ناصر بابامیری: چپ کارگرکارگری و کمونیستهای برگشتی!

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

چپ غیر کارگری و جریانات با القاب کمونیستی رویگردان از کمونیزم، به بهانه منشور رفرمیستی مطالبات حداقلی ...و همایش 22 آپریل کلن، به آغوش رفرمیسم خزیدند. رفرمیزمی که یکسرش سولیداریتی سنتر در غرب، و سر دیگرش در داخل کشور میان لیبرالها و سانتریستها اکثریتی ها و نئوتوده ایهایست. رفرمیزمی که حتی بنوعی رژیم ننگین ایران را از زیر ضربات خطر انقلاب پیشارو به در میبرد. منشور رفرمیستی و همایش کلن، رفرمیستها سانتریستها و چپ گل و گشاد را حول پرچم "همه با همی" گرد هم آورده. اما خواهیم دید، این همه جنجال آفرینی اتحاد پوشالی، در همان فردای پس از همایش، همچون حباب روی آب خواهد ترکید. و هر کدام خطای این شکست و انتخاب سیاسی خویش را به حساب دیگری می نویسد!

خیزش انقلابی شهریور تنها رژیم ایران را وحشتزده نکرد بلکه دول غربی و شرکای منطقه ای آنرا نیز بیش از پیش به تکاپو انداخت تا خیزش انقلابی را از مسیر رفتن بسوی انقلاب از پائین دور و از محتوای انقلابی تهی کنند. بر این اساس به نیابت از جامعه و طبقه کارگر، منشورها، متینگ ها و سیمینار و کنفرانس در دانشگاهها یکی پس از دیگری، بعنوان حربه های زراد خانه جنگ سردی و پسا جنگ سردی دول غربی نیز علیه انقلاب پیشارو تکثیر و وارد این کارزار شدند. تا در وهله اول افق راست پرو غربی را بر خیزش ناظر کند، اگر این حربه موثر واقع نشد، چپ رفرمیست نیز توان و نیروی خود را بسنجد. یکی در رکاب غرب و دیگری هنوز تماما معلوم نیست از کجا تغذیه میکند تنها معلوم است زیر جلکی پروژه ائتلافش را از طریق رایزنی سخنگویان نیمه مخفی و نیمه علنی ستار رحمانی سخنگوی منشور چپ بورژوایی و سخنران نشست راست پرو غربی در دانشگاه استنفورد سانفرانسیسکو جهت مصادره انقلاب(طرفدار پر و پا قرص سولیداریتی سنتر که پشت چپ کارگرکارگری سنگر گرفته)
پیش می برد. هر دو پروژه رسالتش مصادره کردن انقلاب پیشاروست. نه بیم و هراس رژیم و نه دول غربی و شرکایش ناواقعی نبود، و ریشه در رشد مبارزاتی خصوصا یک دهه اخیر داشت که سالانه هزاران اعتصاب و اعتراض کارگری و سایر اقشار فرو دست را بشیوه منطقه ای و سراسری به پیش می برد. راست و چپ بورژوازی خطر بالقوه قدرت گیری جنبش کارگری و کمونیستی با افت و خیزش هایش را می شناسد و شاهد رشد فزاینده آنست و همین تحولات هم موجب شده جامعه طی سه خیزش مداوم و اعتصابات پی درپی به مرحله انفجاری اجتماعی برسد. همین روند هم موجب شد نه رژیم بتواند برغم سرکوب و کشتار بیش از پیش به روزهای قبل از خیزشها برگرداند, و نه دول بورژوازی تا کنون توانسته جهت به هزیمت بردن آن با توسل به جناح ها و گرایشات ریز و درشت خود, روند خیزش انقلابی را از محتوا تهی کند. دول غربی لااقل تا کنون برای پیشبرد پروژه مصادره کردن انقلاب روی گرایشات و جناح های راست سرمایه گذاری کرده بود. اما وقتیکه عملا می بیند گرایشات راست نیروی قابل ملاحظه ای در تحول پیشارو نیستند بعید نیست اینبار روی جناح چپ گل و گشاد و رفرمیستها سرمایه گذاری کند. البته نه بشکل راست پرو غربی بلکه به شیوه مناسب شرایط، سراغ آنها خواهد آمد. هر چند این گرایشات چپ و سانتر هنوز ظاهرا زیر اتوریته دول غربی عمل نمی کنند، اماهر چقدر هم خود را مدافع کارگر و زنان جلوه دهد، نمی تواند اینرا از جامعه ایران کتمان کند، نهایتا افق رفرمیستی را بر جنبشها و خیزش انقلابی ناظر و در در محدوده افق بورژوازی نگه میدارد. در غیاب حضور همه جانبه کارگران در خیزش به مثابه یک طبقه این جناحهای رفرمیست میخواهند خود را بعنوان آلترناتیو به جامعه حقنه کنند. جناح سوسیال دمکراتها و رفرمیست بورژوازی در این کشاکش و نبرد طبقاتی و سیاسی پیشارو وقتیکه فلسفه وجودیش را از رقابت با راست پرو غربی می گیرد، نباید در این به ذره شک کرد در حرف هر چقدر طرفدار انقلاب باشند، اما چون در سدد آشتی دادن طبقات هستند، در عمل متحد فرصت طلبانه بورژوازیند. در دوران جنگ سرد و پسا جنگ سرد هم، جهان شاهد وضعیتی مشابه امروز بود. مهتدیها محصول رویگردانی از کمونیزم آندوره هستند و تقوایی و علیزاده و شرکایشان محصول ایندوره! ...