبق قوانين انساني نوشته و اجرا و در كلاسها و مدارس و ميدياها به صورت رسمي اموزش داده شود، سرعت رشد و شكوفايي و عملكرد و نتيجه ي مثبت ان در جامعه چشمگير خواهد شد.
باز پخش
منبع: شماره ١١٩ نشریه سوسیالیسم امروز
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید