پاسخ حضور خانوادههای دادخواه در آرامستان آیچی سقز و اعتراضشان به نقشه حکومت برای محو آثار جنایت، بازداشت بود. منیره برادران، فعال حقوق بشر، نگاهی دارد به روند تبدیل آیچی به نمادی چون خاوران و نقش آن در جنبش دادخواهی. شاید طعن تاریخ است که حکومتی که در گورستان با سخنان خمینی پایه گذاشته شد، در گورستانی دیگر پایههایش به لرزه درآمده است؛ در آیچی سقز. شعار "ژن، ژیان، ئازادی" در ایران از آن آرامستان زاده شد.
خاکسپاری مهسا ژینا امینی به یک رخداد تبدیل شد. تصویر مهسای در کما بار معنایی بزرگی داشت. این پیکر زخمخورده از خشونت گشت ارشاد نماد مجموعه بدنهای زنانی بود که در بیش از چهار دهه گذشته مورد آسیب و تعرض حکومت واقع شده بودند. آن درد تازیانه و تبعیضها بود که خاکسپاری مهسا ژینا را به یک رخداد تبدیل کرد.
خانواده مهسا روایت حکومتی را نپذیرفت و خواستار آن شد که اعلام کنند در گشت ارشاد بر دخترشان چه گذشته است. دادنامهای که از دهه ۶۰ تکرار شده بود، این بار در یک همنوایی بهویژه با صدای زنان به فریاد سراسری تبدیل گشت، پتانسیل انقلابی پیدا کرد و به عرصههای دیگر گسترش یافت: آزادی پوشش، رفع تبعیضها و تا سرنگونی رژیم. زنانی روسریها را برداشته و در هوا چرخاندند. و زنان خبرنگار بودند، نیلوفر حامدی و الهه محمدی، که نگذاشتند حقیقت پنهان بماند.
در نخستین ساعات پس از خاکسپاری ژینا مهسا امینی، بر مزار او به زبان کردی نوشتند: ژینا جان، نخواهی مرد، نامت نماد خواهد شددر نخستین ساعات پس از خاکسپاری ژینا مهسا امینی، بر مزار او به زبان کردی نوشتند: ژینا جان، نخواهی مرد، نامت نماد خواهد شد
در نخستین ساعات پس از خاکسپاری ژینا مهسا امینی، بر مزار او به زبان کردی نوشتند: ژینا جان، نخواهی مرد، نامت نماد خواهد شدعکس: UGC
از آن روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ آرامستان آیچی دیگر یک گورستان معمولی نیست؛ دختری را در خود پذیرفته که نماد جنبش "زن، زندگی، آزادی" است. این مزار خار چشم حکومتیان است و حال میخواهند به بهانه بازطراحی آرامستان، آن را از انظار عموم دور کنند. وحشت از گورستانهای شاهد جنایت را ما به خوبی میشناسیم؛ از طرحهای تخریب و نابودی خاوران تا گورهای دستهجمعی پراکنده در سراسر ایران.
