ایرج فرزاد: طرح یک توقع

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

خطاب به: فعالان سياسي کمونيست و محافل کارگران سوسياليست! تلاش برای توزیع ادبیات سوسیالیستی، یک رکن و پایه اصلی حزبی کارگری کمونیستی است. بدون متکی شدن محافل سوسیالیستی کارگران به ادبیات مارکسیسم انقلابی، سیر خودبخودی مبارزه طبقاتی حتی به تامین و تضمین مطالبات صنفی منجر نخواهد شد. درست است که انقلاب اکتبر با گسست یک "حلقه ضعیف" در شکاف و جنگ بین جناحهای بورژوازی بین المللی و طرح شعار قطع جنگ روی داد. بازهم باید اشاره کرد که بورژوازی بین المللی در مقایسه با اوضاع جهان پس از انقلاب اکتبر، در "صنعت ضد کمونیسم"، چندان کارکشته نبود و تصور بر این بود که روشنفکران روسیه دارند برای پیشرفت صنعتی و "مشروطه" خویش مبارزه میکنند.

اما با وجود همه اینها، لنین از بدو فعالیت سیاسی خویش به لزوم مسلح کردن کارگران به "آگاهی سوسیالیستی" تاکید داشت. جدل او با "آکونومیستها" که آنان را به خاطر "دنباله روی از سیر حوادث" اپورتونیست مینامید، برای بسیاری از کمونیستها آموزنده بودند. "رساندن" نشریه های حزبی از زوریخ تا قلب شهرهای روسیه و سازماندهی پخش و توزیع "مستقیم" مباحث نشریات یکی از ارکانهای تبدیل شدن به حزب واقعی کارگران در محل کار و زندگی بود. هیچ تردیدی نباید داشت که بدون چنین حزبی که "وجود"ش را کارگران در محافل خود حس و لمس میکنند، و تلاش میکنند که محافل خود را به آن متصل سازند، امکان تصرف قدرت سیاسی در انقلاب اکتبر و به نام انقلاب کارگر و سوسیالیستی غیر ممکن بود. به "نامه کارگران جنوب" که در این شماره بستر اصلی منتشر شده است نگاه کنید تا متوجه شوید یک رابطه دوجانبه بین "طبقه و حزب" و لزوم "پیوند تئوری و آگاهی سوسیالیستی با جنبش طبقه" یک ضرورت بود و کماکان هست.

آن تلاشهای "حزب" همانطور که سیر اوضاع نشان داد، یک "جاده یکطرفه" نبودند. یعنی چنین نبود که حزب لنین فقط خود را موظف به ارائه "خدمات" تئوریک به کارگران سوسیالیست بداند. حتی در جواب به همان نامه کارگران جنوب، لنین در پاسخ مینویسد تنزل ادبیات سوسیالیستی به مفاهیم "قابل فهم" برای کارگران، درست نیست، بلکه این دیگر محافل کارگران سوسیالیست اند که باید سطح شعور و آگاهی "خود بخودی" را تا سطح اهداف کمونیستها و "مانیفست کمونیست" ارتقاء بدهند. از آن پس خود محافل کارگران سوسیالیست روسیه برای پخش وسیعتر نشریات حزبی، چون ایستگاههای یک سیستم توزیع و مانند یک اداره پست عمل میکردند. نه تنها خود آنان در رساندن نشریات از خارج روسیه فعال بودند، بلکه برای تکثیر آنها، خود ابتکاراتی از جمله تهیه امکانات چاپ و توزیع فراهم میکردند. محافل کارگران سوسیالیست روسیه به این ترتیب در پخش و توزیع نشریه حزب کمونیستی، "زحمت" میکشیدند، "خطر" تقبل میکردند و "مایه" میگذاشتند. به این ترتیب نشریه حزب کمونیستی، که راوی و ناقل"تئوری انقلابی" بودند، محصول تلاش دو جانبه حزب و محافل کارگران سوسیالیست و انقلابیون کمونیست بودند. و چیزی که با زحمت و تلاش و مبارزه و فداکاری حاصل شود، به سادگی نه فراموش میشود و نه بی محل. انگلس میگوید هر شهر و محل که صنعتی میشد، همراه با خود پخش و چاپ و توزیع "مانیفست" را توسط خود کارگران، و حتی در غیاب یک "دستور" از "بالا" به دنبال داشت. مانیفست در هر گوشه جهان که کارگر صنعتی حتی درصد بسیار کوچکی از جمعیت برخی جوامع را تشکیل میداد به همه زبانها ترجمه شد.

