هادی میتروی: درسهایی از خیزش توده ای آبان‌ماه ۱۳۹۸

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

خیزش توده ای آبان‌ماه ۱۳۹۸ که حاکمیت اسلامی به خاک و خون کشید قابل فراموشی نیست. این خیزش خونین و قطرات خونی که در خیابان و متعاقب آن در زندان از جوانان بی آینده و مستأصل سراسر ایران بر زمین ریخت، نه قابل فراموشی ست و نه امکان چشم پوشی دارد. اما از آنجایی که برخی از خارج نشینان در امن و رفاه به بهانه سالگرد این خیزش سراسری توده ای شعار ضربا زورا و «اشغال خیابان ها» سر داده اند، خوب است چند کلامی هم در مورد «ماهیت و هزینه ها و درس ها و نتایج» این خیزش تاریخی بپردازم.

ماهیت: این حرکت تاریخی، انفجاری ناگهانی از چهار دهه خشم و نفرت انباشته توده های محروم و عاصی فاقد سرمایه بر علیه مدیریت نظام سرمایه داری، به بهانه افزایش ناگهانی بهای سوخت بود.
این خیزش که بدون سازماندهی و بطور سراسری در پاسخ به افزایش غافلگیرانه بهای سوخت آغاز گردید، آنچنان نیروهای سرکوب را غافلگیر کرد که بمدت ۷۲ ساعت قادر به سازماندهی گروه های فشار ضدتظاهرات، جهت مقابله با امواج عظیم توده های ناراضی نشد و بناچار برای حفظ حاکمیتی که در تمامیتش مورد تهدید توده ها قرار گرفت، با سبعیت تمام دست به اسلحه برد و با گلوله های جنگی به سر و سینه تظاهرکنندگان غیرمسلح شلیک کرد!
کار سرکوب بیرحمانه تظاهر کنندگان غیرمسلح به همینجا ختم نشد و نیروهای حافظ امنیت حاکمیت مذهبی ایران، به دستگیری و شکنجه و حتی اعدام تظاهرکنندگان غیرمسلح ادامه دادند.

هزینه ها: به گزارش خبرگزاری های بی طرف و خبرگزاری های مردمی بین چند صد تا بیش از ۱۵۰۰ نفر از محکومان معترض غیرمسلح بدست مزدوران حاکمیت سرکوبگر تا بن دندان مسلح بقتل رسیدند و لازم بتوضیح نیست که در درگیری ۱ درصدی های حاکم تا بن دندان مسلح و جبهه مردم
محکوم غیر مسلح ۹۹ درصدی ها، اکثریت مطلق قربانیان از توده های محروم مردم معترض بوند.

درس ها: نخستین درسی که من نوعی از این حرکت قهرمانانه می گیرم، تایید تجربیات گذشته است. تایید این نکته است که حرکات خودبخودی توده ای، برغم همه قهرمانی ها و هزینه هایی که قهرمانان و خانوداده های این قهرمانان می پردازند، حاصلی بجز از دست دادن جان های پاک از یک سو و از دیگر سو تشدید خشونت و توجیه سرکوبگری حاکمیت سرمایه ندارد.
این تجربه خاص ایران نیست و در جا جای تاریخ و جغرافیای بشر نمونه های چنین خیزش هایی و نتایج حاصل از چنین حرکات سازمان نیافته خودبخودی روشن و بس مکرر است.
اگر در تظاهرات مسالمت آمیز برنامه ریزی شده ۳۰ خردادماه ۱۳۶۰ مشخص شد که حاکمیت مذهبی کنونی سرسازش با مردم ندارد و نوجوانان دستگیر شده غیرمسلح را در مقابل جوخه اعدام قرار می دهد، از یک سو افشاگری مجدد سبعیت این نظام بیهوده و از سوی دیگر مقابله به مثل و دست بردن به تیر و تفنگ فاجعه آمیز است!
فاجعه ای که امروز با آن روبرو هستیم در یک کلام، نتیجه مقابله به مثل مسعود رجوی و پیروان عقیدتیش با استفاده از روش های ضد انسانی حاکمیت مذهبی بکمک بدعت «اسلام انفجاری» در ایران بود که مصداق مشخص ترور کور و کشتن بیگناهان است که بشهادت تاریخ برای نخستین بار در از تابستان 1360 در ایران آغاز شد و سپس مورد تقلید پیروان سلفی در کشورهای گوناگون جهان قرار گرفت و بقول فرمانده سعید از «مجاهدان» سوری، سلفی های کشورهای عرب زبان، از پیروان عقیدتی برادر مسعود الهام گرفته اند!

نتایج: برای شخص من نتیجه این خیزش قهرمانانه، تایید نتایج حرکت های خودبخودی بی برنامه گذشته تاریخ بشر و در مورد مشخص ایران تایید تجربه خیزش های خودبخودی و بی برنامه مردادماه ۹۷، دیماه ۹۶، خردادماه ۸۸، خردادماه ۷۸، بهار ۶۰ و از همه مهمتر خیزش توده ای سراسری سال ۱۳۵۷ است که با پرداخت هزینه های گوناگون از طرف طبقه کارگر و خانواده های کارگری، منجر به پیروزی انقلاب برعلیه دیکتاتوری و برای استقلال شد اما در عرض ۴۷ روز بورژوازی ایران با یک رفراندوم نادرست در 12 فروردین ماه 1358، بطور رسمی و با رأی اکثریت مردم هیجان زده و بی برنامه، بورژوازی دلال صفت غیرمولد ایران را مجدداً حاکم مطلق بر سرنوشت همه شهروندان کرد!

باری، درسی که پرولتاریا از آغاز مبارزه طبقاتی دایمی و شورش های اجتماعی مقطعی تاریخ بشر تا به امروز، می گیرد، در کوتاهترین شکل بیان اینست که:

همواره به سازماندهی خود برای کسب قدرت در پایین؛ از طریق کنترل کارگری؛ و تسخیر قدرت در بالای جامعه؛ با تدوین و تحکیم برنامه پرولتاریا و بدست آوردن حمایت دیگر اقشار فاقد سرمایه از برنامه «آلترناتیو کارگری»؛ به تسخیر دولت در بالا دست زنیم.

هادی میتروی، فرانسه
آبان‌ماه ۱۴۰۰

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید