فواد عبداللهی: در شیلی چه خبر است؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

«گابریل بوریك» ۳۵ ساله كاندید جناح چپ در انتخابات شیلی با شكست سنگین رقیب خود «آنتونیو كاست» كاندید جناح راست‌ افراطی، رٸیس‌جمهوری شیلی شد. اقشار ميانى و کم‌درآمد، زنان و اقشار مورد تبعيض، و همه کسانى که در طول بيش از نیم‌قرن قربانى سياست‌هاى اقتصادى و تعرض فرهنگى و اخلاقى جناح راست بودند، بیش از دو سال است كه به میدان آمده‌اند و در مقابل تعرض وحشیانه دولت و پلیس شیلی، تغيير رادیكال مي‌خواهند.

دو سال سازماندهی در محلات‌ كار و زیست توسط رهبران و مروجین خوشنام و چپ به‌ قصد اعاده اراده محرومان برای افسار حاكمیت راست‌ها در شیلی ستودنی است. مردم شیلی با اعتراضات گسترده خود از دو سال پیش علیه عنان‌ گسیختگی نظام دمكراسی بازار، فقر، بیكاری و نابرابری سوت پایان یك دوره را زدند. دوره‌ای كه با ریگانیسم و تاچریسم شروع شد؛ با پینوشه‌ها و یلتسین‌ها، بوش‌ها و بلرها به نقطه اوج خود رسید و نهایتا با غده‌های عفونی مانند ترامپ‌ها، جانسون‌ها، لوپن‌ها و طالبان‌ها به سرازیری افتاده است. تا همین‌جا پیام مردم و طبقه كارگر شیلی در انتخابات اخیر، یك تودهنی آشكار به بازگشت نسخه‌های طالبانی و پینوشه‌ای توسط دمكراسی غربی است.

اینكه آقای بوریك پیروزی خود را در مقابل نامزد رقیب چگونه تفسیر می‌كند در اینجا مورد بحث ما نیست؛ آنچه انتخابات اخیر در شیلی را حاٸز اهمیت می‌كند، شكست دمكراسی بازار و كهنه طرفداران تاچر و پینوشه است. ترامپیست‌های تازه به دوران رسیده‌ای كه الگوی حاكمیت‌شان را امروز از گندیده‌ترین سناریوهای دمكراسی پارلمانی می‌گیرند. شكست جناح راست در شیلی، رسمیت دادن به قسمی از شکست سی‌ساله سلطه خط مشی و ایدئولوژی نٸولیبرالیسم و رشد قارچ‌های سمی بر جنازه آن مانند طالبان در افغانستان و بوریس جانسون در پارلمان بریتانیا است. تحولی تاریخی که پیامد آن در خارج از مرزهای شیلی، بساط بی‌اعتبار دمكراسی بازار را به زباله‌دان تاریخ انداخت. این ادامه شکستی دیگر برای بزرگترین و هارترین دشمن نظری و سیاسی طبقه کارگر و کل بشریت در سراسر دنیا بویژه در اروپا و آمریكاست. بخشی از سکوی پرش طبقه کارگر جهانی در مبارزه برای رهائی خود و بشریت از منجلاب خونبار آخرین مدل حاكمیت اقتصادی سرمایه‌داری یعنی نٸولیبرالیسم است. این ادامه فشاری است كه امروز در دل پایتخت‌های كشورهای غربی از جانب شهروندان این جوامع، چوب لای چرخ ادامه عمر دمكراسی غربی گذاشته است.

نقطه اوج انتخابات شیلی اینست كه به دنبال بازگرداندن نسخه طالبان به افغانستان توسط دولت‌های غربی و مقاومت جانانه مردم افغانستان بویژه زنان علیه طالبان به وقوع پیوست و با كلاشی و فساد پیاپی رٸیس و روسای دولت‌های غربی همزمان شده است؛ بعلاوه سونامی فقر و شكاف طبقاتی بویژه در آمریكا و اروپا، سر تا پای جهان امروز را فرا گرفته است. تنها در یك حساب سرانگشتی كه اخیرا توسط مركز مطالعات نابرابری جهانی منتشر شده است، در موج‌های اول پاندمی کووید-۱۹ ثروت طبقه حاكم بر جهان ما ۳.۷ تریلیون دلار افزایش یافته است. این مبلغ تقریبا معادل هزینه‌های سالانه همه دولت‌های جهان برای سلامت عمومی پیش از شیوع پاندمی است. در همین مدت حدود ۱۰۰ میلیون نفر از جمعیت جهان به زیر خط فقر شدید افتاده‌اند.

تردیدی در این نیست كه یكی از امواج بحران سیاسی و اقتصادی نظام سرمایه‌داری، شكست مقدسات آن در شیلی است و تبعات آن در خارج از مرزهای شیلی، جنبش ساختارشكنانه چپ در جهان را تقویت و بسط می‌دهد؛ با رکود و بحرانى که دولت‌های غربی را فرا گرفته، چه بسا اين شیلی و شیلی‌های امروز است که آينده دمکراسى غربى در اروپا را مجسم مي‌کند! امروز دیگر هیچ موجی از حمله جنگ‌سردی به كمونیسم و مساوات‌طلبی نمی‌تواند تفسیر رادیكال و حق‌طلبانه مردم از خوش‌بینی و امید به جارو كردن مقدسات دمكراسی غربی در هیچ نقطه‌ای از جهان را در هم بشكند؛ از شیلی تا آمریكا، اروپا و تا قلب خاورمیانه جنگ زده، این شیپور شكست پارلمانتاریسم و دمكراسی بازار است كه به صدا درآمده است؛ چه در فرم‌های «خوش‌خیم» حاكمیت آن در جوامع غربی و چه در نسخه‌های قومی - مذهبی آن مانند تحمیل طالبان‌ها به مردم خاورمیانه!

در سطح سیاسی، طبقه کارگر باید در هر جای جهان به هر درجه که نیروی آگاه و سازمان‌یافته آن اجازه دهد دست به قدرت ببرد، دولت بورژوائی را پائین بکشد و تعرض انقلابی خود را بی‌وقفه تا تعرض به بنیادهای سرمایه‌داری، خلع ید اقتصادی از بورژوازی و برقراری سوسیالیسم ادامه دهد. بعلاوه در این دوره طبقه کارگر و نیروی عظیم بشریت آزادی‌خواه با دستیابی به درک روشن از معنی جهانی شکست الگوی حاكمیت دمكراسی بورژوایی، باید سازمان دادن یک جنبش قدرتمند شورایی برای اداره امور جامعه را در دستور خود بگذارد و با نیروی متحد خود پرچم برون‌رفت بشریت از سیكل باطل پارلمانتاریسم و مقدسات دمكراسی بورژوایی را برافرازد.