همه کسانی که دستی در کار دارند میدانند که تلاش برای بدست آوردن "کتب ممنوعه" توسط فعالان انقلابی و در دوره اختناق ساواک، چگونه انجام میشد؟ خود ما یک محفل کمونیستی در سالهای آخر دهه ۱۳۴۰، به محض اینکه خبر میگرفتیم که کتابی "ممنوعه" پیش فلان شخص یافت میشود، آن را تهیه و بین خود تقسیم میکردیم که در تنها شبی که کتاب را "امانت" گرفته بودیم، با کاربن کپی و دست نویسی کنیم. "یک گام به پس.."، "چه باید کرد"، "دولت و انقلاب"، "دو تاکتیک .." را ما به همین شیوه و با رعایت مخفی کاری، پشت چراغ لامپا و با دست نویسی و شب نخوابی حداقل هر تک نفر ما "سه کپی" تهیه میکردیم. وجود فیزیکی تعدادی از ما با این سابقه در جریان اتفاقات کردستان، حقیقتا بر سیر رویدادها و آمادگی تعداد بسیار زیادی برای پیوستن به جنبش واقعی کمونیستی تاثیر قطعی داشت. هیچ شک نکنید که در غیاب آن صف فشرده مسلح به ادبیات انقلابی، ناسیونالیسم کُرد و حزب فعال و در صحنه آن، حزب دمکرات کردستان ایران، "سازش" را به قیمت برخی امتیازات محلی با اسلام سیاسی و در همگامی با جریانات اخوان المسلمین و مکتب قرآن و مفتی زاده چی ها به عمل در میآوردند و از به میدان آمدن تعداد وسیعی فعال کمونیست در صحنه سیاست ایران و کردستان هیچ نشانی نمی بود. مدافعان تئوری انقلابی با دخالتگری خویش در تحولات، در سازماندهی مقاومت مسلحانه و رهبری اعتراضات توده ای، عملا چتری بوجود آورده بودند که در آن فضای بحران انقلابی، انبوهی از زنان و مردان مبارز و سوسیالیست را گرد آورد. در غیاب آن هسته مسلح به تئوری انقلابی، "چپ" جامعه به سوی ناسیونالیسم و سوسیالیسم خلقی "میلیتانت" میچرخید. با وجود اینکه کمونیسم محفل ما هزار عیب و ایراد داشت و از آلودگیهای خلقی و ناسیونالیستی رنج میُبردند، با اینحال صفوف وسیع جوانان شهری و تحصیلکرده و کارگران و زحمتکشان سوسیالیست، کومه له "کمونیست" آن دوره را در آغوش گرفتند، آن را تقویت کردند، به صفوف نیروهای رزمی آن پیوستند و در تشکیلات مخفی نقش کارساز برعهده گرفتند و از قرق کردن میدان مبارزه سیاسی در کردستان به عنوان ملک موروثی ناسیونالیسم کرد، جلوگیری کردند.

در شرایط کنونی، این ادبیات انقلابی، شفاف و تکیده از هر پیرایه خلقی و بورژوائی و خرده بورژوائی، منسجم و مدون موجود اند، قابل دسترس اند و امکانات پخش و توزیع و تکثیر اصلا با دوره انقلاب اکتبر و دوران فعالیت ما در گذشته قابل قیاس نیستند.

