علی جوادی: فعالین می پرسند؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

ارزیابی شما از موقعیت سیاسی اجتماعی و جنبشی حزب کمونیست کارگری چیست؟ جایگاه این حزب در سپهر سیاسی اپوزیسیون را چگونه می بینید؟ علی جوادی: در ارزیابی از موقعیت اجتماعی و طبقاتی احزاب و تشکلات سیاسی و کلا تبیین جایگاه جنبشی هر نیرویی در درجه اول باید به شاخص های عینی، سیاسی و نظری معینی اشاره کرد که مبنای چنین قضاوتی هستند. تنها در پرتو چنین شاخص هایی، که ملاک تمایز جنبشهای اجتماعی – طبقاتی متفاوت در جامعه است، میتوان به یک ارزیابی واقعی دست یافت. اما پیش از آن ذکر چند نکته در این چهارچوب ضروری است:

۱-احزاب و نیروهای سیاسی متعدد علیرغم اختلافات سیاسی و تاکتیکی و کلا فاصله های سیاسی میتوانند در کلیت خود به یک جنبش واحد اجتماعی متعلق باشند. بطور مشخص جنبش ملی – اسلامی در ایران دارای نیروهای سیاسی متعددی است که بعضا دشمنی و رقابت دیرینه ای با هم دارند. سازمانهایی مانند جبهه ملی، حزب توده، نهضت آزادی و جریانات متعدد فدایی علیرغم اختلافات تاکتیکی و تفاوت پیشینه خود اساسا به یک جنبش واحد اجتماعی متعلق اند. جنبش ناسیونالیسم پرو غربی و یا جنبش کمونیسم کارگری هم مستقل از دامنه و قدرت عمل اجتماعی خود از این قاعده عمومی مستثنی نیستند. احزاب سیاسی تنها در دل جنبشهای اجتماعی – طبقاتی در جامعه معنا میدهند.
۲-تعلق سیاسی و جنبشی نیروهای سیاسی امری دائمی و یا غیر قابل تغییر نیست. جنبشهای اجتماعی مکان اجتماعی – طبقاتی داده شده و تاریخی روشنی در جامعه دارند، اما احزاب سیاسی بر حسب پراتیک سیاسی و اجتماعی خود متحول میشوند. هرچند که احزاب سیاسی میتوانند دچار دگردیسی جنبشی و طبقاتی شده اما جنبشهای اجتماعی تاریخی، طبقاتی و دیرپا هستند. احزاب می آیند و میروند و بر حسب اینکه چه سیاست، اهداف و اولویتهایی را در هر دوره دنبال میکنند، چهره عوض میکنند.
۳-در حال حاضر ما دارای سه جنبش متعین اجتماعی - طبقاتی هستیم. جنبش کمونیسم کارگری، جنبش ملی – اسلامی و جنبش ناسیونالیسم پرو غربی. جایگاه احزاب سیاسی را تنها در بستر چنین جنبشهای میتوان مورد ارزیابی قرار داد. ویژگی ها و مختصات پایه ای هر کدام از این جنبش ها را منصور حکمت در رساله درخشان خود، سه جنبش، سه آینده، به روشنی بررسی کرده است.
با این تفاصیل، شاخصهای تعلق اجتماعی – طبقاتی یک نیروی سیاسی به جنبش کمونیسم کارگری کدام است؟ در پاسخ بنظرم باید به فاکتورهای زیر اشاره کرد:
۱-رابطه عملی و واقعی هر نیرو با مبارزه طبقه جاری و عینی طبقه کارگر علیه سرمایه و بطور کلی و مشخصا با گرایش رادیکال، شورایی و اعتراض سوسیالیستی این طبقه.
۲-مرزبندی سیاسی و اجتماعی روشن و همه جانبه با جنبش های بورژوایی طبقه حاکم، جنبش ملی – اسلامی و جنبش ناسیونالیسم پرو غربی، در تمامی زمینه ها.
۳-تعلق پراتیکی، سیاسی و نظری به آن بخش از جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر که برای سازماندهی و پیروزی انقلاب کارگری تلاش میکند و مارکسیسم پرچم ایدئولوژیک و جهان بینی نظری آن است.
به سئوال مشخص شما برگردیم: با این تفاصیل حزب موسوم به کمونیست کارگری در لحظه کنونی به کدام جنبش اجتماعی تعلق دارد؟
واقعیت این است که این حزب در دوره اخیر و تحت رهبری حمید تقوایی عملا دچار یک دگردیسی تمام عیار شده است. عوامل متعددی در تغییر ریل سیاسی این حزب نقش تعیین کننده ای ایفا کرده اند. در این مجموعه چند عامل برجسته اند. ۱- رویگردانی از سازماندهی انقلاب کارگری (حکومت کارگری) و جایگزینی آن با "انقلاب همگانی" و "انقلاب انسانی" ("حکومت انسانی"). ۲- اتخاذ سیاست مارکسیسم زدایی و حتی فراخوان به پیوستن "پیروان مذاهب" مختلف به این حزب. ۳-محدود شدن اهداف این حزب به مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی، سرنگونی همه چیز، سوسیالیسم هیچ! ۴-اتخاذ سیاست سازش طبقاتی بجای مبارزه طبقاتی تحت لوای فورمول ما با راستها کشتی نمی گیریم.
این فاکتورها نقش تعیین کننده ای در جدایی و عدم تعلق اجتماعی این حزب به جنبش کمونیسم کارگری ایفاء میکنند، اما هنوز نشان دهنده جایگاه واقعی و کنونی این حزب در جنبش های اجتماعی موجود در جامعه نیستند. سئوال تکمیل کننده این است که عدم تعلق این حزب به جنبش کمونیسم کارگری این حزب را به کدام سو کشانده است؟ چپ سنتی یا راست پرو غربی؟
در پاسخ باید به همسویی کم و بیش آشکار این حزب با جریانات راست پرو غربی در طی چند سال اخیر اشاره کرد. حمایت همه جانبه از کمپین "نه" جریانات راست به رژیم اسلامی، تلاش برای جلب حمایت نیروها و دول غربی، همراهی با سیاستهای آمریکا و ناتو در جنگ در اوکراین، کینه توزی و دشمنی با جریانات چپ جامعه در زمره مجموعه سیاستهایی هستند که همسایگی و شانه به شانه شدن این حزب را با اردوی راست پرو غربی تعیین میکنند.
اما این سیر تغییر و تحول اجتماعی این حزب نه یک شبه صورت گرفته است و نه یک شبه به سرانجام میرسد. یک کشمکش است. کشمکش دائم در این حزب در دوره پس از منصور حکمت، انشعابات متعدد، جدایی ها و کناره گیری بسیاری از کادرهای اصلی حزب، گوشه هایی از این جدال اجتماعی و تغییر ریل سیاسی هستند. هر چند که هنوز کمونیستهای معینی در این حزب وجود دارند که بر این تصورند که شاید تحولات آتی و تلاش آنها باعث دگرگونی سیاسی و نظری در این حزب شود.
حزب موسوم به کمونیست کارگری، اکنون یک نیروی سیاسی است که بندهای بیشتری تعلق این حزب را به جناح چپ اردوی ناسیونالیسم پرو غربی متصل کرده است تا به جنبش کمونیسم کارگری. این حزب هنوز تماما هم جنس سایر نیروهای بستر اصلی این جنبش دست راستی نیست. ادامه این سیر و تحولات میتواند این حزب را تماما در مکان اجتماعی جدیدی مستقر کند. خط راست و پرو غربی حمید تقوایی عامل اصلی چنین تغییر ریلی است.