چپ گل و گشاد بی افق بر متن این شرایط در رقابت با راست پرو غربی، توانست تا حدودی دستاورد کسب کند. نخست بخشی از کمپ راست را بسمت خود متمایل کند و ثانیا بخشی از جریانات به اصطلاح کمونیستی را که سالهاست تنها در برنامه و حرف کمونیست مانده اند و در عمل پرچم کمونیزم را کنار گذشته، به دامن رفرمیسم بکشاند! اکنون که منشور راست پرو غربی پهلویچی و پانل و کنفرانسهای کانادا و دانشگاه استفورد( از طرفداران شاه الهی گرفته تا اصلاح طلب رانده شده از قدرت تا ناسیونالیستهای اصلاح طلب) همه بی خاصیت افتاده اند و حتی صفوف طرفدارانش را نتوانسته منسجم نگه دارد و مدام در حال ریزش هستند. بخشی از این راست پرو غرب با جریانهای رفرمیست‌ها و سانتریستها همسو شده اند. نظیر حککا و علیزاده ...که تا چند هفته پیش در بورس کمپ پهلوی بودند، اما نصف راه نومیدانه به کمپ چپ رفرمیستی شیفت کردند! منشور طلب چپ رفرمیستی هم بعد از اینکه منشور رفرمیستی، هیاهو بپاکن، نتوانست حتی صفوف حامیانش را همسو کند، و بخش عمده طبقه کارگر و کمونیستهای واقع بین خصوصا داخل کشور بدرست مخالف آن بودند، سرخورده گشتند! وقتیکه نمایندگان واقعی طبقه کارگر و جنبش کمونیستی از همان روز تولد منشور، نشان دادند این منشور تماما افق رفرمیسم بورژوازی را نمایندگی می‌کند و میخواهد پرچم جنبش کارگری و کمونیستی را بنفع چپ رفرمیستی زمین بگذارد، بخشی از این صف چپ بورژوایی نیز نظیر راست ریزش کرد. بخشی سقوط سیاسی را آگاهانه برگزید، و بخشی هم بشدت سرگردانست و صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته اند و توجیه می‌کنند که حمایت آنها مشروط بوده است! این در حالیست که همه بر این واقفند، حمایت مشروط از منشور با افق رفرمیسم خاک پاشیدن به چشم طبقه کارگر و کمونیست است که بخشا سنگ دفاع از آنرا به سینه می زنند! هیچگاه در تاریخ چنین اتفاقی روح نداده و نمی‌دهد که انقلاب و سوسیالیزم از مسیر رفرمیستی محقق گردد. حامیان به شوق آمده، چشم و گوش بسته خارج کشور وقتی پشت این منشور بشدت آشفته رفرمیستی رفتند در حالیکه تا کنون خود ده ها تناقض از آن بیرون کشیدند، برای تدوین کنندگان این منشور حمایت آنها مثل چک سفید امضا کردن بوده و هست! اما این چپ رفرمیست هم گام به گام جلو می رود هر بار پروژهایش را نظیر راست رو میکند. حامیان منشور رفرمیستی وقتی سخنگویشان که خود را نماینده کارگران معرفی میکند رایزنی های مخفی و نیمه علنیش با راست پرو غربی نمایان گشت. وقتیکه بعنوان سخنگوی منشور رفرمیستی سر از نشست کنفرانس استنفورد سانفرانسیسکو در آورد همین کمونیستهای تجدیدنظر طلب دهان فرو بستند تا بیش از این رسوایی ببار نیاورند! چپ گل و گشاد ایران اعم از لیبرال، دمکراتها و رفرمیستها و سوسیال دمکراتها لااقل از یکصد سال تاریخ خونبار خود هم درس نگرفته اند. نمایندگان بورژوازی و خرده بورژوازی ایران، بدون توجه به تحول تاریخی پرولتاریای ایران و بدون توجه به جدال طبقاتی و سیاسی این دو دوره، همچنان با گستاخی، سخت و سفت و کورکورانه بر نگرشهای کهنه آموزگاران رفوزه خود اعم از کائوتسکی و برنشتاین....می کوبند. بدینجهت آنها همواره با پیگیری تمام طی منشورهای کاغذی، سیمینار و کنفرانس و متینگ های خود، می کوشند برندگی مبارزه طبقاتی و سیاسی را از میان بر دارند و تضادها را آشتی دهند! (استنتاجی از مانیفست کمونیست)

فروردین 1402