اسماعیل بخشی اخیرا در محکومیت نسل کشی در فلسطین و جنایات اسرائیل، در متن کوتاهی که خشم و درد در آن موج می زد، سنوار، یکی از رهبران حماس که در شمال غزه، درون خانه ای مورد حمله ارتش اسرائیل قرار گرفت و در جنگ تن به تن با ارتش اسرائیل کشته شد را قهرمان می نامد. این پست اسماعیل بخشی هیاهو براه انداخته است. ناسیونالیست فاشیست ها فحش بارانش کرده اند. بر آنها هرجی نیست. آنها اگر بقدرت نزدیک شوند، اسماعیل یکی از اولین اعدامی هایشان خواهد بود.
اسماعیل بخشی و اسماعیل ها همانگونه که اکنون اسرائیل اسرای فلسطینی را با زنجیر به هم می بندد و به اسارتگاه می برد، به جوخه اعدام سپرده خواهند شد.
محمد آسنگران، سخنگوی کارگری اکس مسلم، در این چند روزه دن کیشوت وار مشغول شمشیر کشی از چپ و راست است؛ سخنان چندان مفهوم نیست، هدف صرفا خراشیدن صورت هر آنکسی است که بخود جسارت داده به ساحت اسرائیل توهین کند. فعالین سرشناس چپ و کمونیست مورد توهین قرار گرفته اند و شاهکار اخیر، حمله به اسماعیل بخشی و اتهام زدن سخیف به اوست. “مرگ سیاسی” اسماعیل بخشی را اعلام کرده و او را وابسته به محور مقاومت خوانده است.
“محور مقاومت” اتهام بزرگی است. محور مقاومت یعنی همکار جمهوری اسلامی. یعنی هم جبهه ای رژیم اسلامی. اینجاست که متوجه می شوید اینها چگونه ترمز بریده اند. در دفاع از اسرائیل هیچ سد و مرزی نمی شناسند. همین جریان چند ماه پیش مرا نیز همکار جمهوری اسلامی نامید. ما نیز موضوع اتهامات اینها بوده ایم. “اسلامیست” و طرفدار جمهوری اسلامی به ما نیز پرتاپ شده است. چرا؟ چون اسرائیل و آمریکا و غرب را محکوم کرده ایم، نسل کشی و قصابی و پاکسازی مردم فلسطین را محکوم کرده ایم. چون کوشیده ایم به یک جنبش همبستگی با مردم فلسطین دامن بزنیم. چون جنبش چپ و کارگری ایران را به دفاع فعال از مردم فلسطین و محکومیت دولت آپارتاید یهودی اسرائیل فرا خوانده ایم.
اکنون سکوت در جنبش کارگری شکسته شده است. پس اینها باید در جلوی صف حمله و هتاکی قرار گیرند. مامور و معذور.
من با اسماعیل بخشی اختلاف نظر دارم. در نظر من سنوار قهرمان توده مردم نیست و من به آن مقام ارتقایش نمی دهم. همانگونه که اگر رهبر سازمان الفتح در این جنگ تن به تن کشته شده بود، اگر خود یاسر عرفات در این جنگ کشته شده بود من به او مدال قهرمانی اعطاء نمی کردم. (البته ناگفته نماند که اسرائیل یاسر عرفات را کشت ولی با سم نه در جنگ تن به تن.) نگرش ما نسبت به قهرمان متفاوت است. در ارزیابی مان از سازمان حماس اختلاف نظر داریم. اما این باعث نمی شود که من وجدان بیدار پشت این کلمات را تشخیص ندهم و به آن درود نفرستم.
یک سال است که جنبش کارگری ایران در هراس از اتهام محور مقاومتی، در هراس از اینکه شاید دفاعش از مردم بیدفاع فلسطین بنفع رژیم جنایتکار اسلامی تمام شود، یا زیر بمباران تبلیغات پرو اسرائیلی در برابر این نسل کشی و قتل عام، این پاکسازی ملی سکوت اختیار کرده بود. از ترس آنکه دفاعش از مردم فلسطین تو جیب رژیم اسلامی خواهد رفت، عملا خودش جنبش مردم فلسطین علیه نسل کشی، نظام آپارتاید و اشغالگر را دو دستی تقیم رژیم اسلامی و جنبش اسلامی کرده است. تمام دنیا در دفاع از مردم فلسطین و در محکومیت اسرائیل و آمریکا بپا خاسته است. جنبش چپ و کارگری ایران ساکت بوده است.
حماس یک سازمان اسلامی است. فاسد است. توسط اسرائیل بمنظور تفرقه انداختن در جنبش مردم فلسطین بنیان گذاشته شده است و با فشار و حمایت اسرائیل از قطرمیلیون ها دلار پول می گیرد. الفتح سازمان دیگری که ادعای رهبری مردم فلسطین را دارد، به همان اندازه فاسد و دزد است. نقشه اسرائیل و آمریکا برای پاکسازی منطقه از هر جنبش قابل توجه سوسیالیستی و چپ و حتی ناسیونالیست عرب، با سازمان دادن یک جنبش اسلامی در منطقه کارساز بوده است. منطقه را نه فقط از نظر ویرانی و کشتار به عصر حجر برده اند، بلکه هر گونه حرکت رادیکال چپ و سوسیالیستی را سابوتاژ کرده اند.
مردم فلسطین دارند دو سره تنبیه می شوند. اول اسرائیل به نمایندگی از طرف آمریکا این سازمان تروریست و اسلامی را ساخته و بجانشان انداخته است؛ بعد به بهانه نابودی آن، بمباران و قصابی شان می کنند. اما طنز تلخ اینجاست که در این میان نگرانی ایدئولوژیک – سیاسی، برخی را در برابر این فاجعه و این سناریوی سیاه منفعل کرده و به سکوت کشانده است. می بینید نقشه اسرائیل تا چه میزان موفق بوده است؟
دفاع از مردم فلسطین و محکومیت قاطعانه اسرائیل و آمریکا امر هر انسان با وجدان، کمونیست و سوسیالیست است. کسانی که از ترس حماس سکوت می کنند یا سست و لرزان دهان به دفاع می گشایند، تسلیم باج گیری تبلیغاتی اسرائیل شده اند. در طول تاریخ تاکنون سابقه نداشته است که جنبش کمونیستی رادیکال و انقلابی از یک جنبش عدالت طلبانه مردمی دفاع نکند.
علیرغم هر اختلاف نظر سیاسی در میان جنبش چپ و کمونیستی کمپین اتهام زنی و اتهام به اسماعیل بخشی باید قاطعانه محکوم شود. بی ربطی این افراد به جنبش چپ و کارگری باید در مقابل همگان قرار گیرد. اینها همان مدافعین پر حرارت “کنفدراسیون کار” رژیم چنجی هستند.
۳۰ مهر ۱۴۰۳- ۲۱ اکتبر ۲۰۲۴
آذر ماجدی