صبح روز جمعه ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ آیچی بار دیگر شاهد حضور دادخواهان بود. از شهرهای مختلف کردستان خانوادههای جانباختگان جنبش مهسا در واکنش به طرح پنهان کردن مزار او در آنجا گرد آمدند و اعلام کردند: «ما مادران انقلاب کردستان هر نوع تغییر در آرمستان آیچی را محکوم کردە و قاطعانە در برابر کینەتوزی مسئولین مبنی بر پنهان کردن و از دید خارج کردن مزار رمز انقلاب ژینا امینی خواهیم ایستاد و از همەی مردم خواستاریم در برابر این اقدام شرمآور سکوت نکنند.» (سازمان حقوق بشری ههنگاو)
همان دردمندیای که در دادنامههای خانوادههای خاوران بارها شنیدهایم: «از ویرانى و نابودى این گورستان که سند جنایتى بزرگ و نمادی از حافظهتاریخی مردم ایران است، پیشگیرى کنید.» (سایت بیداران)
اخیرا علاوه بر تخریب بخشی از مزار ژینا مهسا امینی در آرامستان آیچی سقز، نیروهای امنیتی مانع ساخت سایهبانی برای این مزار شدنداخیرا علاوه بر تخریب بخشی از مزار ژینا مهسا امینی در آرامستان آیچی سقز، نیروهای امنیتی مانع ساخت سایهبانی برای این مزار شدند
اخیرا علاوه بر تخریب بخشی از مزار ژینا مهسا امینی در آرامستان آیچی سقز، نیروهای امنیتی مانع ساخت سایهبانی برای این مزار شدندعکس: privat
دادخواهی نه تنها از یک سنت تاریخی بهرهمند است، بلکه اکنون یک پایگاه اجتماعی فعال پشتیبان آن است. در ماههای گذشته واکنشهای دادخواهانه را در لحظه لحظه جنبش مهسا شاهد بودهایم. همبستگی و همدلی با خانوادههای جانباخته خود به بخشی از جنبش تبدیل شد. هر معترضی که به خاک میافتاد، گویی پارهای از جان جمعی بود. فرد کشته یا اعدامشده گمنام نمیماند، در آمار گم نمیشد و به عکس شناسنامهای هم تقلیل نمییافت. با فیلم و عکسهای خانوادگی با زندگی آنها آشنا میشدیم و اینها به حافظه جمعی ما راه مییافت. این کار فراتر از مستندسازی معمول است که بعد از جنایت به روایت در میآید، آرشیو کردن هم نیست که در قفسهها خاک بخورد.
تصویر تاریخی حرکت هزاران نفر برای شرکت در مراسم چهلم ژینا مهسا امینی در روز ۳۰ مهر ۱۴۰۱ در آرامستان آیچی سقزتصویر تاریخی حرکت هزاران نفر برای شرکت در مراسم چهلم ژینا مهسا امینی در روز ۳۰ مهر ۱۴۰۱ در آرامستان آیچی سقز
تصویر تاریخی حرکت هزاران نفر برای شرکت در مراسم چهلم ژینا مهسا امینی در روز ۳۰ مهر ۱۴۰۱ در آرامستان آیچی سقزعکس: UGC/AFP
سوگواری هم برگرفته از روح "زن، زندگی، آزادی" شکل و مضمون جدیدی یافته است. در گورستان سرود و شعار سر داده میشود. سنتهای مرسوم و ریشهدار سوگ، مثل یادبودهای هفتم و چهلم، و سنت تنها نگذاشتن مردهها در نوروز امکان و فرصتهایی را برای تجمع و یادآوری فراهم میآوردند و به حرکت تداوم میبخشند. در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ و در آستانه نوروز که خیابان دیگر تپندگی پاییز گذشته را نداشت، مزار جانباختگان در همه شهرها یک بار دیگر مکان اعتراض و تجمع شد و تداوم انقلاب را یادآوری کرد.
یا مثلا گیس بریدن، این آیین سوگواری باستانی که در فرهنگ کردی و لری هم تداوم دارد، به نمایش اعتراضی تبدیل شد، و به ویژه نمادی بود برای زنان کشورهای دیگر که با آن بتوانند همبستگی خود را با زنان ایرانی بیان کنند. بازیکن فوتبال برای نشان دادن همبستگی خود با زنان کشورش، کافی بود حرکت گیس بریدن را در زمین بازی به شکل پانتومیم نشان دهد تا میلیونها انسان در سراسر جهان پیام را دریافت کنند.
در فرم و در نگرش دادخواهی هم جلوههای درخشانی از انساندوستی نمایانتر شدهاند. نمونه آن را در تلاش مادر و پدر کیان پیرفلک برای جلوگیری از اعدام جوان بیگناه دیگری که دستگاه امنیتی برای فرار از مسئولیت خود او را متهم به جنایت کرده، شاهد بودیم.
ولی این بار روایتهای دروغ و تحریف بود که شنیده نشد و در صداهای اعتراضی و حقخواهی گم گشت.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.