نقطه حرکت اولیه، دست بکار شدن و تبدیل جاده یکطرفه به دو طرفه، و فارغ شدن از دریافت کننده "خدمات تئوریک" است. بسیاری دوائر، و چه بسا شبه کمونیست، کارگران سوسیالیست و فعالان کمونیست را از "تئوری های وارداتی" میترسانند و در مقابل عوامفریبانه ادعا میکنند که "کارگر خود همه چیز را میداند". این کارگر پناهی ریاکارانه آگاهانه و عمدا این حقیقت تلخ را از طبقه کارگر پنهان میکنند که آنچه "کارگر نفت ما" را از دخالت در سرنوشت انقلاب ۷۵ محروم کرد، دقیقا همان "تئوریهای تماما ملی و همخوان با فرهنگ و سنت مردم" بود که آنان را به دنباله رو بی توقع "بازار" و موجوداتی چون "رفسنجانی" و "عراقی" کشاند. "کارگر نفت ما"، دقیقا چون به تئوری انقلاب کارگری دسترسی و باور نداشتند و برعکس به ایجاد یک "ایران صنعتی و مستقل" برای "ملت محروم" باورمند بودند، با اختیار خود آن عناصر را در راس کمیته اعتصاب گماردند.

از این نظر توقع یکی مثل من اصلا این نیست که عینا تجربه ما را تکرار کنند و در خانه های مخفی زیر نور چراغ لامپا، این آثار را کپی و دست نویسی کنند. امکان پخش "مستقیم" و بر روی کاغذ این آثار حیاتی، هست. سوال این است که آیا فعالان کمونیست و محافل سوسیالیستی کارگران، تلاش میکنند که این ادبیات "وارداتی از مدنیت غرب" در نتیجه زحمت و کوشش و مایه گذاشتن ها، به بخشی از کار واجب خود آنها نیز تبدیل شود؟ بورژوازی از طبقه کارگر ایران، موجودی توصیف کرده است که گویا هنوز در دوره اقتصاد فئودالی و دوران مانوفاکتورها بسر میبرند و یا در "میدان کار" با "بیل و کلنگ" خود منتظرند که کسی آنها را خبر کند. به نظر میرسد طبقه کارگر ایران دارد خود را از زیر تاثیرات مُخرب این تصویر سازی از کارگر به عنوان "محروم ترین قشر" و چشم به دهان خرده بقایای "جبهه ملی" در صفوف اسلامیون "اصلاح طلب" و "سرمایه داران با وجدان و میهن پرست" بیرون میکشند. تحرکات طبقه کارگر در دوران جمهوری اسلامی قابل مقایسه با دوران قبل از سیطره اسلام سیاسی نیست. این یک پیشروی بسیار قابل ستایش است. اما، هنوز به مسیر تلاش برای به اهتزاز در آوردن سوسیالیسم طبقه خویش بر فراز اعتراضات و مبارزات خستگی ناپذیر و قابل ستایش خویش قدم نگذاشته اند، هنوز در برابر سموم آراء و عقاید خرده بورژوائی و بورژوائی که در قالب "کارگر کارگری" و نفرت پراکنی و ترور شخصیت مارکسیستهای به نام جامعه ایران و در راس آنها منصور حکمت، کارگر را از "قیم مآبی"های ادعائی برحذر میدارند، گارد محکم نگرفته اند. این یک نقطه ضعف بسیار جدی است. این عوامفریبان به این ترتیب موذیانه قصد دارند که در پوشش افسانه پردازی از موقعیت صنفی کارگر و قربان و صدقه "دست پینه بسته"، خود نقش "قیم" و کارگزاران بوروژوازی و سرمایه را برعهده بگیرند.

اگر محافل کارگران سوسیالیست و کمونیستهای جامعه، پخش و توزیع ادبیات کمونیسم کارگری، آثار منصور حکمت، را به امر خود تبدیل نکنند، سرنوشت تحرک جامعه و خیزش عظیم مردم علیه جمهوری اسلامی، میتواند به هر مسیر دیگری که غیر کمونیستها، ناسیونالیستها، ضد کمونیستها و دوایر تغییر رژیم غرب در آن استاد دهر اند، کج و منحرف و "هدایت" شود.

دقت کرده اید که در این لحظات شور و شوق خیزش مردم در خیابانها همه رسانه های کرایه ای و رسمی دولتهای غرب، از جمله بی بی سی، و ایران انترناسیونال و من و تو، مدام تبلیغ میکنند که "کارگران وطن عزیز" مبادا "تجربه لنین" که گویا بانی "استالینیسم" و "دیکتاتوری بلوک شرق" بود، در ایران تکرار شود؟ اینها طبق منافع استراتژیک سیاسی و اقتصادی شان ماموراند و موظف شده اند، که به هر شیوه ممکن از دسترسی کارگر فعال و مبارزان سیاسی به تئوری انقلابی، جلوگیری کنند. نیک میدانند که لنین و بلشویسم آن پدیده خوفناک نیست که آنان به تصویر میکشند. نیک میدانند که قانون اساسی برخاسته از انقلاب اکتبر، به آزادی بی قید و شرط، به حقوق برابر زنان و مردان و به حقوق مدنی کودکانی که "خارج از ازدواج" متولد شده بودند، صریحا تاکید گذاشته بود.

برای این دوایر، دوران تبلیغات "جنگ سرد"، هنوز بسر نیامده است،هنوز در حسرت حکومت جونتاها و سرجوخه های نظامی و کودتاها با یاری گرفتن شعبان بی مخ ها و اراذل و اوباش و چاقو کشان ضدکمونیست، در خیالات رسیدن به موقعیت خوش خدمتی به دیکتاتورهای خوش خط و خال بعدی غوطه ورند و سرمست. تا "امنیت و نظم" را به وطنشان بازگردانند که این عافیت طلبان هم "سوابق" دشمنی با "چپی"ها را به "شرف عرض" برسانند. چنان با این موهومات ارتجاعی افسون شده اند که قادر نیستند سطح پیشروی افکار و توقعات شهروند امروزی جامعه ایران درک کنند. نمی فهمند که مردم ایران به حقوق شهروندی خویش آگاهند، محترم اند و به هر تازه به دوران رسیده و نوکیسه ای اجازه نمیدهند که آنان را تحقیر و خوار به حساب آورند. شهروند امروزی جامعه ایران رعیت و گوش بفرمان صاحبان خود خوانده و موروثی آن "آب و خاک" نیستند.

این بار دیگر کارگر سوسیالیست مجاز نیست وظیفه رهبری جامعه و هدایت مبارزه شهروندان ایران برای یک زندگی آسوده، برابر و آزاد و به دور از اختناق و سرکوب و کشتار، را به نمایندگان و ناشخصیتهای فرصت طلب و هفت خط طبقات دیگر بسپارد. باید به نیروی طبقه خود اعتماد کنند و به هر هشدار و نکنید نکنید های عوامل رنگارنگ طبقه بورژوا و همه عوامفریبان قاطعانه دست رد بزنند.

رفقای کارگر، روشنفکران و جوانان انقلابی! جامعه ایران سالهاست "صنعتی" شده است، پس کجایند آن محافل کارگران و آن مبارزان سخت کوش، که در عرصه "مبارزه نظری و فکری" و جنگ بر سر تصویر از حال و آینده، به چاپ، توزیع و پخش "مانیفست" دوران ما بر روی کاغذ و در تیراژ فراوان برای "تنویر افکار" به میدان بیایند؟ اذهان شهروندان بپاخاسته ایران در این روزهای پر تب و تاب و گرزچرخانی های لومپنهای اسلامی، همزمان با انواع افکار ارتجاعی، تنگ نظرانه، ناسیونالیستی و پیشداوریهای عهد ماقبل تمدن بشری زیر بمباران و سم پاشی شبانه روزی رسانه ها و میدیاهای طبقات بورژوا و نوکیسه ها و پورشه سوران و تخم و ذریه حکام اسلامی و"مهاجر" به غرب و اروپا قرار دارند.

این مردم شریف، این شهروندان شجاع و جسور را تنها نگذارید. آستین همت را بالا بزنید!

دسامبر ۲۰۲۲
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید